روایت فتنه! مساله داغ این روزهای فضای مجازی و به خصوص توییتر شده است. کاربران توئیتر با هشتگ «روایت فتنه» در حال ذکر روایتهای خود از این واقعه هستند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-سیدمهدی حاجیآبادی؛ روایت فتنه! مساله داغ این روزهای فضای مجازی و به خصوص توییتر شده است. کاربران توئیتر با هشتگ «روایت فتنه» در حال ذکر روایتهای خود از این واقعه هستند. هشتگ توسط کاربری به نام «آسید» به راه افتاد. او نوشت: «توصیه اکید دارم به رفقای حزباللهی که خاطرات خود از #فتنه ۸۸، چه از وقاحتهای فتنهگران و چه از مقابله و برخورد با آشوبگران را بنویسید و کمکم همینجا منتشر کنید.. رفقای دانشجو، از فتنهگریها در ۱۶ آذر بنویسند و رفقای بسیجی از جنگ شهری با اوباش سب #روایت_فتنه»
پالس کودتای مخملی و تحریم مطابق اسناد موجود، کشورهای غربی و در راس آنها دولت آمریکا بر مبنای مجموعه کدهایی که از داخل ایران دریافت کردند به این نتجه رسیدند که مقطع انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ بهترین فرصت برای اجرای کودتای مخملی در ایران است... آخرین عامل پیام هایی بود که غربیها مستقیما از داخل ایران دریافت کردند و این پیامها منجر به شکلگیری این اشتباه محاسباتی در ذهن آنها شد که سال ۸۸ زمانی مناسب برای کلید زدن پروژه کودتاست.
اطلاعات موجود در اسناد اطلاعاتی که به هنگام نگارش این گزارش به آنها مراجعه شده نشان میدهد فرزند یکی از مسئولین رده بالای جمهوری اسلامی که اکنون به علت مفاسد مالی در زندان است نقشی عمده در ارسال این پیامها به بیرون داشته و از جمله پیامهای مستقیم وی برای آمریکا در اواخر سال ۱۳۸۷ موجب شد آمریکا پروژه مذاکرات هستهای با ایران را که اهمیت حیاتی برای آن داشت تعطیل کرده و انرژی خود را بر پیروزی اصلاحطلبان در انتخابت ۱۳۸۸ متمرکز نماید.
داعش وطنی و سوءاستفاده از تجمعات شهری در خلال تجمعات معترضین به نتیجه انتخابات، از همان ابتدا خشونتهایی به صورت پراکنده به چشم خورد که با گذشت روزهای متمادی بر دامنه آن افزوده و سطح رادیکال شدن شعارها کار را به جایی رساند که در عاشورای ۸۸ عملا با آتش زدن خیمههای عزاداری اباعبداللهالحسین (ع) نقاب از چهره این جماعت افتاد. محمد خجسته از فعالین دانشجویی درباره کینهدوزی پیرمردی ۶۰ ساله در حمله به خانمی جوان در خلال فتنه ۸۸ نوشت: ایام #فتنه_ ۸۸، ۱۴ سالم بود. ۲۵ بهمن ۸۹ را خوب به خاطر دارم. کلاس زبان بودم. تقاطع اوستا و جمهوری. کلاس تمام شداز درب آموزشگاه که خواستم خارج شم پیر مردی ۶۰ ساله را دیدم که به جان زنی ۳۰ ساله افتاده. با مشت به صورتش میزد و میگفت انتقام فرزند اعدامی دهه ۶۰ را میگیریم.
محمدعلی کول از فعالین سابق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل نیز با ذکر خاطرهاش از درگیریهای سیستان و بلوچستان در فتنه ۸۸ نوشت: #فتنه تو #زاهدان قبل از انتخابات شروع شده بود، دهم خرداد ۸۸ #بانک_مهر رو آتیش زدن، تو خیابون بوی کباب بود، شیش نفر که کارمند بانک بودن زنده زنده سوختن تو آتیش...
علیرضا رحیمی نیز از دانشجویان فعال در بسیج دانشجویی، از خاطره حمله به او و برادرش در خلال فتنه ۸۸ نوشت و گفت: سال ۸۸ سوم دبیرستان بودم، پشت موتور با داداشم داشتم میرفتم مدرسه، پشت چراغ قرمز ایستاده بودیم که ریختن سر من و داداشم، هم دست داداشم شکست هم موتور رو آتیش زدن!
کیانا افضلی نیز با انتشار عکس جوانی ایرانی در کنار شیمون پرز رئیس رژیم جعلی صهیونیستی به یکی از مناقشهبرانگیزترین حوادث فتنه ۸۸ و قتل نداآقاسلطان اشاره کرد و گفت: #روایت_فتنه فقط اونجاش که اعلام میکنن جنبش سبز، خون میخواد اتفاقی، آرش حجازی ۲ روز قبل قتل ندا آقاسلطان از انگلیس میاد اتفاقی، زمان کشته شدن ندا آقاسلطان میرسه بالاسرش اتفاقی، بعد کشته شدن ندا آقاسلطان برمیگرده انگلیس اتفاقی، نامزد ندا آقاسلطان با شیمون پرز دیدار میکنه.
یکی از نزدیکترین افراد به سران فتنه ۸۸ در اعترافات خود میگوید: «جریان اصلی طراحیکننده فتنه در داخل، آماده بود برای زمین زدن دولت هر مقدار منابع مالی که لازم است فراهم بیاورد و با هرکسی حتی ضد انقلاب یا هر گروه دیگری ائتلاف و همکاری کند؛ به این ترتیب، صحنهگردانان نظام سلطه، جبهه گستردهای را شکل دادند که از هیچ اقدامی برای وارد آوردن یک ضربه کاری به رهبری نظام فروگذار نمیکرد. برای ایجاد هماهنگی در میان این طیف وسیع، جلسات و حلقههای متعددی شکل گرفت که نقش اتاق فکر فتنه را ایفا میکردند. از جمله قدیمیترین این جلسات، «جلسه صبحانه» (۲۲) است که از سال ۱۳۸۶ به صورت هفتگی با حضور طیف کثیری از اصلاح طلبان و با هدف اقناع رئیس دولت اصلاحات جهت پذیرفتن کاندیداتوری وزمینه سازی برای حضور در انتخابات تشکیل میشد.
مجموعه این جلسات که اغلب آنها در زمانی کوتاه و با هدف پیروزی در انتخابات نهم برگزار شد و اصلاحطلبان مدتها قبل از آن تعبیر به مرگ و زندگی کرده بودند، به یک سلسله طراحیهای سیاسی و امنیتی انجامید که فتنه ۸۸ در واقع سرجمع آنها بوده است. خلاصه برخی از مهمترین طراحیهای انجام گرفته در این جلسات چنین است: ... زیر سؤال بردن پیشاپیش سلامت انتخابات با مطرح کردن احتمال وقوع تقلب: در همین راستا و با هدف اعتمادزدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات، کمیته صیانت از آرا تشکیل و توسط افرادی به فناوریهای پیشرفته مجهز شد. بهزاد نبوی در این مورد گفته است: بحث صیانت از آرا همیشه و خصوصا پس از آنکه احساس میشد وزارت کشور و شورای نگهبان هم موضع هستند در بین اصلاحطلبان مطرح بود.
بخشی از این برنامهها برای سطح دانشگاه و به تشنج کشیدن فضای آموزش عالی کشور تدارک دیده شد. سیدسجاد اسدی از خاطره ۱۶ آذر سال ۸۸ در دانشگاه و حضور فردی مشکوک در تجمعات سخن گفت و با انتشار تصویر وی نوشت: ۱۶ آذر ۸۸ دانشگاه ملتهب بود... دو طرف روبروی هم شعار میدادند، این وسط یه نفر با سر و روی کاملا پوشیده مدام سعی داشت شعارها رو رادیکال کنه و جمعیت رو سمت محل استقرار پلیس ضدشورش (درب خروجی) هدایت کنه... البته موفق نشد و قبل از آروم شدن فضا غیبش زد... #او_دانشجو_نبود!
سیدمرتضی موسوینژاد نیز قائممقام سابق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با ذکر خاطره تریبون آزاد در خلال ایام فتنه ۸۸ نوشت: سال ۸۸ تو دانشگاه تریبون آزاد برگزار کردیم. طرف اومد به دخترای مذهبی توهین کرد. توهین بدی هم کرد. خون بچهها جوش اومد. دعوا نزدیک بود، همونی که فتنه گرا میخواستن. من میکروفون رو گرفتم و گفتم ما برای ارزشهای انقلاب خون میدیم، شنیدن توهین سرجاش. فضا برگشت.
فاطمه عباسی از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان، با یادآوری حملاتی که توسط فتنهگران به محیط آموزشی شد نوشت و گفت: ریختن تو رینگ دانشگاه به ترتیب ساختمون به ساختمون #شکوندن #سوزوندن #تخریب_کردن شعار پشت شعار ضد شورش اومد#رفتن_تو_سوراخاشون #هنوزم آثار کاراشون رو در و دیوار هست.
مهتاب خسروی هم اما روایتی بسیار دردناک از ضربه سنگینی که در اثر حمله فتنهگران به یکی از دوستانش شده بود نوشت و گفت:
یکی از دوستانم توفتنه ۸۸ برای همیشه از نعمت مادر شدن محروم شد، چون سپر شده بودبین بچه هاوفتنه گرای سنگدلی که به دسته عزادارا حمله کرده بودن . میگفت جوری با علم به پهلوم میکوبیدن که نفسم بند اومده بود..