بدون تردید این اولین و آخرین رویارویی نیروهای امریکایی با نیروی دریایی سپاه پاسداران در خلیج فارس نخواهد بود بطوریکه از اواخر سال های جنگ تحمیلی و مسئله جنگ "نفتکش ها " در خلیج فارس شاهد حضور مهمانان ناخوانده در خلیج فارس و دریای عمان هستیم.
البته هرچند آمریکایی ها با ادعای برقراری صلح و امنیت در منطقه حضور خویش را توجیه می کنند اما سئوال اینجاست که نیروی دریایی آمریکا با چه توجیه ای حاضر شده هفت هزار و ۵۰۰ مایل دورتر از خانه‌اش در خلیج فارس حضور یابد. ناگفته پیداست که در طول تاریخ، خلیج فارس برای کشورهای منطقه و همچنین قدرت های جهانی حائز اهمیت بوده است و همه در تلاش بوده اند تا بتوانند خود را بعنوان قدرت اول در این نقطه از جهان به رخ بکشند .
فارغ از اینکه خلیج فارس از موقعیت جغرافیایی، سیاسی و ژئوپلیتیک برخوردار است مهمترین ذخیره و مخزن نفتی جهان را به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر، بیش از نیمی از ذخایر نفتی دنیا در این منطقه قرار دارد و این منطقه رتبه اول ذخایر اثبات شده نفت جهان را از آن خود کرده است .
تمامی کشورهای حوزه خلیج فارس به جز بحرین جزو اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت(اوپک) هستند. این منطقه با داشتن ۶۲۲ هزار میلیون بشکه نفت خام، قطب صادرات تامین انرژی امریکا و کشورهای اروپای و نیز شرق آسیا محسوب می شود .
بررسی های به‌عمل آمده نشان می‌دهد که خلیج‌فارس در آینده نقش مهم‌تری را در تامین انرژی جهان بر عهده خواهد داشت و به تبع آن، وابستگی کشورهای صنعتی غرب و آمریکا به نفت منطقه خلیج‌فارس افزایش خواهد یافت؛ زیرا منابع نفتی دریای شمال و ذخایر ایالات‌متحده به‌تدریج کاهش و درمقابل، مصرف انرژی آنان افزایش خواهد یافت.
البته از سوی دیگر موضوعات دیگری همچون تامین امنیت رژیم صهیو نیستی ، حفاظت از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و کنترل هارتلند جهان اسلام از موضوعات دیگری است که باعث شده تا امریکا در خلیج فارس حضور نظامی داشته باشد .
اما به نظر می رسد جدا از بحث تسلط بر منابع انرژی در منطقه ، موضوع دیگری که باعث شده است تا آمریکایی ها سختی راه را تحمل کنند و با ناوهای غول آسا خود را به خلیج فارس برسانند ، با هدف فشار به ایران و کنترل جمهوری اسلامی و جلوگیری از افزایش روز افزون انقلاب اسلامی دربین کشورهای منطقه است .
جالب است که امریکای ها همیشه با پررنگ کردن "ایران هراسی" در بین سران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به دنبال آن بوده اند که حضور خودرا بعنوان دلسوز کشورهای منطقه وحافظ امنیت و صلح در خلیج فارس توجیه کنند. این در حالی است در حال حاضر شاهد دو اتفاق قابل تامل بین ایران و آمریکا هستیم که یکی عدم پایبندی آمریکا به برجام و دیگری روی کار آمدن دونالد ترامپ بعنوان رئیس جمهور آمریکا و اتخاذ سیاست های خصمانه تر او نسبت به اوباما در رابطه با ایران هستیم که این سلسله اتفاقات باعث شده تا رفتارآمریکا را با نگاه دقیقی تری در خلیج فارس مورد بررسی قرار دهیم .
به اذعان گزارش های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاکنون جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود در قبال برجام پایبند بوده است و همین مسئله باعث شده تا آمریکایی ها ایران را تحت فشار قراردهند تا مجبور شود بصورت رسمی از برجام خارج شود و از همین روی خلیج فارس بهترین مکان برای عصبی کردن جمهوری اسلامی ایران است .
دونالد ترامپ از همان ابتدا نشان داد تاجری ماجرا جوست بطوریکه در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سخنرانی خود در پنساکولا، ایالت فلوریدا، مدعی شد: «اگر من رئیس‌جمهور آمریکا شوم، ناوهای کشور باید درصورت مواجهه با شناورهای ایرانی، به آنها شلیک کنند».
البته این گونه رویارویی ها و ماجراجویی های نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس را باید در کنار قراردادهای نظامی تسلیحاتی دولت امریکا با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مورد تحلیل قرارداد .
به عنوان مثال بعد از روی کار آمدن ترامپ در کاخ سفید دولت‌های عربستان و آمریکا همزمان با سفر رئیس‌جمهور آمریکا به ریاض یک قرارداد تسلیحاتی به ارزش ۱۱۰ میلیارد دلار امضا کردند و در این میان مهمترین عامل که باعث امضای چنین قرارداد تسلیحاتی شده است ، موضوع ایران هراسی کشورهای حوزه خلیج فارس از سوی امریکا است .
البته پروژه عصبی کردن ایران در دوران پسابرجام به همین جا ختم نمی شود و در طی چند روز گذشته مقامات ارشد آمریکا اعلام کردند که دولت «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا در صدد است به منظور محک زدن استحکام برجام، از آژانس انرژی اتمی بخواهد که سایت‌های نظامی ایران را مورد بازرسی قرار دهد.
در مجموع به نظر می رسد مجموع این قبیل رفتارهای آمریکا در قبال ایران و برجام به خاطرآن است تا جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک مقصر ونقض کننده برجام در سطح بین الملل معرفی شود تا آمریکا بتواند سیاست های سلطه جویانه خود را در قبال ملت ایران اجرایی کند .
با توجه به آنچه ذکر شد این سوال مطرح است که رفتار ایران در قبال شیطنت های نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس چه باید باشد؟ دراین سال ها، رفتارشناسی آمریکایی ها به ما نشان داده است که هر گاه از موضع قدرت و اقتدار و نه از روی ترس با آمریکا برخورد کرده ایم آنها نیز خود را ملزم کرده اند که از رفتارهای ماجراجویانه در قبال ایران دست برداشته و با زبان آرام تری با ملت ایران صحبت کنند.
در این میان بهترین راهبرد را حضرت امام در قبال برخورد با رفتارهای گستاخانه امریکایی ها در خلیج فارس به ما نشان داده است ؛ درست هنگامی که آمریکا ناوهای جنگی خود را برای حمایت از رژیم عراق به خلیج فارس روانه کرد، حضرت امام در دیدار با مسئولان فرمودند :"اگرمن بودم با ورود اولین ناو آمریکایی به خلیج فارس، آن را هدف قرار می‌دادم". ۱
همچنین مرحوم علی اکبر پرورش وزیر آموزش و پرورش در سال های آخر جنگ به نقل از رهبر انقلاب عنوا ن می کند : " در پایان جلسه مشورتی با حضرت امام جلسه تمام شد و ما در حالی که از این نظر مشورتی حضرت امام در حیرت بودیم، از خدمت امام اجازه مرخصی خواستیم و از ایشان خداحافظی کردیم و در حال رفتن بودیم که حضرت امام مرا صدا زدند و فرمودند: آقای خامنه ای! نظر همین بود که گفتم و من تردیدی در این نظر ندارم؛ ولی حرف دیگر هم به شما بزنم و آن این است که در مقابل آمریکایی ها و تهدیدات آنها چاره ای جز این ندارید که توی دهان آمریکایی ها بزنید و جواب آنها را بلافاصله، محکم و دندان شکن بدهید و در این موضوع تامل نکنید و اینها هیچ غلطی نمی توانند بکنند، به شرطی که شما محکم برخورد کنید و جواب آنها را بدهید."۲
پر واضح است که در منظومه گفتمانی حضرت امام نیز در قبال زیاده خواهی
های آمریکا در منطقه، عدم نترسیدن از هیمنه آنها و نیز استفاده از ادبیات
اقتدار و عزت است و بی شک در این میان همه مسئولان به ویزه دستگاه دیپلماسی
کشورمان در قبال زیاده خواهی امریکا در منطقه باید پای خود را از فضای
مجازی و توییتر فراتر بگذارد و بواسطه پاسداران حریم اسلام و انقلاب بازبان
اقتدار با شیطان بزرگ در خلیج فارس صحبت کند.