*به نظر شما و در یک نگاه کلی چه نقدی مثبت و چه نقدی منفی است؟ در همین راستا مسئولان کشور نسبت به کدام یک از نحوه نقد توجه بیشتری خواهند داشت؟
ذوالفقاری: قبل از اینکه وارد بحث نقد مثبت و منفی شویم یک بحث مهمتر و
کلانتری را باید مطرح کنیم و آن اینکه آیا افراد میتوانند نقد خود را
مطرح کنند؟ چه مثبت و چه منفی اول باید ببینیم که خروجی این اقدام چیست؟
تخریب است یا امر سازنده؛ ما برهههای مختلفی را در انقلاب اسلامی در
حوزههای مختلف مشاهده کردیم، من یک برههای را دوران طلایی دانشگاهها
میبینم و آن برهه اول انقلاب بود که همه گروهها چه لیبرال، مارکسیستی و
چه گروههای اسلامی و گروههای انقلابی و... میتوانستند نظرات خودشان را
مطرح کنند و این هم خیلی خوب بود. در آن دورهای که بزرگانی چون شهید
مطهری، شهید بهشتی و امثال شریعتی در قید حیات بودند. ما هرچقدر از آن
دورهها فاصله میگیریم میبینیم به همان اندازه، جلوی نقد، مطالبات و برخی
صحبتها به اسم اینکه نقد سازنده یا مخرب است گرفته میشود؛ وقتی جلوی
اینها گرفته شود به همان اندازه افراد قوی و علمی از صحنه کارزار سیاسی و
دانشجویی حذف میشوند، پس ما متوجه میشویم که یک رابطه مستقیم بین این
قضایا وجود دارد.
یعنی به همان مقدار که دهان مخالف بسته شد، درمقابل هم رشد و بالندگی
جریانهای دانشجویی سیاسی و طبقههای گوناگون فکری اعم از اجتماعی - سیاسی،
افول میکند. مسئولانی که در کار هستند، مسلما آن چیزی که به مذاقشان خوش
بیاید را نقد خوب میدانند. مثلا شما فضای دانشگاه را بررسی میکنید تا
ببینید چه نقدی خوب و چه نقدی بد است، ارکان تصمیمگیری در دانشگاه را نیز
بررسی میکنید و میبینید رئیس دانشگاه، مسئول نهاد رهبری و افراد دیگر همه
تصمیمگیرنده هستند، حالا شما صحبت یا نقدی را مطرح کنید که به مذاق
هرکدام از این افراد خوش نمیآید، آن نقد مخرب میشود.
کارگر: نقد مثبت و منفی یک غلط مصطلح است. نقد قطعا همیشه مثبت است. هیچوقت ما نقد منفی نداریم، چرا؟ چون نقد مثل تحسین میماند، پس نمیتوانیم بگوییم تحسین مثبت یا تحسین منفی است؛ تحسین منفی در اینجا چه میشود؟ استهزاء میشود! نقد منفی میتواند تخریب باشد. نقد دارای ویژگیهایی است، نقد به معنای امر به معروف و نهی از منکر است. ما باید در هر نقدی رضایت خداوند مدنظرمان باشد. من اگر به جناحی علاقهمند باشم و بخواهم جناح مقابلم را به جای نقد، تخریب کنم و طرف مقابل هم سکوت کند، این کار نقد نیست بلکه تخریب است! لزوما نقد فقط به مخالفان خودمان نیست، بلکه میتواند نسبت به کسانی که با آنها همنظر هستیم هم باشد و در عین حال اگر کسی اهل نقد واقعی باشد، طیف مقابل هم اگر کار درستی انجام دهد، به آن موضوع اذعان خواهد داشت.
میرحاجی: به نظر من نقد مثل روغنی است که باید روی چرخدندههای سیاست باشد تا حرکت آنها را تسهیل کند. در هر نظامی اگر نقد سازنده و پیشنهاد سازنده نباشد، این مستلزم دیکتاتوری و رای شخصی افراد میشود که روند امور مملکتی را مختل میکنند. ما در نظام اسلامی و حتی حکومت امیرالمومنین(ع) لزوم وجود نقد و نقادی را میبینیم. امیرالمومنین(ع) میفرماید: «آن حقی که مردم بر گردن من دارند، نقد است و میخواهم که مردم مرا نقد و راهنمایی کنند.» همانطور که شهید آوینی گفت: «دانشجویان طلایهداران آرمانخواهی جامعهاند و باید این روحیه آرمانخواهی در جامعه باشد؛ آرمانخواهی مستلزم دادن هزینه است.» اگر وضعیت الان ما با اول انقلاب فرق دارد به این خاطر است که جرأت هزینه دادن بین افراد کم شده است. جرأت صحبت و اعتراض کردن و... در ما کاسته شده است. بنده دادگاه رفتم، به کمیته انضباطی احضار شدم، در کدام دانشگاه؟ دوستان بنده به خاطر نقدهای شان به زندان هم رفتند.
آرمانخواهان جامعه، به قول شهید بهشتی: «موذن جامعهاند و اگر خواب بمانند
نماز صبح امت قضا میشود.» باید آن حرف و نظری که صحیح است را بگویند؛ اما
نکته مهمی در آن نهفته است که گاهی نقد را با قبیلهگرایی اشتباه
میگیرند. یعنی چون جناح سیاسی خودشان در رأس امور حکومتی نیست، از صدر تا
ذیل یک موضوع را نقد میکنند و هیچ نکته مثبتی را نمیبینند، چشمان خود را
میبندند و دهانشان را باز میکنند. این قبیلهگرایی مساله مهمی است که
فقط به قشر دانشجو خلاصه نمیشود، بلکه در همه اقشار و نیروهای ما به چشم
میخورد. نکته بعدی این است که آیا این نقد ما صحیح و مستوجب اتفاق خوب در
کشور است یا اینکه دشمن را شاد میکند و موجب سوءاستفاده آنان میشود؟
نقدی، نقد درست و مناسب است که نتیجه آن پیشرفت کشور، جامعه و اصلاح یک
اشتباه باشد، نه صرفا به خاطر تسویهحساب سیاسی و دورماندن از قدرت.
*مسئولان نسبت به نقدهایی که مطرح میشود، چگونه باید واکنش نشان دهند؟
ذوالفقاری: مسئولان باید تحمل اینگونه نقدها را داشته باشند. اینکه بگوییم دانشجو باید خودش را برای هزینه دادن آماده کند، باید ببینیم که کدام جریان دانشجویی تا الان بیشترین هزینهها و کدام، کمترین هزینه را داده است؟ شما اگر از هر دانشجویی در سطح دانشگاه بپرسید که فعالیت در کدام تشکل هزینهزاست، به شما میگویند. منِ دانشجو اینجا نشستهام و میگویم که آن مسئول باید تحمل نقد را داشته باشد ولی دانشجو هم باید طوری نقد کند که مشکل و هزینهای برای بقیه دانشگاه نداشته باشد.
آقای میرحاجی شاید شما و دوستانتان در فضایی باشید که احضار به دادگاه نتیجهای هم در بر نداشته باشد و حکمی از کمیته انضباطی برای شما صادر نشده باشد ولی بقیه تشکلها را هم ببینید، یک دانشجو بدون هیچ پشتوانه و قدرتی، صرفا براساس آن تمایلات شخصی و افکارش، نقدی را مطرح میکند. شاید تشکل شما طوری باشد که قدرتی پشتتان است و از آن قدرت اطمینانخاطر دارید و هر نقدی را میتوانید بیان کنید ولی دانشجویی که در کف دانشگاه نقد میکند، هیچ قدرتی پشت او نیست جز تفکرش!
میرحاجی: ما هم جزء دانشجویان کف دانشگاه هستیم که از روی دلسوزی برای نظام، با جرأت حرفها و انتقاداتی را بیان میکنیم و هزینه هم میدهیم؛ اما یک تفاوتی با آن دانشجویانی که براساس فکر خودشان اظهارنظر میکنند داریم، البته بعید میدانم که از طرف مبانی فکری خودشان باشد، بلکه بیشتر تحریکات پیادهنظام آن احزابی هستند که از بیرون برای آنان تصمیم میگیرند. آقای ذوالفقاری میگویند که کدام تشکل بیشترین هزینه را در قالب دانشجویی و نقد دانشگاهی داده، تشکلهای شما سالهای سال در بحث هزینه دادن به گرد پای ما هم نخواهند رسید. اگر منظورتان از هزینه دادن، ازجمله کارهایی باشد که رئیس سازمان مجاهدین خلق از نقد شما با پیامی دلسوزانه تشکر میکنند، ما این کارها را نمیکنیم چون نه در چارچوب منافع و امنیت ملی میبینیم و نه در چارچوب یک شهروند ایرانی. واکنش مسئولان میتواند متفاوت باشد، اگر مسئولان با عقلانیت با نقدها مواجه شوند، باید نقدها را بپذیرند و بررسی کنند. ما بارها نسبت به لایحهای که در هر دولتی به وجود آمده، نقدی را وارد کردیم و البته به ما نامه زدند و نکاتی را مطرح و نکات دیگری را اصلاح کردند. اما از طرفی دیگر مدل برخورد سلبی ازجمله شکایت، زندانی و... هم بوده است.
من اینها را در قالب این میبینم که مسئولان هنوز آمادگی پذیرش مسئولیتها را ندارند و تحمل خودشان را برای شنیدن نقد نسبت به کارشان بالا نبردهاند و با الفاظ مختلفی جواب منتقدان را میدهند! گاهی شکایت میکنند و گاهی خطاب به منتقدان از الفاظی چون ترسو، بزدل، بیشناسنامه و... استفاده میکنند. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که مسئولان خودشان را در معرض نقد دانشجویان و دانشگاهیان قرار دهند و نقدهای جامعه دانشجویی را بشنوند.
کارگر: وقتی مناظره میرحاجی و ذوالفقاری را مشاهده کردم، یاد مناظرات انتخابات ریاستجمهوری افتادم که بهتر است با توجه به سوالات و موضوعات، بحثها جلو برود. اینکه خارج از آن موضوعات، بحثهای دیگری مطرح شود، ناپسند است. اگر نقدی واقعا خوب بوده باشد، مسئولان باید آن را قبول کنند ولی اگر مورد پذیرش آنها نباشد، یقینا لیاقت داشتن مسئولیت در جمهوری اسلامی را ندارند. یکی از مولفههایی که بر مردم جامعه اسلامی نسبت به حاکمشان وجود دارد، همین بیان انتقادات است که منتظرالقائم در کتاب حقوق بشری که نوشتند، گفتند: «یکی از مواردی که باعث تالیف قلوب بین حاکم و مردم میشود، انتقاد است.» اگر مسئولان در یک جایی اشتباه میکنند، مردم حتما باید به آن مسئول نقد وارد کنند، حالا واکنش مسئولان چگونه باید باشد؟ ما باید اخلاق را از رسول اکرم(ص) یاد بگیریم، به پیامبر بدترین توهینها و ناسزاها بهعنوان نقد وارد میکردند، ولی پیامبر(ص) هنگامی که آن افراد بیمار میشدند به عیادتشان میرفت. بعضی از مسئولان ما که ملبس به لباس پیامبر(ص) هم هستند و باید این سیره آن حضرت را عملی کنند؛ اگر نمیدانند وااسفا! ولی اگر میدانند و عمل نمیکنند واحسرتا!
*تفاوت بین نقد و تخریب از نگاه شما دانشجویان چیست؟
مصداق تخریب همان قبیلهگرایی، ندیدن هیچکدام از جنبههای مثبت و در اولویت بودن منافع شخصی و... است. خیلی از مسئولان این نقدها را میپذیرند، نماد آن مقام معظم رهبری است که در نشست سالانهای که با دانشجویان دارند، تنها مسئولیاند که خودشان را ملزم میدانند با دانشجویان جلسه بگذارند و با آنان صحبت کنند. بنده توفیق این را داشتم که در محضر رهبر انقلاب سخنرانی کنم و تنها جایی بود که در مقابل مسئولان به بنده نگفتند چه چیزی را میخواهی بگویی و چه چیزی را نمیخواهی بگویی؟ حتی متن سخنرانی من را چک نکردند.
ذوالفقاری: ما باید به نقد و تخریب، بعد از بیان آن بپردازیم، ویژگیهایی را میگویم که مربوط به بعد از بیان نقد و تخریب است. نقد باید براساس منافع ملی باشد، نقدی که مطرح شد را باید در چارچوب منافع ملی بیاوریم و بسنجیم که آیا این خدمت به کشور بوده یا به ضرر آن؟ بحث تخریب هم نقطه مقابل منافع ملی است که به کشور صدمه میزند. ما نباید در افکار کوچک حزبی- قبیلهای خودمان موضوعی را نقد کنیم. ما باید در یک بازه تاریخی به کلیت کشور نگاهی بیندازیم و ببینیم که آیا آن نقد به نفع کشور بوده یا خیر؟ شاخصهای منافع ملی ازجمله وحدت ملی، یکپارچگی کشور، منافع مشترک ملموس که دولت-ملت آن را تشخیص بدهد، هنوز در کشور ما شکل نگرفته است.
کارگر: در کشور ما منافع ملی مشخص و ملموس است، در بحث امنیت ملی وقتی موضوع سوریه به میان میآید قاطبه ملت درک میکنند که ما در یک کشوری به جای کشور خودمان جنگیدیم. تفاوت نقد و تخریب این گونه است که تخریب عموما غیرکارشناسی و براساس حب و بغض است که رضایت خداوند درآن مدنظر نیست، معمولا دراین حالت رضایت جناح سیاسی خود را مدنظر قرار میدهند.
ذوالفقاری: متر و معیار این رضایت خداوند چیست؟
کارگر: متر و معیار این رضایت خداوندی را باید به ادله اربعه ارجاع دهیم که شامل کتاب، سنت، عقل و اجماع است که جنبه کاشفیت دارد. باید دید که در کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) درباره نقد که همان امر به معروف و نهی از منکر است، چگونه بیان شده است؟
ذوالفقاری: من یک حاشیهای به صحبتهای جناب کارگر بزنم، ما که نمیخواهیم یک حکم دینی صادر کنیم که باید به ادله اربعه رجوع کنیم. پاسخ سوال من را شهید مطهری داده است و میگوید: «بگذارید هر صحبتی مطرح شود، آن وقت منطق روشن چون خورشید در میان ظاهر حرفها میدرخشد.» شهید مطهری نمیگوید که ما باید براساس عقل، سنت و... ببینیم این حرف درست یا خیر؟!
کارگر: من یک مثال تاریخی برای شما میزنم، در واقعه کربلا، امام حسین(ع) خیلی از افراد را موعظه و دعوت به سوی حق کردند، چرا سخنان امام بین آن همه هواداران یزید اثر نکرد؟ چرا در آن ظرف زمانی و مکانی، پیام منطقی امام(ع) برای چندینهزار نفر روشنگر نبود؟
ذوالفقاری: از منافع ملی به منافع اسلامی رفتیم، همان چیزی که من گفتم، باید در یک بازه تاریخی آن حرف را بررسی کنیم. برای مثال، برجام را امروز نقد میکنیم در صورتی که افرادی که برجام را نقد میکنند شاید ندانند مقدمه آن چند بند است. صحبتهای امام حسین(ع) طی این 1400 سال اثر کرده است که آن چند هزار نفر هم در این تاریخ گم شدند.
کارگر: شما بحث بنده را یا متوجه نشدهاید یا اینکه صرفا خواستید پاسخی بدهید. من نگفتم که کلام امام اثر نکرده است، بنده میگویم در آن زمان چرا اثر نکرد؟ به این دلیل که طرفداران یزید همان حب و بغض را داشتند، چون دلبسته به مال دنیا و... بودند. نقد باید کارشناسانه باشد، رضایت خداوند مدنظر باشد، بعضا در نقد، هم حق است و هم رضای خدا را در بر میگیرد، ولی بیان آن موجب سوءاستفاده دشمنان میشود، نمیتوانیم بگوییم که این مدل نقد، تخریبی است ولی مطمئنا در این بازه زمانی نقد مدنظر ما نیست.
میرحاجی: جناب ذوالفقاری نکته خوبی از شهید مطهری نقل کرد، ولی این بحث چارچوبی دارد که این نقد نباید تبدیل به دشمنی و عناد شود. مثال برجام خوب بود؛ انتقاداتی نسبت به برجام بیان شد که مقام معظم رهبری هم درباره آن نکاتی را ارائه کردند. اما برخورد مسئولان نسبت به منتقدان برخورد خوبی نبود ولی بعدها مشاهده شد که برخی از آن نقدها صحیح بوده، مثلا عدماعتماد به آمریکا و اینکه به وعدهها واقف نیست، کمااینکه برجام اجرا شد. اجازه دهیم نقدهای مختلف مطرح شود تا در بازه تاریخی قضاوتها صورت گیرد. بحثهای مختلف باید در چارچوب عقلانیت تا جایی که به ضرر منافع ملی نباشد، مطرح شود که در پایان باعث پویندگی و جلورفتن امور مملکتی شود.
کارگر: حاشیهای به صحبتهای جناب ذوالفقاری باید بزنم، اینکه چرا به نقدها پارامتر اسلامی میدهیم؟ ما اگر آن کلام شهید مدرس را مدنظر قرار دهیم که میگوید «سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست»؛ اصلا این بحث موضوعیت ندارد که نقد چرا باید در حوزه اسلامی وصل شود؟ بحثی که ما با آن مشکل داریم، نگرش به بحثهای جامعه است که بعضا سکولارند.
*ظرفیت نقدپذیری مسئولان در چه سطح است؟آیا ظرفیت پذیرش نقد را دارند یا خیر؟
میرحاجی: ما اگر بخواهیم در مورد ظرفیت نقدپذیری مسئولان صحبت کنیم، یک نمونه واضح داریم، حضرتآقا چند سال قبل در جواب نقد یکی از دانشجویان که گفت، مسئولان به دانشگاه نمیآیند تا نقد ما را بشنوند، آقا گفتند: «مسئولان به دانشگاه بروند و نقد و مطالبه دانشجویان را بشنوند.» ما در همان سال در بسیج دانشجویی دانشگاه تهران با 35 تا 40 نفر از مسئولان تماس گرفتیم تا به دانشگاه بیایند و به مطالبات دانشجویان پاسخ دهند و پاسخگوی مسائلی که در حوزه خودشان بوده باشند، در این بین فقط دو تا سه نفر قبول کردند که بیایند. ظرفیت نقدپذیری بین مسئولان ما آن چنان که زیبنده نظام اسلامی باشد، نیست و این به معنای آن است که مسئولان روحیه نقدپذیری را در خودشان تقویت نکردهاند، البته این اتفاق منحصر به هیچ یک از جناحها نیست. به نظرم جایگاه نقد در نگاه مسئولان هنوز تعریف نشده و این ظرفیت وجودی را در خودشان تقویت نکردند که نقاط اشکال کارهای خود را متوجه شوند.
ذوالفقاری: امسال در دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب، متاسفانه تشکلهای
منتقد اجازه صحبت پیدا نکردند، البته در سال 94 و 95 سخنرانی داشتهاند اما
سال 96 اینطور نبود. بعضی از مسئولان ظرفیت نقدپذیری دارند و بعضیها
ندارند. این سوال شما ناظر به این است که ما ظرفیت نقدپذیری را از همه
مسئولان حکومت دیده باشیم. وقتی ما چنین تجربهای نداریم، چگونه میتوانیم
بگوییم که آیا همه مسئولان این ظرفیت را دارند یا خیر؟ بعضی نهادها و افراد
در این کشور هستند که اساسا نقدی به آنها نشده و اگر کسی نقدی را بخواهد
مطرح کند، مانع آن میشوند! چرا یکسری نهادها از اینکه در بوته نقد گذاشته
شوند، مبری هستند؟ چرا به برخی اشخاص در این مملکت نباید نقدی وارد شود؟
چرا پس نقدی که مطرح میشود برای افراد هزینهساز است؟ اینکه در حرف بگوییم
همه میتوانند به نهادها و افراد نقد کنند، جمله قشنگی است ولی وقتی این
نقدها بیان میشود، انواع و اقسام مشکلات برای آن فرد ایجاد میشود.
کارگر: اینکه بعضی نمایندگان تشکلها وقتی برای سخنرانیشان در نظر
گرفته نشده، رهبری گفتند: «این نه در اختیار بنده و نه دوستان بنده است.»
تشکلهای دانشجویی مشخص میکنند که چه کسانی سخنران باشند و چه کسانی
نباشند. این همه کانالهای مجازی وجود دارد و به نهادها و افراد نظامی نقد
میکنند، آیا درشان بسته شد یا هزینهای برای آنها ایجاد شد؟ قطعا این
حرفها سیاهنمایی است! اینکه مسئولان ظرفیت نقدپذیری دارند یا نه،
نمیتوانیم به صورت مطلق درباره آنها اظهارنظر کنیم. اگر یک شاخص اصلی برای
این موضوع که چه کسی ظرفیت نقدپذیری دارد را مثال بزنیم، میتوانیم سابقه
انتقادپذیری رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان، فرهنگیان، شاعران،
نویسندگان و... را مشاهده کنیم، چراکه رهبر انقلاب از این انتقادات
یادداشتبرداری و بعدا آن را مطالعه میکنند. اینکه چه کسانی ظرفیت
نقدپذیری ندارند، همان مطلب قبلی است که این افراد باید ظرفیت و حلم اسلامی
خودشان را بالا ببرند و امر به معروف و نهی از منکر را بپذیرند.
*کدام یک از قوای سهگانه ظرفیت نقدپذیری بیشتر و کدام، ظرفیت کمتری داشتند، دلایل شما چیست؟
میرحاجی: نگاه ما به سیاست باید فراتر از مطالب رسانهای و انتخاباتی باشد، چراکه کلی نقد و انتقاد از رسانههای مختلف به قوای سهگانه میشود که طبیعتا نمیتواند معیار و محور قضاوت ما باشد. نمیتوان به این سوال به صورت مطلق جواب داد، چون قوا بهطور مداوم در حال تغییر هستند. بعضی اوقات سطح نقدپذیری یک قوه بالا و قوه دیگر پایین است. در حال حاضر وضعیت نقدپذیری خیلی خوبی در این سه قوا نداریم، شاید نتوانم بهترین قوه را در نقدپذیری نام ببرم ولی بدترین آن دولت است که در وضعیت نقدپذیری در سطح بسیار پایینی است. چون نقدها را نمیپذیرد و به صورت توهینآمیز به منتقدان پاسخ میدهد.
ذوالفقاری: دغدغه اصلی من این است که نقد مطرح شود، چون اساسیترین ضرورت در جهت نقد است. به دولت انتقاد شده و دولتیها هم نپذیرفتند، اما به نظر بنده قوه قضائیه بدترین قوه است، چون حتی اجازه مطرح شدن نقد را نمیدهد. اگر کسی انتقادی را وارد کرد، چون قوه قدرت زیادی دارد با اقدامات دیگری به افراد پاسخ میدهد!
کارگر: آقای ذوالفقاری بگوید که چه کسی خواست نقد کند که قوه قضائیه اجازه نداد؟
ذوالفقاری: شما باید ببینید که کسانی که حرف زدند الان کجا هستند؟ درس عبرتی برای دیگران شده که نیامدند صحبت کنند! همین مدیران تلگرامی. وقتی بحث حسابهای قوه قضائیه پیش آمد، مدیران تلگرامی دستگیر شدند! به جای آنکه شفافیت و پاسخگویی به وجود بیاید، چه اتفاقی افتاد؟ مدیران تلگرامی بازداشت شدند.
کارگر: این نمایندهای که بحث حسابهای قوهقضائیه را در مجلس مطرح کرد، چه کسی بود؟ کسی که این مساله را در مجلس مطرح کرده بود، بعد از بررسی و کارشناسی که آقایان انجام دادند، همان نماینده عذرخواهی کرد. شهید مطهری میگوید: «هر نوشتهای اصولا نمیتواند صحیح باشد، چه بسا آن نوشتهای که بسیاری از افراد را گمراه کند.» پس باید جلوی گمراهی مردم را گرفت و نباید هر دروغی در جامعه بیان شود. شهید بهشتی میگوید: «از ما میخواهند که دروغ بگوییم، تهمت و افترا بزنیم، حق و ناحق کنیم و در عوض کسی به ما کار نداشته باشد، این یقینا مذموم است و اسلام با آن برخورد میکند.» اگر زمان حال را در نظر بگیریم، قطعا با توجه به تجربیات سالهای گذشته بهترین قوا در بحث انتقادپذیری قوه قضائیه خواهد بود. اگر نقد سازندهای هم از سوی مسئولان، رهبر انقلاب و هم از سوی مردم به قوه قضائیه شد، آن را اصلاح کردند. شما یک انتقادی به قوه قضائیه وارد کردید، آیا رئیس قوه قضائیه با الفاظ مذموم به منتقدان پاسخ داد؟ مدیران تلگرامی به خاطر دروغپراکنی و تشویش اذهان عمومی بازداشت شدند.
خلاصه گفتوگو سیدمحسن میرحاجی
بنده بهخاطر نقد به کمیته انضباطی احضار شدم. دوستان بنده به خاطر نقدهای شان به زندان هم رفتند.
مسئولان با الفاظ مختلفی جواب منتقدان را میدهند! گاهی شکایت میکنند و
گاهی خطاب به منتقدان از الفاظی همچون ترسو، بزدل، بیشناسنامه و...
استفاده میکنند.
بسیج دانشجویی دانشگاه تهران با 35 تا 40 نفر از مسئولان تماس گرفت تا
به دانشگاه بیایند و به مطالبات دانشجویان پاسخ دهند، در این بین فقط دو تا
سه نفر قبول کردند که بیایند.
در حال حاضر وضعیت نقدپذیری خیلی خوبی در این سه قوه نداریم، شاید
نتوانم بهترین قوه را در نقدپذیری نام ببرم ولی بدترین آن دولت است که در
وضعیت نقدپذیری در سطح بسیار پایینی است.
خلاصه گفتوگو هادی ذوالفقاری
باید ببینیم کدام جریان دانشجویی تا الان بیشترین و کدام کمترین هزینه را داده است؟
یک دانشجو بدون هیچ پشتوانه و قدرتی، صرفا براساس آن تمایلات شخصی و افکارش، نقدی را مطرح میکند. دانشجویی که در کف دانشگاه نقد میکند، هیچ قدرتی پشت او نیست جز تفکرش!
چرا یکسری نهادها از اینکه در بوته نقد گذاشته شوند، مبری هستند؟ چرا به برخی اشخاص در این مملکت نباید نقدی وارد شود؟ چرا نقدی که مطرح میشود برای افراد هزینهساز است؟
دغدغه اصلی من این است که نقد مطرح شود، چون اساسیترین ضرورت در جهت
نقد است. به دولت انتقاد شده و دولتیها هم نپذیرفتند، اما به نظر بنده قوه
قضائیه بدترین قوه است، چون حتی اجازه مطرح شدن نقد را هم میدهد.
خلاصه گفتوگو رضا کارگر
ما باید اخلاق را از رسول اکرم(ص) یاد بگیریم، بعضی از مسئولان ما که
ملبس به لباس پیامبر(ص) هم هستند باید سیره آن حضرت را عملی کنند؛ اگر
نمیدانند وااسفا!
این همه کانالهای مجازی وجود دارد و به نهادها و افراد نظامی نقد
میکنند، آیا درشان بسته شد یا هزینهای برای آنها ایجاد شد؟ قطعا این
حرفها سیاهنمایی است!
با توجه به تجربیات سالهای گذشته بهترین قوا در بحث انتقادپذیری قوه قضائیه خواهد بود. اگر نقد سازندهای هم از سوی مسئولان، رهبر انقلاب و هم از سوی مردم به قوه قضائیه شد، آن را اصلاح کردند. شما یک انتقادی به قوه قضائیه وارد کردید، آیا رئیس قوه قضائیه با الفاظ مذموم به منتقدان پاسخ داد؟ مدیران تلگرامی به خاطر دروغپراکنی و تشویش اذهان عمومی بازداشت شدند.