تقریباً تمام اطلاعاتی که ما روزانه دریافت میکنیم، اطلاعات دسته چندمی است که بارها از فیلتر اندیشهها و قضاوتهای دیگر رد شده و از آن تأثیر پذیرفته است و اولین درس از سواد رسانهای در چنین شرایطی این است که بدانیم آنچه در رسانه میبینیم، لزوماً واقعیت نیست و میتواند ضد واقعیت نیز باشد.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری دانشجو، در بخش اول سلسله نوشتار سواد رسانه ای به تأثیر شگرف، عمیق و البته فوری
رسانههای گروهی بر فرهنگ و هویت جمعی انسانها اشاره کردیم و مصادیقی از
تغییر هویت جوامع تحت تأثیر القائات و تأثیرات رسانهها را ذکر کردیم.
همچنین به لزوم بهرهگیری از دانش و سواد رسانهای به عنوان عاملی که
میتواند انسانها را در مقابل این نوع از مخاطرات رسانهای ایمن سازد و از
بروز چالشهایی همچون بیهویتی فرهنگی نجات دهد پرداختیم.
اینک و
در قسمت دوم این مقاله به یکی دیگر از پیامدهای عصر ارتباطات ودنیای رسانه
که تأثیر مستقیمی بر زندگی شخصی و اجتماعی آحاد جوامع گذاشته است،
میپردازیم.
مفهومی به نام «آلودگی اطلاعاتی» یا (information
pollution) یکی دیگر از چالشهایی است که جوامع در عصر ارتباطات با آن
درگیرند. این مسئله از آنجا آغاز میشود که اطلاعات به وفور و بیش از حد
نیاز دنیای پیرامون ما را احاطه کرده و سبب شده است که نتوانیم اطلاعات
مفید و مورد نیاز خود را از اطلاعات زائد و نادرست باز شناخته و تحت فشار
تکنیکهای انتقال و القاء پیام، به مصرف کنندهی صرف دادههای سرازیر شده
از خروجی رسانهها تبدیل شویم.
چنین مفهومی را حتماً میتوان با
مثالی سادهتر نیز تشریح نمود. فرض کنید که شما برای خریدن یک بسته شکر به
یک فروشگاه بزرگ مراجعه میکنید، طبیعتاً انتظار دارید که با دریافت
اطلاعاتی همچون نوع، کارخانهی سازنده، تاریخ تولید و انقضاء، مواد
افزودنی، علائم استاندارد و البته قیمت، یکی از بستههای موجود را که مناسب
میدانید انتخاب کنید، اما مشکل از آنجا شروع میشود که فروشنده به جای
دادن این اطلاعات به شما یک کامیون شکر روی سرتان خالی کند و شما را در زیر
انبوه شکرهایی که هیچ اطلاعی از سلامت و خلوص آن ندارید دفن کند. در
چنین شرایطی مصرف کننده هرگز نخواهد توانست با ابزارهای منطقی همچون
مقایسه، استقراء، مشورت و... جنس مورد نیاز خود را انتخاب کرده و از آن
استفاده نماید و بنابر این شکری که از چنین فروشگاهی خریداری شود قطعاً
آمیختهای خواهد بود از انواع موادی زائدی که به سبب شباهتی که با شکر
دارند و درآمیختگی با آن تحت عنوان شکر به مشتری فروخته شده و به نوعی او
را فریب میدهند.
اما در فضای رسانه، مسئله به اینجا همینجا ختم
نمیشود. شرایط به وجود آمده در دنیای ارتباطات تحت تأثیر رسانههای نوین
سبب شده است که شما نیز بتوانید شکرهای خریداری شده را مجدداً در چرخهی
توزیع قرار داده و احتمالاً با افزودن مواد ناخالص دیگری، آن را در بین
دیگر متقاضیان توزیع نمایید و این به معنای رشد تصاعدی کمیت و نزول کیفیت،
تحت تأثیر این تولید و عرضهی انبوه است.
نظام اطلاعاتی امروز جهان
نیز دقیقاً از چنین الگویی پیروی میکند، رسانهها روزانه میلیونها کلمه
خبر تولید و منتشر میکنند. دروازهبانان خبری، اخبار و واقعیتها را برا
اساس خواست و سیاستهای حاکم بر رسانهی خود ممیزی و فیلتر میکنند، بسیاری
از شبکهها و کارتلهای رسانهای به منظور ایجاد تأثیرات مشخص و دلخواه
اربابان رسانه، از تکنیکهای تخصصی برای قلب واقعیت استفاده میکنند. سیل
اطلاعات از غرب به شرق چنان ناعادلانه در جریان است که هیچ کس را یارای
ایستادگی در برابر آن نیست.
و در چنین شرایطی است که اهمیت
مقولهای تحت عنوان «سواد رسانهای» و ضرورت آموزش آن به شهروندان در هر
طبقه اجتماعی و مقطع تحصیلی به چشم میآید، اینک اطلاعات آلوده و آلودگی
اطلاعاتی زندگی انسانها را در بر گرفته است.
واقعیت این است که
امروزه ما هر روز در دریایی از داده غوطهوریم که کمترین اطمینانی به صحت و
سلامت آن نداریم. ابزارهای نوین ارتباطی هر کدام از دریافتکنندگان
اطلاعات را به رسانهای بدل کرده است که خود میتواند به تولید دست بزند و
فقدان دروازهبان باعث شده است که کپی تولیدات رسانه بدون کمترین محدودیتی و
با آسانترین شیوهها صورت پذیرد.
تقریباً تمام اطلاعاتی که ما
روزانه دریافت میکنیم، اطلاعات دسته چندمی است که بارها از فیلتر
اندیشهها و قضاوتهای دیگر رد شده و از آن تأثیر پذیرفته است و اولین درس
از سواد رسانهای در چنین شرایطی این است که بدانیم آنچه در رسانه
میبینیم، لزوماً واقعیت نیست و میتواند ضد واقعیت نیز باشد.
نیوتن
مینو، پژوهشگر معروف میگوید در سال 1981 نگران بودم که فرزندانم نخواهند
توانست از تلویزیون منفعتی ببرند. 30 سال بعد نگرانیم از این بابت بود آیا
نوههایم از صدمات تلویزیون در امان خواهند بود؟ و مالکوم ایکس میگوید:
اگر مراقب نباشید روزنامهها با شما کاری خواهند کرد تا از کسانی که به
آنها ظلم میشود متنفر باشید و به کسانی که به آنها ظلم میکنند عشق
بورزید. و این دو جمله شاید بتوانند بهترین توصیف از عواقب آلودگی اطلاعاتی
باشند.
در بخشهای بعدی این سلسله گفتار از راهکارهای عملی برای در امان ماندن از این آفتهای رسانهای بیشتر سخن خواهیم گفت. ادامه دارد...