گروه دانشگاه
خبرگزاری دانشجو- مجتبی بختیاری، * «هشت سال پیش در چنین روزهایی حوادث فتنه ۸۸ پس از هشت ماه التهاب آفرینی و خسارت، تازه فروکش کرده بود و ملت ایران که با رقم زدن حماسه ۹ دی، عملاً بر شناسنامه فتنه، مُهر ابطال نواخته بودند، در حال تجربه آرامش پس از طوفان بودند که ناگاه در روز ۲۲ دیماه ۱۳۸۸ خبری منتشر شد که این آرامش را تا حدی بر هم زد. در بامداد این روز یکی از برجستهترین دانشمندان و فیزیکدانان ایران به نام دکتر مسعود علیمحمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران با انفجار بمبی کار گذاشته شده در یک موتور سیکلت در مقابل درب منزلش ترور شد.
با توجه به فضای روانی آن روزها، جریانهای رسانهای معاند، خط خبری دروغ را به منظور غبارآلود نمودن فضا در پیش گرفتند تا بلکه بتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند. این دروغ پردازیها به جایی رسید که حتی این ترور را به نظام جمهوری اسلامی نسبت دادند، اما دیری نپایید که با کشف رد پای تیمهای ترور وابسته به سرویسهای جاسوسی کشورهای متخاصم، این نیم پروژه رسانهای دشمن نیز در فاصله کوتاهی با شکست روبرو شد.
سرانجام کمتر از یک سال بعد، نیروهای امنیتی ایران با نفوذ به عمق استراتژیک سازمانهای جاسوسی متخاصم در کشورهای منطقه و شناسایی سرشبکهها و از طریق آنها ردیابی تیمهای ترور موساد در داخل خاک ایران توانستند تمامی عوامل تیم ترور شهید علیمحمدی را شناسایی و دستگیر نمایند. اعضای این تیم که به صورت کاملاً سلولی عمل مینمودند و هیچ یک از آنها با دیگری ارتباط مستقیم نداشته و حتی یکدیگر را نیز نمیشناختند، توسط سیستم امنیتی ایران به گونهای حرفهای شناسایی و دستگیر شدند و هیچگاه برای سازمانهای جاسوسی متخاصم مشخص نشد که دقیقاً از کجا ضربه خورده اند. برخی از ابعاد عملیات شناسایی و دستگیری اعضای تیم ترور شهید علیمحمدی در مستندی تحت عنوان "ویندوز قرمز" مطرح گردید که این مستند در فضای مجازی قابل جستجو و مشاهده است.
نکته بسیار مهمی که اشاره به آن ضروری است و هدف اصلی ما از نگارش این بیانیه، تحلیل و بازگویی این مقوله است همانا اظهار نظر مقام ارشد اطلاعاتی و امنیتی وقت ایران در خصوص بسترِ اصلیِ پدید آمدنِ شرایطِ این ترور است. حجت الاسلام حیدر مصلحی در دیماه ۱۳۸۹ پس از عملیات موفقیت آمیز دستگیری عامل اصلی ترور شهید علیمحمدی، در تبیین علل و بستر اصلی شکل گیری این ترور اینگونه بیان داشت: " فتنه ۸۸ یک حفره اطلاعاتی بود که برای دشمنان امید ایجاد کرده که به خیال خام خود میتوانند از این فرصت به منظور ضربه زدن به نظام استفاده کنند. "
به کار بردن واژه "حفره اطلاعاتی"، خود گویای عمق فاجعهای است که به واسطه خیانت سران فتنه در سال ۸۸ برای کشور رقم خورد. برای روشن شدن بهتر موضوع، تشریح و واکاویِ عبارت "پروژه جوش" خالی از لطف نیست.
پروژه جوش یا به عبارت بهتر "پروژه جستجو و شکار"، به سلسله اقدامات تروریستیای اطلاق میشود که از سوی تیمهای ترور سازمانهای جاسوسی متخاصم به ویژه سازمان جهنمی موساد اسرائیل، علیه کشورهای هدف اتخاذ میگردد. بستر اصلیِ پروژه جوش در شرایط بحران و ناامنی و بروز آشوب و اغتشاش در کشورهای مورد نظر شکل میگیرد.
سازمانهای جاسوسی متخاصم در ابتدا اقدام به ایجاد آشوب و بلوا در کشور هدف مینمایند و پس از بالا گرفتن نا آرامیها و به وجود آمدن "حفره اطلاعاتیِ" ناشی از ایجاد مشغله فرعی برای نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشورِ هدف، اقدام به نفوذ در عمق خاک کشور مورد نظر نموده و پس از عملیات جستجو و شناسایی، اقدام به ترور یا به اصطلاح شکار " نخبگان" کشور هدف مینمایند و بدین وسیله، سرمایه انسانی جامعه که ارزشمندترین سرمایه هر کشوری است را از بین میبرند.
در سالهای آغازین انقلاب اسلامی، هدف اصلی "پروژه جوش" که از جانب سازمانهای جاسوسی غربی هدایت میشد و توسط ایادی داخلی آنها به ویژه سازمان تروریستی منافقین اجرا میگردید، عمدتاً حذف نخبگان سیاسی، نظامی و مذهبی ایران بود که ترورهای سازمان یافته شهیدان مطهری، بهشتی، رجایی، باهنر و ... از جمله عملیاتهایی است که در قالب پروژه جوش اجرا گردید. اما طی سالهای گذشته هدف اصلی طراحان و مجریان پروژه جوش _. مشخصاً موساد اسرائیل _. حذف فیزیکی نخبگان علمی و مهندسی جامعه هدف میباشد که ترور شهید علیمحمدی و سایر دانشمندان هستهای را میتوان در زمره این پروژه محسوب نمود که بستر اصلی آن را حفره اطلاعاتیِ حاصله از فتنه ۸۸ پدید آورد.
هنگامی که آشوب و اغتشاش در کشور به وجود آید، بروز "حفره اطلاعاتی" امری است اجتناب ناپذیر و حتمی؛ چراکه بسیاری از نیروهای امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی کشور درگیر مقابله با اغتشاشات میشوند و این مشغله فرعی، باعث غفلت از پرداختن به مسائل اصلی و ذاتی این دستگاهها _. که همانا برقراری نظم و امنیت پایدار و مقابله با گروههای تروریستی است _. میشود. در چنین شرایطی است که به تعبیر آن مقام ارشد امنیتی ایران، حفره اطلاعاتی به وجود میآید که محصول نهایی آن چیزی نیست جز "پروژه جوش" و از دست رفتن نخبگان علمی و سرمایههای انسانی کشور در کنار خسارتهای مادی و معنوی بیشماری که این آشوبها و اغتشاشات برای ملّت به ارمغان میآورند.
اما در وضعیت فعلی، خسارت بارتر از پروژه جوش، میتواند نفوذ گروههای تروریستی و تکفیری به ویژه داعش به عمق خاک ایران و رقم خوردن فجایعی همچون حملات تروریستی خرداد ماه گذشته به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر حضرت امام (ره) باشد که نشانههای اولیه آن در نا آرامیهای اخیر به وضوح مشاهده شد. آتش زدن پرچم ایران و تصاویر شهدای مدافع حرم، حمله به اماکن مذهبی از جمله برخی امامزادهها و حسینیهها و به آتش کشیدن آنها، قرآن سوزی و اهانت به شعائر دینی و مذهبی، از جمله فجایعی است که توسط پیش قراولان داعش صورت پذیرفت.
در شرایطی که منطقه در آتش بحران و نا امنی میسوزد، این ایران اسلامی است که به واسطه مجاهدتهای "بسیجیان آنروز خمینی و ژنرالهای امروز خامنهای همچون حاج قاسم سلیمانی" و جانفشانی "شیرمردانی همچون محسن حججی" و سایر شهدای مدافع حرم، در اوج ثبات و امنیت به سر میبرد؛ بنابراین کاملاً طبیعی است که حامیان و پدیدآورندگان داعش که از ایران اسلامی زخم خورده و نقشههای شوم خود را نقش بر آب دیده اند، بیکار ننشینند و در صدد انتقام از ایران برآیند.
شاید به همین دلیل است که بنابر اعلام توئیتر در بخش Trendsmap، عربستان سعودی با رقم ۲۵ درصد، بیشترین سهم را در میان کشورهای جهان _. حتی خود ایران _. در انتشار هشتگ تظاهرات سراسری و دعوت مردم ایران به راهپیمایی علیه نظام را دارا است. طی روزهای اخیر سخنان محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان مبنی بر انتقال جنگ به ایران را که در کنار مقوله فوق قرار میدهیم، ابعاد دیگری از این پازل مشخص میشود و نقش نظام فاسد و دیکتاتوری آل سعود در پشت پرده این اغتشاشات، بیش از بیش آشکار میگردد.
مواردی که تاکنون بیان گردید هیچ یک منافاتی با صحه گذاشتن بر معضلات و مشکلات معیشتی ملت و تأیید مطالبات به حق مردم از مسئولین ندارد. همه ما میدانیم که طی چهار سال گذشته به واسطه برخی سیاستهای اقتصادی مسئولین و توقع بیش از حد از برجام و از طرفی محقق نشدن تعهدات برجامیِ کشورهای غربی به واسطه کارشکنیهای مکرر آمریکا، عملاً مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، رو به فزونی یافته است و در شرایطی که اقشار مستضعف جامعه با تنگناهای معیشتی مواجه شده اند، دست به اعتراضات محدودی در گوشه و کنار کشور میزنند و بدین وسیله مطالبات به حق خود را از مسئولین بیان میدارند.
نقد عملکرد اقتصادی مسئولین طی چهار سال گذشته در جای خود حائز اهمیت است و قطع به یقین باید بدان پرداخته شود، اما در موقعیتی که کشور بیش از هر زمان دیگر نیازمند وحدت میان ملت و مسئولین است باید دقت کرد که این نقد منجر به تشدید انشقاق میان دولت و ملت نشود. اما در این میان، دشمنان قسم خورده این مرز و بوم که هیچ فرصتی را برای ضربه به نظام و انقلاب از دست نمیدهند، بیکار ننشسته و با فتنه گون کردن فضا در صدد انحراف اعتراضاتِ به حق مردم برآمده اند.
در یک بازه زمانی بسیار کوتاه، عناصر فرصت طلب و ضد انقلاب به داخل صفوف مردم رخنه کرده و در صدد برآمدند تا شعارهای اقتصادی و به حق ملت را به شعارهای ضد انقلابی و ساختارشکنانه بدل سازند. مردم معترضی که هیچ مشکلی با نظام نداشته و تنها مطالبات به حق اقتصادی دارند، پس از مشاهده این رفتارها، خود را از صفوف ضد انقلاب جدا نموده و بدین ترتیب، ماهیت اعتراضات _. یا بهتر بگوییم اغتشاشات _. به صورت خالص، براندازانه و ضد انقلابی شد.
این اغتشاشات که شباهت زیادی به آشوبهای فتنه ۸۸ داشت در همین ابتدای کار تأثیرات منفی خود را بر بازار و اقتصاد کشور نهاد به گونهای که بسیاری از کسبه و بازاریان به دلیل ترس از آسیب رسیدن به اموال خود، مجبور به بستن مغازه و تعطیلی کسب و کار در ساعات نا آرامیها شدند از طرفی در همین مدت کوتاه، تأثیر فتنه در افزایش بی رویه قیمت دلار به روشنی قابل مشاهده است که این امر در ایجاد التهاب در بازار و وخیم نمودن اقتصاد کشور، تأثیر به سزایی دارد.
و، اما اشاره به این نکته بسیار حائز اهمیت است که مهمترین و حیاتیترین عامل برای رونق اقتصادی در یک کشور، همانا وجود امنیت است. همان چیزی که ولیعهد عربستان و اربابان آمریکایی و اسرائیلی وی نمیتوانند آن را تحمل کنند و سودای به راه انداختن جنگ داخلی در ایران را در سر میپرورانند. اگر امنیت نباشد یقیناً رشد اقتصادی صورت نخواهد پذیرفت و حتی کسانی که چشم امید به سرمایه گذاری خارجی دوختهاند نیز بر این حقیقت واقفند که هیچ فرد عاقلی حاضر نیست در یک محیط نا امن، سرمایه گذاری کرده و و سرمایه خود را به خطر بیاندازد»
* مجتبی بختیاری- دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.