با بازدید از واحد ثبتنام مدارس، ستادهای ثبتنام و گفتگو با اولیای دانشآموزان این طور به نظر میرسد که همه چیز در همه جای آموزش و پرورش درست و بر اساس ضابطه است و فقط کنار آمدن با مشکلات برخی اولیاء متقاضی ثبتنام خارج از ضابطه است.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، با بازدید از واحد ثبتنام مدارس، ستادهای ثبتنام و گفتگو با اولیای دانشآموزان این طور به نظر میرسد که همه چیز در همه جای آموزش و پرورش درست و بر اساس ضابطه است و فقط کنار آمدن با مشکلات برخی اولیاء متقاضی ثبتنام خارج از ضابطه است. از طرفی این را هم میتوان متوجه شد که علیرغم تاکید بر وجود آدرس در محدوده، وجود رابطه در محدوده متصدیان ستادهای ثبتنام نیز چندان کماهمیت نیست.
سالهای متعددی است که از زبان مسئولین آموزش و پرورش میشنویم تمام شرایط برای سهولت در ثبتنام دانشآموزان مهیاست، اما با چشمانمان چیزی جز دغدغه در مسیر دشوار ثبتنام برای اولیا نمیبینیم؛ البته در این بین اختلاف دغدغههای طبقات مختلف هم مسئله قابل توجهی است. یکی بچه جنوب شهر است و به علت عدم توانایی ثبتنام در یک مدرسه عالی سه سال است که در مدرسهای عادی و معمولی تحصیل میکند و دیگری از آن نازپروردههای اهالی شمال شهر است که با چک سفید پدرش به آسانی در مطرحترین مدرسه بیآنکه برای ثبتنامش، چون و چرایی بیاورند، آغاز به تحصیل میکند و تنها دغدغه اولیاء او انتخاب مدرسه مطرحتر و مرغوبتر است.
اولویت ثبتنام محدوده است یا رابطه؟!
به استناد ماده ۳۲ آییننامه اجرایی مدارس، برگزاری آزمون ورودی، مصاحبه و تعیین شرط معدل برای ثبتنام دانشآموزان و دریافت هرگونه وجه (بهجز وجوه مربوط به بیمه حوادث و کتابهای درسی) در زمان ثبتنام مجاز نمیباشد و نباید دانشآموزی به دلایل مذکور از ثبتنام محروم گردد.
اینکه هنوز پس از سالها از اعلام این قانون به بهانههای مختلف در حین ثبتنام از اولیای دانشآموزان هزینه دریافت میشود در جای خودش؛ اما مدتی است برخی مدارس با وجود اینکه در گروه مدارس دولتی هستند، ضوابط خاص برای خودشان تعریف میکنند. چند روز پیش مطلع شدیم یکی از مدارس راهنمایی در خیابان آزادی تهران مدتی است که در روند ثبتنام برای خودش ضوابط خاص تعریف کرده است. این مدرسه با اینکه هیئت امنایی اداره میشود و شاهد یا نمونه دولتی نیست، برای ثبتنام دانشآموزان اولویتهایی از قبیل: شرط معدل، خانواده فرهنگی و ایثارگر قائل شده است.
با وجود چنین اولویتهایی اگر مدرسه مذکور مطابق ظرفیت خود، تمام دانشآموزان موجود در محدوده تعیینشده را پوشش دهد، مانعی ندارد، اما یکی از مراجعین ثبتنام در این مدرسه میگوید: «خانه ما یک کوچه با مدرسه فاصله دارد و براساس نامه ستاد ثبتنام ما در محدوده این مدرسه هستیم، اما وقتی در روز سوم ثبتنام به مدرسه مراجعه کردم، گفتند که جا پر شده و باید ببینم کدام مدرسه جا دارد تا دخترم را ثبتنام کنم؟»
این خانم همچنین با ابراز ناراحتی ادامه میدهد: «با پرس و جو از برخی اولیاء که ثبتنامشان انجام شده بود، متوجه شدم که عدهای با وجود خارج بودن آدرسشان از محدوده مدرسه به راحتی با اولویتهایی، چون خانواده فرهنگی و... ثبتنام شدهاند و برخی دیگر نیز با پرداخت مبلغ قابل توجهی به عنوان کمکهای مردمی به سرعت ثبتنام کردهاند و با این وجود دیگر جایی برای دانشآموز من که در محدوده است، نیست.»
این اولیاء همچنین در اظهاراتش به نکتهای اشاره میکند که برایمان مهم و قابل توجه به نظر میرسد؛ ثبتنام دانشآموزانی که اولیائشان دارای شغلهایی هستند که مورد توجه مسئولین مدرسه است. وقتی موضوع را جدیتر پیگیری میکنیم به اداره آموزش و پرورشی که این مدرسه تحت نظر آن است میرسیم و با اولیایی روبهرو میشویم که با مشکلاتی مشابه مواجه شدهاند و از آنجایی که چارهای ندارند، به منطقه رو آوردهاند؛ این در حالی است که کارشناس مسئول ستاد ثبتنام منطقه نیز چندان بیخبر از کارهای واحد آموزشی تحت نظرشان نیست، اما موضوع را به برخی ضوابط نامربوط در آییننامه ثبتنام ربط میدهد و در نهایت اولیای دانشآموزان را به دلیل تاخیر در ثبتنام مورد سرزنش قرار میدهد.
دستاندازهای ثبتنام برای اولیا طاقتفرساست
در میان همهمه ثبتنام مدارس برخی از این طرف بام میافتند و برخی دیگر از آن طرف. در حالی که برای عدهای قوانین آن چیزی است که متناسب با امیالشان است، برخی دیگر نیز برای حفظ بیش از اندازه مقررات دغدغهساز میشوند.
جمعیت انبوه ثبتنام کلاس اولیها هر سال هم برای آموزش و پرورش مشکلاتی را به وجود میآورد و هم برای خانوادههای متقاضی ثبتنام.
یکی از والدین متقاضی ثبتنام پایه اول ابتدایی که خود را فاطمه محبی معرفی میکند، درباره مشکلات موجود برای ثبتنام فرزندش چنین میگوید: «از مهر ماه سال گذشته به دلیل فوت خواهرم برای نگهداری از فرزندان او که یکی نوزاد است و دیگری مبتلا به عارضه کلیه از شمال به تهران آمدم. خودم هم فرزندِ دختر دارم که امسال به کلاس اول میرود.»
وی همچنین در ادامه بیان میکند: «من اغلب تمام روز را مجبور هستم در خانه باشم تا از خواهرزادههایم مراقبت کنم و این امکان که بخواهم خودم، دخترم را به مدرسه ببرم و بیاورم ندارم. برحسب اتفاق با وجود یک مدرسه نزدیکتر، مدرسهای از طرف ستاد به ما معرفی شد که فاصله دورتری دارد. وقتی به مدرسه و همچنین آموزش و پرورش منطقه مراجعه کردم و مشکلاتم را بیان کردم، اصلا راضی نشدند تا دخترم را در مدرسه نزدیکتر ثبتنام کنم.»
این، ولی دانشآموز که در نهایت ناچار به قبول ثبتنام فرزندش در مدرسه دورتر از محل سکونتشان شده، میافزاید: «اما باز هم با مشکلات دیگری مواجه شدم؛ وقتی به مدرسه معرفیشده مراجعه کردم گفتند، چون اجارهنامه خانه به اسم شوهر خواهرم است، امکان ثبتنام وجود ندارد. این درحالی بود که مدارک کافی برای اثبات سکونتم نشان دادم، اما باز هم مخالفت کردند و در نهایت گفتند که باید نامه از اداره و بعد آن استشهاد محلی و تاییدیه مسجد بیاورم؛ اما هیچ کس با وجود این مشکلات با من کنار نیامد.»
محبی معتقد است با وجود اینکه حدود ۸ ماه است در این محل سکونت دارد، شرایط جامعه کنونی به نحوی است که حتی همسایه، همسایه را نمیشناسد چه برسد به اهالی محل. در این میان بیان این نکته خالی از لطف نیست که مسئولین محترم مدارس و آموزش و پرورش که عملکردشان را منطبق بر قوانین کردهاند؛ بد نیست گاهی هم در اعمال ضوابط مشکلات مردم را هم در نظر بگیرند. کم نیستند تعداد خانوادههایی که به علت مشکلات اقتصادی و اجتماعی هنگامی که در دستاندازهای تمامنشدنی مدارس قرار میگیرند، قید تحصیل فرزندانشان را در برخی مدارس مورد نظرشان میزنند و حتی بعضا ترجیح میدهند تا آنها را به جای مدرسه، سرکار بفرستند.
از مشکلات ثبتنام تا دکان برخی سودجویان
همیشه میگویند در ناامیدی بسی امید است! در مشکلات موجود بر سر راه ثبتنام مدارس هم امیدها کم نیستند. وقتی پایتان را از در مدرسهای دولتی که از ثبتنام آن ناکام ماندهاید، بیرون میگذارید با پیامکهای مختلف تبلیغاتی مدارس غیردولتی مواجه میشوید. پیامکهایی وسوسهبرانگیز که به ظاهر میتوانند تنها راه نجات شما از دغدغه ثبتنام مدرسه دولتی باشند. «میبرمش غیرانتفاعی خودم را راحت میکنم.» این جمله را بارها از زبان اولیایی که از چالشهای ثبتنام در مدارس دولتی خسته شدهاند، شنیدهایم؛ اما چه کسانی میدانند این راهی برای اتمام مشکلات است یا شروع مشکلات بیشتر؟ اولیای از همه جا بیخبر که شیفته تبلیغات مدارس غیردولتی میشوند، به سرعت به هر قیمتی که شده پول تحصیل فرزندشان در یک مدرسه خصوصی را با هزار بدبختی فراهم میکنند.
رضا احمدی از اولیایی است که به علت عدم قبول فرزندش در یک مدرسه دولتی اقدام به ثبتنام در یک دبستان غیردولتی کرده است؛ میگوید: «وقتی که آموزش و پرورش به هیچ عنوان با اولیاء راه نمیآید، امثال من مجبور هستیم تا با گرفتن وام به مدارس غیردولتی در همان منطقه مراجعه کنیم که البته هنوز از نحوه آموزش این مدرسه هم آگاهی نداریم.»
وی با ابراز نگرانی میافزاید: «با وجود معضلات اخیر برخی مدارس غیرانتفاعی انتخاب این مدارس برای تحصیل فرزندانمان مثل گزینه مرگ است، اما با این وجود نمیتوانیم به عدم تحصیل فرزندمان هم رضایت دهیم.» البته با کمی جست و جو میتوان فهمید دلیل این سنگاندازی در مسیر ثبتنام مدارس دولتی بیارتباط با جذب دانشآموز در مدارس غیردولتی هم نیست. البته ترفند مدیران مدارس پولساز برای جذب دانشآموز به همین جا خاتمه نمییابد. یکی از مسئولین آموزش و پرورش منطقهای در تهران برایمان میگوید از سوی یکی از مدارس غیردولتی منطقه کارش به او پیشنهاد شده تا فرزندش را رایگان به آنجا بفرستد و وقتی با لحنی صمیمانه علت را از مدیر مدرسه جویا شده او گفته است که با این ثبتنام صدها اولیاء دیگر که میبینند معاون منطقه فرزندش را در این مدرسه ثبتنام کرده است، ترغیب میشوند. هر چند که این مسئول به این پیشنهاد هرگز تن نداده، اما معلوم نیست چند دانشآموز از این طریق به دام چنین افرادی افتادهاند.
علاوه بر آنچه گفته شد موضوع شهریه و مشارکتهای مردمی هر سال با شروع ثبتنام مدارس آغاز میشود و تا پایان یک سال تحصیلی نیز ادامه دارد موضوعی که فکر و وقت شماری زیادی از اولیا و دستاندرکاران مدرسه و آموزش و پرورش را به خود مشغول میکند. دریافت کمکهای مردمی و یا همان مشارکتهای مردمی هر چند در قوانین آموزش و پرورش آمده است، اما به نظر میرسد این قانون در برخی مدارس به صورت سلیقهای و یا با تفسیرهای متفاوت اجرا میشود. در قانون شوراهای آموزش و پرورش هر چند مشارکت داوطلبانه والدین و آن هم دریافت وجوه پس از زمان ثبتنام آمده، اما به نظر میرسد برخی مدارس تنها بخش دوم یعنی دریافت وجه پس از ثبتنام را اجرا و رعایت میکنند. به باور برخی از والدین مشارکت مردمی در بسیاری از مدارس داوطلبانه نیست و دستاندرکاران آموزشگاهها به روشهای مختلف اولیا را به پرداخت این وجوه ناگزیر میکنند.
از ماست که برماست
هر چند آموزش و پرورش تمام مدارس را مناسب و خوب میداند، اما اغلب اولیا و دانشآموزان چنین تصویری از آموزشگاههای کشور ندارند.
این روزها دغدغه والدین یافتن مدرسهای با امکانات مناسب برای تحصیل فرزندان خود است، مدرسه دولتی یا غیردولتی؟ غیرانتفاعی یا هیئت امنایی؟ اما این، همه نگرانیها نیست.
گاهی هم از ماست که برماست. در هر منطقهای برخی مدارس به عنوان مدارس خوشاقبال مطرح میشوند و این برندسازی توسط خود اولیاست. وقتی در زبانها میغلتد که یک مدرسه محلی بهتر برای تحصیل دانشآموزان است، همانجا ایجاد چالش در مسیر آغاز میشود. مدرسهای که تا همین دیروز از اقبال چندانی برای ثبتنام برخوردار نبوده، حالا با حرفهایی که از زبان برخی اولیاء شروع به چرخش کرده است؛ دشوارترین شرایط ثبتنام را دارد. خوب است که اولیا و دانشآموزان بدانند بیشتر از محل تحصیل، این خود دانشآموز است که در ساخت آیندهاش تاثیرگذار است و تحصیل در یک مدرسه خوشاقبال تضمینی بر موفقیت تحصیلی نیست.