به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، «علی نادم» طی یادداشتی در روزنامه «افکار» نوشت:
اخیراً سنای آمریکا قانونی را با عنوان S۷۲۲ یا CIDAA۲۰۱۷ علیه ایران تصویب کرده که در صورت تصویب مجلس نمایندگان و تأیید ترامپ، اجرایی خواهدشد. یکی از مواردی که در این قانون تحریمی جدید، به صورت جدی بدان پرداخته شده است، تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که موجب شده تا از این تحریم به مادر تحریمها یا سیاه چاله تحریمی یاد شود.
بر اساس این قانون، سپاه و تمامی افراد، نهادها و شرکت هایی که به هر نحوی مرتبط با سپاه باشند، در لیست تحریم آمریکا قرار می گیرند و در صورت اجرایی شدن، تبعات اقتصادی سنگینی برای کشور خواهد داشت!
علاوه بر این، قانون مذکور می تواند به خودتحریمی کشور بیانجامد. یعنی شرکت ها و نهادهای داخلی که خارج از لیست تحریم هستند، از ترس تحریم های آمریکا، تعاملات اقتصادی خود را با نهادهای مشمول تحریم قطع می کنند. این موضوع در صورت اجرای کامل استانداردهای FATF توسط ایران شدت بیشتری خواهد گرفت.
همزمان با مطرح شدن این قانون در آمریکا، از قضا عده ای در داخل کشور، طرح نانوشته محدود کردن سپاه را کلید زده اند که شاه بیت آن، خروج سپاه از عرصه اقتصاد است. ساده لوحی است که همزمانی و همزبانی این عده با طرح تحریمی جدید آمریکا، اتفاقی و بدون برنامه ریزی تلقی شود.
در این رابطه، چند نکته را نباید نادیده گرفت:
اگرچه نقطه شروع این عملیات، محدود کردن سپاه به فعالیت های نظامی و امنیتی است، اما قطعاً در این حد متوقف نخواهد ماند و هدف اصلی آن، قلع و قمع کل سپاه و نهایتاً تضعیف قدرت نظام است. اگر هم اکنون تنها سخن از توقف فعالیت اقتصادی سپاه به میان می آید، برای همراه نمودن بدنه مردمی با طرح است. چرا که بدنه عمومی مردم شناخت دقیقی از ابعاد فعالیت اقتصادی سپاه ندارند و در مواردی هم با آن مخالف هستند. اما همگان بر لزوم پرداختن سپاه به فعالیت های نظامی و امنیتی اتفاق نظر دارند.
نکته بعد، نقش قابل توجه سپاه در دوران تحریم است. همانگونه که بارها مسئولان دولتی در دولتهای مختلف اعتراف نموده اند، بدون همکاری سپاه، بسیاری از طرحهای عمرانی و پروژه های کلان کشور در دوران تحریم، قابل اجرا نبود که یکی از مصادیق آن، توسعه فاز ۱۵ پارس جنوبی بوده است. اگرچه نواقصی هم در روند اجرای این پروژه ها توسط سپاه وجود داشته است، اما درمجموع نمی توان نقش سپاه را در دوران تحریم نادیده گرفت. بنابراین در صورت بازگشت تحریمها به هر دلیلی، وجود نهادی که اولاً توان انجام پروژه ها را داشته باشد و ثانیاً تحت تأثیر تحریم ها، جا نزند و پروژه را رها نکند، مورد نیاز کشور است. با توجه به اینکه در حال حاضر، به جز سپاه، نهاد دیگری چنین ویژگی هایی را ندارد، تخریب این نهاد و قلع و قمع آن، می تواند اقتصاد کشور را در شرایط تحریم فلج کند.
شایان ذکر است که برای پرداختن سپاه به فعالیت های اصلی خود، تشکیل نهادی فرادولتی که بتواند در شرایط خاص، از توان متخصصین کشور برای پیشبرد طرحهای کشور استفاده نماید، بر کسی پوشیده نیست؛ اما چنین نهادی در حال حاضر، وجود ندارد. تضعیف جایگاه سپاه پیش از تشکیل چنین نهادی می تواند فلج کننده کشور باشد.
نکته آخر اینکه پیچیدگی فعالیت های سپاه موجب شده است که نهادهای زیادی در ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با سپاه قرار داشته باشند. در صورت اجرایی شدن تحریم جدید آمریکا، تمامی این نهادها در لیست تحریم آمریکا قرار خواهند گرفت که شرایط اقتصادی کشور را به مراتب بدتر از شرایط پیش از اجرای برجام خواهد نمود.