دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان با صدور نامهای خطاب به دانشجویان اصلاحطلب اعلام کرد: سکوت شما و البته هم قطارانتان در قبال عدم اختصاص تریبون به تشکلهای منتقد مایه تاسف بر اصالت جنبش دانشجویی بود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دانیال اسداللهی، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان با صدور نامه ای خطاب به دانشجویان اصلاح طلب اعلام کرد: سکوت شما و البته هم قطارانتان در قبال عدم اختصاص تریبون به تشکلهای منتقد مایه تاسف بر اصالت جنبش دانشجویی بود.
متن این نامه به شرح زیر است:
دانشجویان محترم اصلاح طلب دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام؛
در آستانه روز بزرگداشت دانشجو و در پی برگزاری بزرگداشت فرمایشی این روز و عدم اجازه به سخنرانی منتقدین توسط دولت محترم؛ برخی اظهارنظرها که بیشتر به واکنشی عجولانه و ذوق زده شبیه بود، اینجانب را بر آن داشت تا با تحریر این سطور، خاطر حضرات را به نکاتی چند جلب نمایم.
اظهارنظرها که عمدتاً بر «عدم تحمل» شنیدن صدای منتقدین معطوف بود، موجب تعجب و ایضا ملال شد؛ چه از سوی افرادی انجام شد که همگی مدعی اصلاحات در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی و ... بوده اند. اتخاذ مواضعی که در تعارض با روح و خلاف اصول اصلاحطلبی برآورد شده است.
همه ما از تمام سلیقههای فکری، زیر نگاه تیزبین مردمی که هر روز و بلکه هر ساعت بر آگاهی و هشیاری آنان افزوده میشود، در آزمون جدی قرار داریم که جز با ایمان حقیقی به آرمان ادعایی و صداقت در مواضع اعلامی، نمیتوان از آن پیروز بیرون آمد و البته فراز و فرود در مقبولیت اجتماعی که در رقابتهای انتخاباتی ظهور میکند، در این موضوع تاثیر چندانی ایجاد نمیکند.
سکوت شما و البته هم قطارانتان در قبال عدم اختصاص تریبون به تشکلهای منتقد مایه تاسف و ننگی بر اصالت جنبش دانشجویی بود. البته فرار از انتقاد از سوی دولت به این دلیل است که نمیتواند پاسخگوی آنها باشد پس چه بسا بهتر که مهر سکوت بر لبان آنها بکوبد؟!.
نیت حقیر پرده برداری از مشکل جدی در جریانی است که ادعای اصلاحات را دارد و این کار را از روی خیرخواهی و به خاطر اهمیت حفظ اصالت اصلاح امور انجام میدهم.
امروز تناقض ادعای آزادیخواهی و آزادی بیان مدعیان اصلاحات با عملکرد آنها بیش از همیشه نمود پیدا کرده است و از همه عجیب تر، دفاع کور از بستن دهان منتقد، آن هم به گونهای که میل و علاقه شدید به حذف صدای مخالف، آشکارا از آن استنباط شود، نه امری است که بتوان از آن گذشت و نه میتوان به هیچ روی با آن سر کرد.
تحمل چنین مواضعی و سکوت در برابر آن، مخالف هر میثاق مدنی در هر جای جهان است. آیا آقایان بستن دهان منتقد را در حق رقیب روا و در حق خود جفا میپندارند؟ یا اینکه آرمانها را به قدرت ناچیز فروخته اند؟
بی شک اصولی که قاطبه مردم ایران بدان پایبندند، خود اصلاحات را تضمین میکند و به همین دلیل است که اگر مدعیان دمی غفلت کنند، از جریان پرشتاب تحولات جامعه جا خواهند ماند و ممکن است دیگر از پس جبران آن برنیایند. البته باید توجه داشت که افرادی که بدون باور راستین به مواضع اعلامی سعی دارند تا خود را پرچمدار حرکتهای اصلاحی جلوه دهند به سرعت در مقابل ضریب هوشی و رصد همه جانبه ملت ایران مغلوب خواهند شد و ذات ریاکار آنان برملا خواهد شد.
احتمالا استحضار دارید که در مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه سیستان و بلوچستان، نماینده اصلاحات آیه شریفهای را خطاب به جناب رئیس دولت خواندند و ایشان را توصیه به معروفی کردند که خود و هم قطارانتان بدان پایبند نیستید. رطب خورده منع رطب، چون کند؟
وقتی که شما برای کمک به نظام اسلامی شخصی را به نیکی امر میکنید مثلا احسان به فقرا، وفای به عهد و ... میگویید این کارها را بکن، هنگامی که دل شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امر شما، امرصادقانه است. وقتی کسی را از منکرات نهی میکنید مثلا ظلم کردن، تعرض کردن، اموال عمومی را حیف کردن و دروغ گفتن و. میگویید این کارها را نکن، وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهی، یک نهی صادقانه است و خود شما هم طبق همین امر و نهی تان عمل میکنید.
اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آنگاه انسان مشمول این جمله میشود که «لعن الله الامرین بالمعروف التارکین له». کسی که مردم را به نیکی امرمی کند، اما خود او به آن عمل نمیکند؛ مردم را از بدی نهی میکند، اما خود او همان بدی را مرتکب میشود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا میشود؛ این چیزخیلی خطرناکی خواهد شد.
مایلم با اصرار بر این حقیقت تاکید کنم که اکثریت قاطع مردم در آیندهای نزدیک، با نفی شرایط موجود و با رویکردی بسیار اصلاح طلبانه، از جناح موسوم به اصلاحات عبور خواهند کرد؛ اتفاقی که همین امروز گریبان تشکلهای مدعی اصلاحات در دانشگاهها را گرفته است و به نوعی میتوان گفت که این تشکلها از بدنه جنبش دانشجویی جدا شده اند.
در این میان بدون هرگونه تعریضی نسبت به دوستانی که در این نوشتار از آنها انتقاد شده است، به عنوان یک بحث کلی عرض میکنم که باید حساب نیروهای مخلص و فداکار از هر جناح و سلیقه سیاسی را از گروهی «کاسب سیاسی» که به هواداران جریان خود به چشم «مشتری» مینگرند، جدا کرد.
در پایان یادی میکنم از پیر طریق انقلاب که هرگز رشتۀ محبت و عنایتش از مردم نگسست که میفرمود: چنین وضعیتی دیر نخواهد پایید و اگر بموقع هشیار نشویم، در خزانۀ خدا یوم الله بسیار است.