به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مجموعه تلویزیونی «48» ویژه برنامه رسانه ملی در هفته دفاع مقدس است که هرشب از ساعت 23 با اجرای مسعود دهنمکی روی آنتن شبکه 4 میرود. مهمان شب گذشته این برنامه علیرضا شجاعی زند جامعهشناس و استاد دانشگاه تربیت مدرس بود. او درباره جامعهشناسی جنگ صحبت کرد.
شجاعیزند در ابتدای برنامه به محورهای مطالعه جامعهشناسی دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: به صورت کلی در جامعهشناسی دفاع مقدس، روابط جامعه و جنگ مورد بررسی قرار میگیرد. در این بررسی به سراغ 3 نوع جامعه میرویم؛ جامعه قبل از جنگ، جامعه در حین جنگ و جامعه پس از جنگ. دقت کنید که این 3 وضعیت متفاوت، شرایط مختلفی از جامعه هستند که برای هر کدام دستهای از مطالعات جامعهشناسی جنگ صورت گرفته و تاثیرات جنگ بر روی جامعه مورد بررسی قرار میگیرد.
وی در ادامه به نقش جامعهشناسان در تصمیمگیریهای حین جنگ اشاره کرد و گفت: اندیشمندان علوم استراتژیک به عنوان متخصصین جامعهشناسی در تصمیمگیریهای جنگی نقش دارند البته وظیفه آنان به عنوان یک جامعهشناس با تعریف خاص خود نیست بلکه این فرد به عنوان یک کارشناس اجتماعی جنگ، تحلیلهای خود را ارائه میدهد. باید دقت داشت که جامعهشناسان در سطح کلانتری نسبت به روانشناسان جنگی، این پدیده را مورد بررسی قرار میدهند. بیشترین ارتباط با پدیده جنگ توسط روانشناسان جنگی برقرار میشود در حالی که جامعهشناسان در زمینههای کلان آثار جنگ، زمینههای وقوع آن و ... نظر میدهند.
شجاعی زند در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر ارتباط دانشگاهی جامعهشناسی با فضای جنگ در کشور بیان داشت: بعد از جنگ جهانی دوم مطالعه روانشناسی پیرامون جنگ در بسیاری از دانشگاههای غربی تدریس میشد و رونق داشت اما با افول جنگ در کشورهای متروپل و انتقال آن به کشورهای پیرامونی این مبحث از موضوعات اصلی خارج شد. در کشور ما نیز در مقطعی از زمان، جامعهشناسی جنگ در مقطع کارشناسی تدریس میشد که البته مدت زمان آن طولانی نبود و به دلیل کاهش فضای جنگ در جامعه به حاشیه رفت. امروز بعید میدانم که در دانشگاههای اصلی کشور چنین رشتهای وجود داشته باشد و یا درسی در این حوزه تدریس بشود. البته باید بگویم که اگر چه ممکن است جامعهشناسی جنگ برای ما کارکرد نداشته باشد اما بسیاری از شاخههای آن مانند جامعهشناسی مقاومت میتواند از اهمیت بسیاری برای ما برخوردار باشد و باید تدریس آن در دانشگاه مورد توجه قرار بگیرد. تدریس چنین رشتهای با توجه به این که امروز جامعه ما درگیر یک جنگ فعال نیست بسیار مهم است. متاسفانه بسیاری از دروسی که در دانشگاههای ما تدریس میشود نمیتواند ارتباط منطقی با نیازهای جامعه برقرار کند چرا که بیشتر الگوهای درسی آن تقلید از منابع خارجی است و کمتر به صورت موضوع محور عمل میکند.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود به تحلیل روابط مردم در دوران جنگ پرداخت و گفت: یکی از بحثهای مهمی که در جامعهشناسی جنگ مطرح است بررسی عوامل ایجاد جنگ است. یک دسته از عوامل موضوعات کلانی هستند که در سطح جامعه رخ میدهد و انقلاب یکی از دلایلی است که ارتباط تنگاتنگی با جنگ و وقوع آن دارد. دقت کنید که انقلابهای زیادی بودند که از دل جنگها بیرون آمدند و بعضی از انقلابها نیز در میانه یک جنگ رخ دادهاند که برای مثال میتوان به انقلاب روسیه اشاره کرد. همچنین بعضی از انقلابها نیز هستند که وقتی به پیروزی رسیدند منجر به آغاز جنگ در آن کشور شدهاند که از آن جمله میتوان به انقلاب فرانسه اشاره کرد. از این دیدگاه، انقلاب ایران را میتوان یکی از عوامل وقوع جنگ دانست. دلیل آن این است که انرژی آزاد شده از مردم و ناشی از انقلاب، آمادگیها و زمینههایی را برای آنان فراهم میکند که میتواند منجر به جنگ شود. دقت کنید که جامعه مناسباتی دارد که انقلاب آن را برهم میزند و همین موضوع زمینه جنگ را فراهم میکند. مردمی که از دل انقلاب بیرون آمدند، شوری را در خود احساس میکنند که باعث آمادگی جنگ در آنان میشود. البته این بدین معنی نیست که مردم ایران اینگونه بودند و به دنبال ایجاد جنگ پس از انقلاب بودند بلکه عوامل دیگری در کار است که توضیح خواهم داد. این که میگویم انقلاب اسلامی یکی از عوامل جنگ با عراق بود، 2 دلیل عمده دارد. یک دلیل مربوط به خارج از ایران است. انقلاب اسلامی، مناسبات ظالمانه منطقه را برهم زد. خب طبیعتا در این میان، کشورهای بسیاری از این برهم خوردن متضرر شدند و با توجه به این که کشور در آشفتگی پس از انقلاب قرار داشت، آنان احساس کردند که برای واژگونی نتایج و متوقف کردن روح انقلابی مردم میتوانند با آغاز جنگ، کار انقلاب ایران را تمام کنند. آنان فکر میکردند که با ضعیفشدن ارتش، از دست رفتن دولت مرکزی و .. میتوانند به راحتی و با یک یورش، ورق را برگردانند. دلیل دوم نیز در داخل قرار دارد و آن هم این است که انرژی آزاد شده از سمت مردم در جریان انقلاب، باعث میشود که آنان در برابر متجاوز خارجی، جانانه مقاومت کنند و با تجربه انقلاب، آمادگی خود برای حضور در جبههها را حفظ نمایند. دقت کنید که از زمان جدی شدن انقلاب ایران تا رخداد آن تنها 18 ماه میگذرد که مدت زمان بسیار کمی است. در همین زمان، تجربه مردم برای شور انقلابی کم نیست و در این میان جنگ نیز کمک میکند تا این شور و هیجان در جنگ تجلی پیدا کند و اهتمام مردم به جنگ سرعت بگیرد. البته شاهد هستیم که بعد از مدتی از زمان جنگ و فرسایشی شدن آن، این انگیزه کمتر میشود و با سرعت کمتری جلو میرود.
شجاعی زند در پاسخ به یک شبهه مبنی بر این که تمام توان صنایعی و مردمی ایران در جنگ وارد نشد، گفت: دقت کنید که دفاع مقدس یک جنگ منفصل از بدنه اجماعی نیست و عقبه اجتماعی دارد. جنگ از دل خانوادهها شروع میشود و تا خط مقدم ادامه دارد. مردم زیادی درگیر جنگ میشوند حتی آنان که نیرویی برای اعزام به منطقه ندارند نیز پیگیری اخبار آن هستند و به صورت غیر مستقیم درگیر آن هستند. هیچ وقت اینگونه نبوده است که ما درخواست بدهیم و مردم جواب ندهند ممکن است که در موردی از توجه مردم به جنگ کاسته شده باشد اما هیچگاه نسبت به آن بیتوجه نبودهاند. جنگ ما یک جنگ مردمی است. حتی اگر بپذیریم که تمام کشور در تمام سطوح درگیر جنگ نبوده است، گلایه اصلی به سمت مسئولین است نه مردم. مسئولان باید تشخیص میدادند که ما نیاز به نیرو و امکانات داریم و باید توجهات مردم را به جنگ عوض کنیم. در حقیقت، در راس فرماندهی جنگ باید این چنین اقدامها صورت میگرفت. تصور من این است که هیچگاه مسئولان ما این احساس نیاز را نکردند. علاوه بر این باید دید که آیا مصلحت نظام به این بوده است که تمام کشور درگیر جنگ بشوند یا خیر. در مقابل به جامعه عراق توجه کنید. نیروهای عراقی در شرایط فشار تحمیلی ناشی از مسائل نظامی، سیاسی و تبلیغاتی وارد جنگ میشوند. من این حالت را اصلا به عنوان همراهی جامعه با جنگ نمیدانم بلکه حضور داوطلبانه مردم در جبههها را به معنای همراهی جامعه با جنگ میدانم. دقت کنید که پیرامون دفاع مقدس، ادبیات و هنرهای ارزشمندی شکل گرفته است و تاثیرگذاری اجتماعی بسیار مثبتی بر مردم داشته است. حال این موضوع را با نیروهایی مقایسه کنید که هیچ پیوندی با جامعه ندارند. البته اگرچه اجتماع بیشتری به لحاظ کمیت دارند اما پیوندی بین مردم و جنگ به وجود نیامده است در حالی که نیروهای ما علیرغم کمتر بودن تعدادی، پیوند بسیار بهتری داشتهاند. امروزه از هشت سال دفاع مقدس با خاطرهای شیرین و اسطورهای یاد میشود در حالی که در عراق چنین نیست. یک جنگ زمانی مقدس به شمار میرود که هدف آن مقدس باشد. از این منظر، جنگ برای ما مقدس است. توصیه من به نسل امروز این است که با این دید به 8 سال دفاع مقدس نگاه کنند که در طی آن حتی یک وجب از خاک کشور نیز از دست نرفت. مردم ما در نمادهای اصیل جنگ، تعدد دارند و این موقعیت خیلی به کارگزارن تبلیغاتی ربطی ندارد و فارغ از سلیقه آنان است.