به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، سال گذشته اولین سال پس از اجرای برجام بود. همانطور که دولتمردان یازدهم بارها اعلام کردند یکی از دست آوردهای برجام افزایش فروش نفت خام بود به طوری که در اواخر سال 95 حدود 2.6 میلیون بشکه در روز فروش نفت بوده است.
وقتی از دولتمردان این سوال مطرح می شود که درآمدهای حاصل از فروش نفت خام کجاست و چگونه مصرف میشود، میگویند که این درآمدها در تسویه واردات کالا و سایر فعالیتها مصرف میشود و هیچ گونه مانعی برای دسترسی آزاد به این پولها وجود ندارد.
این سخن بارها و بارها از دولتمردان یازدهم شنیده شده است. اگر افزایش فروش نفت خام ایران درست باشد، و آماری که از سوی آقای زنگنه مبنی بر فروش 2.6 میلیون بشکهای نفت و میعانات گازی درست باشد، ایران در سال گذشته متوسط روزانه 1.2 میلیون بشکه بیشتر از سال قبل یعنی سال 94 فروخته است.
اگر برای یک سال میزان افزایش نفت فروخته شده را محاسبه کنیم 438 میلیون بشکه در سال میشود که با احتساب هر بشکه نفت 50 دلار حدود 22 میلیارد دلار اضافه درآمد نفتی در سال 95 خواهد شد.
اگر دولت درست گفته باشد و دسترسی به این درآمدها آزاد باشد باید خودش را در واردات کشور نشان دهد. چرا که طبق ادعای آقای عراقچی از درآمدهای نفتی برای تخصیص ارز به واردکنندگان استفاده شده است. اما وقتی آمار سال 94 را با سال 95 مقایسه کنیم مشاهده میشود که تنها 2 میلیارد دلار افزایش واردات در سال 95 اتفاق افتاده است. یعنی از 41.5 میلیارد دلار در سال 94 به 43.7 میلیارد دلار در سال 95 رسیده است. این ارقام بر اساس امار گمرک جمهوری اسلامی ایران است.
19 میلیارد دلار دیگر حاصل از افزایش درآمدهای نفتی ایران کجاست؟ اگر دسترسی به این درآمدها آزاد است چرا آنها را برای اجرای پروژههای اقتصادی در داخل کشور مصرف نمیکنند؟ چرا در زمانی که طرحهای عمرانی کشور معطل تامین مالی است، این پول ها باید در خارج از کشور در حسابهای بانک مرکزی معطل بماند؟
جواب سوال روشن است. ایران نمیتواند از پولهای حاصل از درآمد نفتی خود غیر از واردات استفاده دیگری کند. این مساله را وزارت خزانه داری آمریکا در دستورالعمل اجرای برجام به روشنی ذکر کرده است. در سوال B.1 بیان شده است که : «با شروع روز اجرا، تحریمهای ثانویه علیه افراد غیرآمریکایی که نفت خام ایران را خریداری کنند، سفارش بدهند، بفروشند، منتقل یا بازاریابی کنند، اعمال نمیشود. مشروط به اینکه تراکنشهای مربوطه با افراد حاضر در لیست تحریمی آمریکا درگیر نباشد.»
یعنی اگر بانکی که پولهای نفتی ایران در آن قرار دارد بخواهد تراکنشی برای ایران انجام دهد باید مطمئن شود که این تراکنش نفعی به نهادهای تحریمی ایران نمیرساند. یعنی نهادهایی مانند وزارت دفاع، وزارت اطلاعات، صدا و سیما، سپاه و امثال آن از این پول نباید استفاده کنند. پس تنها یک راه دارد که این پولها استفاده شود اینکه به وارداتی اختصاص پیدا کند که هیچ گونه ارتباطی با نهادهای تحریمی نداشته باشد. یعنی وضعیت نسبت به قبل از برجام تنها در افزایش فروش نفت خام تغییر کرده است و درآمدهای نفتی همچنان تنها برای واردات میتواند مصرف شود. طبیعی است که بیشتر واردات هم از همان کشورهای خریدار نفت انجام میشود.
روحانی با اینکه از این وضعیت مطلع است و میداند آن چیزی که انتظارش را داشت از برجام حاصل نشد، وعده برجامهای دیگر را به مردم در مناظره آخر میدهد. باید این سوال را پرسید که آقای روحانی آیا با همین دیپلماسی ضعیفی که برجام را پذیرفت، میخواهد برجامهای دیگر را حاصل کند؟ وقتی تیم مذاکره کننده هیچ آگاهی نسبت به پیچیدگی تحریمها ندارد نتیجهاش می شود دادن امتیاز و گرفتن هیچ. ایا باید منتظر شنیدن تقریبا هیچهای دیگر باشیم؟