به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، عصر روز دوشنبه ساکنان ساختمانی در خیابان فلسطین تهران مرکز فوریت‌های پلیس۱۱۰ را از حضور سارق مسلح در ساختمان با خبر کردند. لحظاتی بعد تیمی از مأموران کلانتری فلسطین راهی محل حادثه شدند. مأموران پلیس در مسیر رفتن به محل حادثه متوجه درگیری مرد جوانی با راکب یک موتور سیکلت شده و مرد مزاحم را بازداشت کردند.
مأموران در بازرسی از متهم یک اسلحه گرم، چاقوی سلاخی و یک عدد کلاه‌پشمی مخصوص پوشاندن چهره کشف کردند. راکب موتور گفت: من در حال عبور از محل بودم که این مرد راهم را سد کرد و سوار موتورم شد. او گفت که عجله دارد و خواست به سرعت او را از این محل دور کنم. من به او مظنون شدم و در حال مشاجره بودیم که خودروی گشت پلیس از راه رسید. خیلی زود معلوم شد که مرد مزاحم کسی نیست جز سارق مسلحی که از خانه پیرزن فرار کرده‌است. در شاخه دیگری از تحقیقات مأموران کلانتری از پیرزنی که سارق مسلح قصد سرقت از خانه‌اش را داشت تحقیق کردند.
او گفت: در حال نماز خواندن بودم که یک‌نفر زنگ خانه را زد. بعد از خواندن نماز او همچنان مشغول زنگ زدن بود، اما توجه نکردم. وقتی با سماجت او مواجه شدم در را نیمه باز کردم. مردی را دیدم که خودش را همسایه معرفی کرد. من منتظر بودم که کارش را بگوید که ناگهان اسلحه کشید و من را به داخل خانه هل داد. وقتی خواست در را پشت سرش ببندد از فرصت استفاده کردم و او را به بیرون هل دادم. همزمان شروع به جیغ و داد کردم و همسایه‌ها از ماجرا با خبر شدند.
مرد مسلح هم که ترسیده بود به سرعت از ساختمان خارج شد. هنوز زمان زیادی نگذشته بود که خبر رسید مأموران کلانتری در راه رسیدن به خانه‌ام سارق مسلح را بازداشت کرده‌اند. زن سالخورده بعد از مواجه با سارق مسلح او را شناسایی کرد. سارق مسلح که چاره‌ای جز اعتراف نداشت، گفت: من اهل شهرستان هستم و اعتیاد شدیدی به مصرف شیشه دارم. امروز می‌خواستم به شهرستان بروم، اما پول نداشتم. تصمیم گرفتم برای تهیه پول بلیت سرقت کنم که گرفتار شدم!
سرهنگ علیزاده رئیس کلانتری ۱۰۷ فلسطین گفت: تحقیقات برای شناسایی جرائم بیشتر متهم در جریان است.
مأموران در بازرسی از متهم یک اسلحه گرم، چاقوی سلاخی و یک عدد کلاه‌پشمی مخصوص پوشاندن چهره کشف کردند. راکب موتور گفت: من در حال عبور از محل بودم که این مرد راهم را سد کرد و سوار موتورم شد. او گفت که عجله دارد و خواست به سرعت او را از این محل دور کنم. من به او مظنون شدم و در حال مشاجره بودیم که خودروی گشت پلیس از راه رسید. خیلی زود معلوم شد که مرد مزاحم کسی نیست جز سارق مسلحی که از خانه پیرزن فرار کرده‌است. در شاخه دیگری از تحقیقات مأموران کلانتری از پیرزنی که سارق مسلح قصد سرقت از خانه‌اش را داشت تحقیق کردند.
او گفت: در حال نماز خواندن بودم که یک‌نفر زنگ خانه را زد. بعد از خواندن نماز او همچنان مشغول زنگ زدن بود، اما توجه نکردم. وقتی با سماجت او مواجه شدم در را نیمه باز کردم. مردی را دیدم که خودش را همسایه معرفی کرد. من منتظر بودم که کارش را بگوید که ناگهان اسلحه کشید و من را به داخل خانه هل داد. وقتی خواست در را پشت سرش ببندد از فرصت استفاده کردم و او را به بیرون هل دادم. همزمان شروع به جیغ و داد کردم و همسایه‌ها از ماجرا با خبر شدند.
مرد مسلح هم که ترسیده بود به سرعت از ساختمان خارج شد. هنوز زمان زیادی نگذشته بود که خبر رسید مأموران کلانتری در راه رسیدن به خانه‌ام سارق مسلح را بازداشت کرده‌اند. زن سالخورده بعد از مواجه با سارق مسلح او را شناسایی کرد. سارق مسلح که چاره‌ای جز اعتراف نداشت، گفت: من اهل شهرستان هستم و اعتیاد شدیدی به مصرف شیشه دارم. امروز می‌خواستم به شهرستان بروم، اما پول نداشتم. تصمیم گرفتم برای تهیه پول بلیت سرقت کنم که گرفتار شدم!
سرهنگ علیزاده رئیس کلانتری ۱۰۷ فلسطین گفت: تحقیقات برای شناسایی جرائم بیشتر متهم در جریان است.
ارسال نظرات