اصلاح طلبان از حسن روحانی و دولتش ناراضی اند و به حاشیه رفتن اسحاق جهانگیری نیز مزید بر علت گشته تا تیغ انتقادات تیزتر از همیشه شود.
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو؛ سالی که نکوست از بهارش پیداست. بهاری که در سال ۹۶ با انتخابات ریاست جمهوری و شوراها رقم خورد و خروجی آن نیز برای پاستور، حسن روحانی بود. روحانی که این بار برای خود یک یار کمکی نیز آورده بود تا در مقابل رقبا، یار و یاوری آمار دان! داشته باشد. اما اسحاق جهانگیری به عنوان پدیده انتخابات فراتر از انتظارات ظاهر شد و زمزمه هایی به وجود آمد تا وی به عنوان نامزد نهایی ائتلاف در انتخابات باقی بماند و روحانی به نفع وی کناره گیری کند.
هرچند جهانگیری کناری نشست، ولی از همان زمان اصلاح طلبان نسخه وی را برای سال ۱۴۰۰ پیچیدند. نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و اجماع اولیه اصلاح طلبان پیرامون این موضوع، زنگ خطری بود برای گزینههای احتمالی که آنها نیز در آرزوی پاستور ۱۴۰۰ به سر میبرند. طیفی از گزینهها که همگی به پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان دل بسته اند و از اطرافیان حسن روحانی را شامل میشود تا علی لاریجانی و زعمای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان.
به هر حال اسحاق جهانگیری از فردای انتخابات، به عنوان مهرهای فرض شد که میتواند در آینده با کنشهای خود باعث به حاشیه رفتن روحانی و گزینههای مطلوب اعتدالیون شود. در ماههای اخیر به همان میزان که جهانگیری پشت تریبون قرار میگیرد، به همان اندازه زمزمههای قهر و دلگیری وی از دولت و شخص رئیس جمهور بیشتر به گوش میرسد. اصلاح طلبان که گمان میکردند با وجود جهانگیری قدرت چانه زنی قوی در دولت دوازدهم دارند و میتوانند گزینههای مورد نظر خود را در حلقه قدرت قرار دهند، با معرفی اسامی کابینه و عدم تحقق مطالبات و وعدههای انتخاباتی روحانی، متوجه یک تغییر رفتار اساسی در روحانی شدند. قدرت چانه زنی آنها کمرنگ شده و جهانگیری نیز نمیتواند مانع از تصمیماتی شود که برخلاف مطالبات اصلاح طلبان هستند.
علاوه بر این نقش اقتصادی جهانگیری در دولت به شدت کاهش پیدا کرده است. وی دیگر به مانند قبل سیاستگذار اقدامات اقتصادی دولت نیست و با انتصاب محمد نهاوندیان به عنوان معاون اقتصادی رئیس جمهور، تاثیرگذاری معاون اول رو به نزول گذاشته است. معاونت اقتصادی رئیس جمهور، پستی است که در دوره جدید خلق شده است. همچنین اخباری در میان است که اسامی پیشنهادی جهانگیری برای کابینه مورد قبول روحانی واقع نشده و در حالیکه انتظار میرفت پس از انتخابات به پاس حمایت همه جانبه در مناظرات، نقش جهانگیری پررنگتر شود، تصمیم حلقه اطراف رئیس جمهور این است که معاون اول محدودتر از گذشته شود.
به نظر میرسد حال و روز جهانگیری و اصلاح طلبان در دولت دوازدهم، دو روی یک سکه باشد. اصلاح طلبان نیز اقدامات روحانی در ماههای اخیر را به شدت زیر سوال برده اند و عدم توجه به مطالبات آنها را مورد نکوهش قرار داده اند. صادق زیباکلام یکی از مدافعان سرسخت روحانی در ۵ سال گذشته، موضوع روابط بحرانی اصلاح طلبان و روحانی را بسیار عمیقتر از وجود شکاف ارزیابی کرده است: "معتقدم که مساله فقط این نیست که بین اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی شکاف به وجود آمده است. من فکر میکنم مساله عمیقتر از این حرفهاست. اساسا یک سرخوردگی و یک احساس ناامیدی گسترده، نه تنها در بین اصلاح طلبان، بلکه در بین آن ۲۴ میلیونی که به آقای روحانی رای دادهاند به وجود آمده است. "،
اما آیا در فصل جدایی اصلاح طلبان و روحانی، میتوان پایگاه اجتماعی راقانع ساخت، مسئولیت اقدامات رئیس جمهور تنها متوجه اوست و زعما و فعالین اصلاح طلب در آن نقشی ندارند؟ اصلاح طلبان و شخص جهانگیری در انتخابات بیشترین تلاش خود را به کار بردند و مردم را قانع به رای دادن به حسن روحانی و از عملکردش دفاع کردند. این دفاع از عملکرد همان بار مسئولیتی است که بر دوش جریان اصلاح طلب است و اشتباهات دولت به حساب اصلاح طلبان نیز نوشته میشود. امری که آنها قصد دارند با انتقادات تیز و تند خود از دولت مانع آن شوند و جهانگیری را برای انتخابات بعدی به عنوان آلترناتیو حفظ کنند.