احمد نجفی درب شورای صنفی نمایش را گل گرفت؛ ایکاش گل هم نمادی میشد علیه ناکارامدیها؛ ایکاش گل هم میشد نمادی علیه سوزاندن و زنده به گور کردن استعداد ها...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سجاد فرهمند پارسا*؛ احمد نجفی درب شورای صنفی نمایش را گل گرفت؛ ایکاش گل هم نمادی میشد علیه ناکارامدیها؛ ایکاش گل هم میشد نمادی علیه سوزاندن و زنده به گور کردن استعداد ها؛ گل نمادیست که باید ایرانیها علیه خودشان به کار بندند؛ مشکل ایران امروز خود ما هستیم؛ رانت و لابی گری از کجا امده است؟ از امریکا یا اسرائیل؟ غیبت و تهمت و برچسب زنی نسبت به یکدیگر و هم دیگر را زیر گرفتن در امور مختلف از امریکا امده است یا اسرائیل؟ خیر اینها از هیچ کجای دنیا به ایران وارد نشده است؛ اینها رذایل اخلاقیای هستند که در نهاد مردم ایران فرو رفته است تا به اینجا شرمنده اخلاق و فرهنگ شده ایم؛ با جرات به میدان بیاییم و بگوییم که نتوانستیم برای اموزش ایرانیان کاری انجام دهیم در خور شان و شخصیتشان؛ ما نه توانستیم ایرانی باشیم نه توانستیم مسلمان باشیم؛ نهج البلاغه را باز کنید ببینید چند درصد به این گفتار و کردار بوده ایم؟ چند درصد از ارزشها و هنجارهایی که امیر المومنین علی (ع) برای فرد و جمع ما گفته است عمل کرده ایم گل باید گرفت مغز متعفنه عقب مانده را که در پی منافع مادی و دنیوی خویش جمعیت مسلمان و این مرز بوم را به سر حد استانه تحمل خویش کشانده؛ بیایید گل گرفتن را از خودمان شروع کنیم؛ برخی با نمایش و بازیگری به میدان حزب اللهیها و انقلابیها امده اند تا با نفاق و رانت خواری به اسلام و انقلاب صدمه و لطمه بزنند؛ پوششهایی در لوای مناصب و جایگاهای اجتماعی به خود گرفته و خود را مصون از هر گناهی برای جامعه متصور میشوند؛ اگر گل بر سر این افراد ریخته نشود تنها اسلام و انقلاب صدمه میخورد تنها روحانیون پاک دل و بسیجیان پاکدل از وجود نحس این افراد صدمه میخورند. افرادی که اول و اخرشان با دروغ و ریا عجین شده تنها انگلی برای جامعه اسلامی محسوب میشوند که خوراکشان از مجموعه باعث بیماری و ناتوانی در کل جامعه میگردد. تنبلیها و کاستیهای انقلابی از ان خود اشخاص انقلابی نیست؛ انگیزه زمانی که بمیرد زنده کردنش کار خداست. جوانان و نوجوانان دیگر انگیزهای ندارند؛ زمانی که میدانی این چنینی میبینن تمام کنید شعار دادن را. تمام کنید حرفهای صدمن یک غاز را؛ به میدان بیایید ببینید وضعیت جوانان و نوجوانان را. ببینید وضعیت جوانان و نوجوانان انقلابی و حزب اللهی را. سر پوش بر ناکارامدی و کم کاری در این مورد نگزاریم که تنها دودش در چشم خودمان فرو میرود براساس مصلحت این گونه موارد باز گو نشده و همیشه نقد این موارد سرکوب شده است، ولی این بار باید اینها گفته شود تا فکر و عملی برای اصلاح ان انجام گردد؛ باید گل گرفت درب سازمانها و نهادهایی که تا به امروز وظیفه ایدولوژیک نسبت به جوانان و نوجوانان که در اموزش و کادر سازی جوانان انقلابی نقش داشته اند. به این موضوع فکر کنید که چرا باید افرادی که خود را طلایه دار احقاق ارزشها و اهداف انقلاب میدانن و دفاع از حقرق مستضعفین و بر پایی حکومت پا برهنگانن و با مقوله رفاه و اسایشی که مواضعشان شفاف است که ساده زیستی و دوری از تجملات ارکان اصلی و مبانی فکری ایشان است حال منازل مسکونی و تحصیلات و فرزندانشان هیچ بوی از این نظام فکری نبرده است؟ اری مشکل از همین جا شروع شده است که خود حرفایه خودمان را فراموش کرده و بعد از گذشت خرمان از پل. رفاه و اسایش دق دقه ما شده؛ خرده گرفته میشود نصبت به جمعیت امام علی که تفکرات سکولاریستی در بین موسسین و فعالین ان هست و خرده میگیریم بر فعال بودن ایشان در حاشیههای شهر؛ نمیخواهم سیاه نمایی کنم و بگویم کاری صورت نگرفته، اما ان طور که باید خیر. صورت نگرفته است؛ مشکل ما بت ساختن از اشخاص است از شخصی بت میسازیم و ان را علامه دهر مینامیم. مشکل ما این است که جایگاه برای ما معرف اشخاص شده است هر کس در جایگاهی حقوقی و با منزلتی قرار گرفت جامعه به پرستش ان شروع میکند؛ جایگاهها و منزلتها در جمهوری اسلامی باید گونهای باشد که فساد اور نبوده و شخص را در هالهای از توهم فرو نبرد که تکبر و غرور شخصیت ان را فرا بگیرد و ماشاالله فهم و اگاهی عمومی که در پی ان به پرستش و خم و راست شدن در برابر این مسئولین ختم میشود؛ تا این زمانی به گونهای بوده که مسئولین لطف کرده اند و کاری انجام داده اند و اگر تشکر و بذله گویی از اقداماتشان صورت نگیرد دلخوری هم ایجاد میشود ما تنها از اگاهی ترسیده ایم. ترسیده ایم که مردم اگاه شوند. ترسیده ایم که مردم بدانن، چون اگر بدانن میخواهند؛ ما نخواستن را برای مردم خواستیم ما خواستیم مهر محرمانه بر خیلی چیزها کوبیده شود؛ ما خواستیم محتوای خیلی از جلسات شواراها که با رای مردم تشکیل شده محرمانه بماند ما نباید از شرایط کنونی دلخور باشیم، چون دست رنج خود ماست این نارضایتی ها؛ اگر تحریکات هم از جانب اجنبی باشد خود این دلیل عذری است بدتر از گناه؛ چرا که نتوانستیم مردم خود را به ان حد از اگاهی برسانیم که هر باد
بادی نلرزند ما مقصر وضع موجودیم تقصیرات را از شانه خود بر نداریم و به شانه کسی دیگر بیاندازیم کسی دیگر تکلیفش معلوم است اپوزیسیون و رفرمیست نقشش تعریف شده است در عالم سیاست؛ ما چرا نقش خود را به درستی ایفا نکردیم؛ مطالبه من جوان دهه هفتادی از بزرگان این است ما دچار بحران هستیم و با این وضعیت تنها با استحاله به دست خود ما در انتظار ماست و السلام
*سجاد فرهمند پارسا- دبیر واحد روابط عمومی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.