«هیلاری کلینتون» در بخشی از این کتاب نوشته است که در مناظره های انتخاباتی با حسی از انزجار و اشمئزاز با «دونالد ترامپ» روبرو می شده، است.
به نوشته کلینتون در حین برگزاری یکی از مناظره ها، ترامپ مدام به وی نزدیک می شده و با شکلک درآوردن سعی در به هم ریختن اعصابش را داشته است. کلینتون می نویسد در این مواقع ترامپ به نظرش فردی «مشمئز کننده» می آمده و او با خود می گفته است: «از من دور شو، چندش».
هیلاری کلینتون می افزاید: یکی از آن لحاظاتی بود که آرزو می کردید، متوقف شود. دوست داشتید به چشمانش نگاه کنید کنید و با صدای بلند بگویید: برو عقب. از من فاصله بگیر. می دانم دوست داری زنان را بترسانی اما نمی توانی من را مرعوب کنی.
کلینتون تاکید می کند که در این موارد خونسردی اش را حفظ کرده است و این نتیجه یک عمر رویارویی با مردان سرسختی بوده که می خواستند وی را نقش زمین کنند.
وی در این کتاب عنوان کرده است: بسیار آموخته ام که آرام بمانم، زبانم را گاز بگیرم، ناخن هایم را در مشتم فرو کنم، تمام وقت بخندم و با عزم تمام چهره ای آرام از خود به دنیا نشان دهم.