اتکا به قدرت درونی از طریق ایجاد زیرساخت های مشروعیت مردمی ایران توانست به قطب نظام سازی دموکراتیک و پیشگام در عرصه نهادینه سازی انتخابات در حاکمیت تبدیل شود.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،محمد امین اسکندری؛ جمهوری اسلامی ایران با شعارهایی از جمله "پیشرفت های اقتصادی" ، "آزادی" ، "رشد معنویت" ، "تولید علم و فناوری"و... روی کار می آید که از این بین مقوله آزادی به دلیل دامنه گسترده و اهمیت آن از مطالب همیشگی ملت ایران بوده به گونه ای که از جمله انگیزه های مهم تمامی قیام های اجتماعی و سیاسی معاصر مثل مشروطه ، ملی شدن صنعت نفت ، قیام پانزده خرداد و در نهایت انقلاب اسلامی به شمار می آید سنجه های چارچوپ آزادی یکی قانون است که میثاق ملی ماست و دیگری شرع گاهی برای حفظ و رعایت آن افرادی بودند که فرزندانشان را پای جوغه دار برده اند.
آزادی در معنای لغوی یعنی رهایی از بندگی و بردگی و درمفهوم یعنی حق اختیار و بطور کلی مستقل و مختار بودن شخص در گزینش اعمال و رفتار خود ، و براساس بینش اسلامی که در تلقی خبرگان تدوین کننده پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی است آزادی یعنی نبود موانع رشد و نمو تکامل و تجلی شخصیت آدمی به بیان روشن تر محیط زندگی باید به گونه ای باشد که مانع تکامل تجلی شخصیت افراد نشود و هرکس بدون برخورد با کوچیترین مانع استعداد خود را شکوفا کند.
در قانون اساسی آزادی در کنار استقلال و جمهوری اسلامی یکی از یه رکن اصلی تشکیل دهنده ی آن است و در اصل دوم قانون اساسی در کنار پنج اعتقاد اسلامی توحید، نبوت و... اصل ششمی با عنوان "حفظ کرامت و ارزش انسانی" اضافه شده است که لوای آزادی همراه با مسئولیت در برابر خدا محقق می شود، این امر نشان دهنده ی نگاه قانون گذار به مقوله آزادی در حد احکام زیر بنایی دین است حتی در ابعاد مختلف آزادی مثل مدنی، سیاسی، عقاید، مطبوعات و نشریات اصول و بندهایی راجب به این ها در قانون اساسی ذکر شده است و... از این رو میبینیم آزادی و نفی هرگونه استبداد به مثابه ارزشی جوهری در متون قانون اساسی جمهوری اسلامی متجلی شده است و راهکارهای عملی برای تحقق آن در بطن جامعه پیش بینی شده است . البته آزادی را در حدود قانون تعریف میکند و به قولی قانون روح حاکم بر آزادی است.
و یا در انتخابات تا به الآن ۳۶ مورد برگزار شده حتی ایدئولوژیک این نظام را مردم با همه پرسی تعیین میکنند و بسیاری از ارکان نظام را بصورت مستقیم و غیر مستقیم توسط ملت انتخاب میشود و در سرنوشت خود دخیل اند آن هم با مشارکت بسیار بالا که بین ۶۰تا۷۱ درصد بوده معمولا چیزی در کشورهای دیگر بندرت یافت می شود ، در آمریکا بین ۳۰تا ۴۰ درصد و در فرانسه که به زیر ۵۰ درصد رسیده تنها شرط رای دادن نیز محدودیت سنی و تابعیت ایرانی می باشد این درحالی است که قبل انقلاب تا زمانی زنان حق رای نداشتند و حنی شروطی مثل قرار گرفتن در طبقات خاص اجتماعی ، یا داشتن ملکی به ارزش حداقل هزار تومن ، نداشتن ورشکستگی اجتماعی و... میتوان اشاره کرد . مجلس عالی هم که تشکیل می شود توسط محمدعلی شاه به توپ بسته می شود ، یا درجریان ملی شدن صنعت نفت رئیس جمهور ملت را با کودتا کنار میزنند و یا همچون مدرس ها تبعید میکنند و یا مثل شیخ فضل الله نوری ها اعدام میشوند ، کسی هم جرات اعتراض و انتقاد به خود نمی دهد که مبادا به مزاق شاهنشاه آریامهر خوش نیاید و مورد غضب وی واقع شود گاهاً این سرکوب ها محدود به مرز ایران هم نمیشود در سرکوب آزادی خواهان عمان در ظفار نیز دخالت داشته.
اما بعد انقلاب جدا از اهمیت مقوله آزادی در تدین قانون اساسی که به آن پرداختیم ، کی در تاریخ ایران همچین بستری بوجود می آید که یک دانشجو شهامت این را داشته باشد که به شخص اول کشور نامه بزند وی را به دانشگاه دعوت کند تا پاسخگوی عملکرد خود باشد؟ همین یک مورد خود نشان دهنده ی فرق عمده آزادی قبل و بعد انقلاب است و یا در امورات مجلس بارها اختلاف سلیقه بین نمایندگان و دیگر ارکان نظام بوده اما طرح ها مثل fatf تصویب و در کنار مجلس دانشجوها آزادانه اعتراض خودرا اعلام میکنند و حتی اجرا هم می شوند چون برجام راستی بیاد بیاریم ماجرای سفر نیکسون و کشته هایی که قشر مظلوم دانشجو در آن خفقان داد.
این عناصر تشکیل دهنده ی مردم سالاری در شرایطی در جمهوری اسلامی نهادینه شده که در بسیاری از کشورها مردم سالاری و آزادی یا وجود ندارد یا اگرم وجود دارد بخش عمده ای آن در لابه لای کتب اندیشمندان ایسم هایشان جا مانده است، همان کشورهایی که طاهراً مهد دموکراسی دانسته می شوند در عملشان میتوان به سرکوب جلیقه زرد ها در فرانسه، ممنوعبت ورود بانوان محجبه به مراکز آکادمیک، دستگیری زن سیاهپوست مسلمان مرضیه هاشمی در آمریکا ، کشتارهایشان در ملت هایی که برای خود تصمیم میگیرند مثل یمن و بسیاری موارد دیگر میتوان اشاره کرد از همین مسائلی که حقوق بشر از آن سخنی به میان نمی آورد. یا در داخل کشور افراد و جریاناتی شعار آزادب و جدیداً عدالتخواهی سر میدهند اما منش خود این چگونه بوده؟ چارچوب قانون که یکی اش شرع است کافیست دید روزنامه های زنجیره ای شان و کسانی که تریبون بدست بودند.
روزی چند شبه در دین مطرح میکردند یا قانون و مصالح کشوری را که باید رعایت میکردند که میتوان به حفظ وحدت ملی وتمامیت ارضی کشور، تحکیم ارزش ها و هنجار ها ، دوری از امور تفرقه انگیز و... اشاره کرد کافیست نگاهی به تیترها و مطالب مطبوعاتشان در آن سال ها یا حتی الان یا تحسن نمایندگانشان در مجلس ششم ، کوی دانشگاه، توهین به بیست وچهار میلیون رای، و چه و چه بکنیم تا متوجه شویم متاسفانه سعار آزادی سر میدهند و از هرکسی دیکتاتور ترند جالبه بسیاری از فعالانشان هم بعدا سر از جلسات با پمپئو و پارلمان کانادا و عکس با جرج بوش و فعالیت در شبکه های بی بی سی و حرف زدن علیه ملت ایران درآوردند.
بنابراین تجربه چهار دهه نظام جمهوری اسلامی موید این نظریه ایت که تنها با اتکا به قدرت درونی از طریق ایجاد زیرساخت های مشروعیت مردمی ایران توانست به قطب نظام سازی دموکراتیک و پیشگام در عرصه نهادینه سازی انتخابات در حاکمیت تبدیل شود این عنصر تشکیل دهنده ی زیرساخت الگوی موفق مردم سالاری در ایران اسلامی است در چهل سال گذشته این منبع واقعی اقتدار و مشروعیت نظام با تکیه بر آرای عمومی از طریق مشارکت آزادانه مردم در انتخابات و دفاع از عزت و حاکمیت ملی و استقلال کشور حفظ شده است بطوری که "عادل المانع" سردبیر روزنامه السیاسه عراق در توصیف روند مردم سالاری در ایران میگوید رشد و بالندگی دموکراسی در ایران کشورهای عربی حوزه حلیج فارس را به هراس انداخته و آن هارا به مقابله مجبور کرده است.
محمد امین اسکندری مسئول سیاسی بسیج دانشگاه خوارزمی تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.