کم پیش میآید که ژاله صامتی را در تلویزیون ببینیم، او بازگیری است که ملاکهای خود را برای بازیگری دارد، اما حتی این بازیگر نکته سنج و سختگیر هم در برابر فیلمنامه خوب نمیتواند مقاومت کند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سریال «نفس» از آن دست سریالهایی است که باعث شد ژاله صامتی راه تلویزیون را با نقش عالیه در پیش گیرد. او آنقدر از بازی در نفس، نقش متفاوت خود و کارگردانی رضایت دارد که این سریال را از افتخارات دوران بازیگری اش میداند. عالیه در این سریال نماد زنی است ایرانی و دلسوز که برای خانواده و اطرافیانش اهمیت زیادی قائل است، به طوری که خود صامتی نیز عالیه را نماد خواهر و مادرهایی میداند که ما در اطراف مان میبینیم. این روزها سریال نفس از شبکه آی فیلم در حال پخش مجدد است و این مهم ما را بر آن داشت تا گفتوگویی را درباره این سریال و کاراکتر عالیه با ژاله صامتی انجام دهیم که در ادامه میخوانید:
سالها از تلویزیون دور بودید و با سریال «نفس» مجددا در این رسانه حضور پیدا کردید، چه شد که نقش عالیه را پذیرفتید؟
بعد از ۱۴ یا ۱۵ سال سریال بازی کردم که آن هم دلایل مختلفی داشت؛ نخست اینکه سریال نفس دارای کارگردانی بود که نشان داده بود کار خود را بلد است و سریال هایش دارای تماشاچی هستند. دوم اینکه گروه تولید این سریال از دوستان بسیار مورد اطمینان من بودند و با اطمینان از اینکه کاری خوبی خواهد بود در این مجموعه بازی کردم. همه دست اندرکاران این گروه درجه یک بودند، «نفس» نیز یک کار ویژه بود که حاضر شدم در آن بازی کنم. معتقدم که بازیگر خیلی نباید درباره نقشی بازی کرده صحبت کند، چون به هرحال تمام کاری که میبایست انجام دهد را انجام داده و نقش نیز به حدی مبرهن است که صحبت درباره آن بیمعنی است.
متن این سریال از قبل نوشته شده بود و عالیه که من بازی کردم، تقریبا ۸۰ درصد ویژگیهای آن روی متن نوشته شده بود و ۲۰ درصد باقی نیز با تعاملی که با آقای سامان داشتیم به آن رسیدیم و این شخصیت شکل گرفت. عالیه شبیه خیلی از زنهای ایرانی، شرایط زندگی، بداخلاقیها، تلخیها و شیرینی رفتاریاش شبیه به مادرها و خواهرهایی است که در اطراف ما زندگی میکنند. خیلی مواقع پیش میآید که فکر میکنید که حتما باید یک کار ویژه را انجام دهید. به نظر من زمانی که همه چیز درست در کنار هم قرار بگیرد و شما آنها را اجرا کنید در واقع وظیفه خود را به درستی انجام داده اید.
زمان مطالعه فیلمنامه، این ویژگیهای شخصیت عالیه بود که شما را بیشتر جذب کرد تا نقش را بپذیرید یا داستان، فضا و موضوع سریال؟
همه این موارد با هم دخیل بودند و من نمیتوانم بین آنها تفکیک قائل شوم. سریال یک مقطع تاریخی خاص را روایت میکرد و داستان این خانواده، حضور عالیه و نفس کشیدن او در این فضا همگی دست به دست هم دادند که من این نقش را انتخاب کنم. به نظرم تمام شرایط باید در کنار هم خوب باشند. خیلی مواقع نقش، خوب است، اما کلیت خراب است و بهطور یقین نیز در این شرایط اثر خوبی تولید نمیشود.
شخصیت عالیه از حیث شخصیتپردازی چقدر با نقشهایی که بازی کرده اید تفاوت داشت؟
خیلی متفاوت است. به شخصه معتقدم تمام نقشهایی که بازی کرده ام هیچکدام به شبیه هم نیستند و اگر شباهتی هم هست صرف این است که به هر حال دارای وجوه اشتراکاتی هستند. این وجوه اشتراک این است که ایرانی هستند، زن هستند و شبیه بسیاری از زنهایی که ما میشناسیم. اگر تعداد زیادی زن در یک مکان قرار بگیرند ما در کلیت، همگی به هم شبیه هستیم، چون در یک شهر زندگی میکنیم، در یک مقطع سنی قرار داریم و به همین دلیل در کلیت با هم شبیه هستیم. ولی هنگامی که وارد جزئیات زندگی میشویم تازه آنجاست که تفاوتها خود را نشان میدهند. به همین دلیل من گمان میکنم که عالیه نیز به همین شکل است و در جزیی شدن در یک سری رفتارهایش با سایر نقشها تفاوت دارد.
بازی در سریالهایی مانند نفس که رویکرد تاریخی دارد و فضای دورهای خاص مانند دهه ۵۰ را به تصویر میکشد تا چه حد با مجموعههایی تفاوت دارد که در دوره کنونی فیلمبرداری شده اند؟
خیلی سختتر هستند. ساخت فیلم و سریالهایی که در یک دوره خاص واقع شده باشند کار را برای همه سخت میکند؛ از طراحی صحنه و لباس گرفته تا طراحی دکوپاژ و بازی. این شرایط در بازی و ساخت اثر تاثیر میگذارد، چون بازسازی زمانی که از دست رفته و بازسازی نوستالژیهای موجود در ذهن افراد کار بسیار دشواری است و قطعا از اتفاقهایی که در زمان حال میافتند و امروزه با آن روبرو هستیم زمین تا آسمان تفاوت دارد.
شما ساخت سریالهایی مانند نفس را تا چد حد برای آشناسازی مردم با شرایط دورانی مثل دهه ۵۰ مفید میدانید؟
در مجموع خیلی خوب است، چون این سریالها به مرور تاریخ میپردازند. در آن دوره نسلهایی هنوز متولد نشده بودند و با دیدن این سریالها به واقعیت و فضای آن دوره پی میبرند، و تاریخ نیز همین گونه ثبت میشود.
کار با آقای سامان چطور بود؟ آیا از قبل شناختی درباره نگاه و رویکرد او در کارگردانی داشتید؟
خیلی لذت بردم. کار با ایشان یکی از افتخارات من است، کارگردانی که دقیقا میدانست چه میخواهد و به نقش و تمام سریال اشراف داشت. هر روز صبح با دکوپاژ سرِ صحنه فیلمبرداری میآمد و میدانست که چه میخواهد و ما نیز تکلیفمان معلوم بود. من از قبل شناختی از نگاه ایشان در کارگردانی نداشتم و تنها دو سریال اخیر ایشان (پروانه و ارمغان تاریکی) را دیده بودم و جزو بینندگان آن محسوب میشدم.