گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، درحالیکه ستاد ملی خانواده به عنوان یک نهاد فرابخشی در دولت یازدهم حتی برای یکبار هم تشکیل جلسه نداشت، در دولت دوازدهم و در سال 96 به همت معصومه ابتکار معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهور مصادف با روز زن موفق به تشکیل جلسه شد که خروجی آن جلسه انتقادهای فراوانی از جمله غربی بودن مصوبات جلسه را به دنبال داشت.
این ستاد در ادامه فعالیت خود در دولت دوازدهم دست به همکاری با مجموعههایی زده که سوالات زیادی را برای کارشناسان حوزه زن و خانواده به وجود آورده است. در گزارش زیر شرح این همکاریها و انتقادات ارائه میگردد.
ستاد ملی خانواده بدون حتی یک جلسه در دولت یازدهم
ستاد ملی زن و خانواده در بهمن ماه سال 89 در شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یک ستاد فرابخشی و به ریاست رئیس جمهور برای هماهنگ کردن نهادهای متعدد حوزه زنان و با هدف تقویت و تحکیم نهاد مقدس خانواده و پاسداری از قداست آن، استوار ساختن روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی و حفظ و ارتقای جایگاه زنان در تراز جمهوری اسلامی تشکیل شد.
این ستاد که قرار شد برنامهریزی سیاستهای اجرایی حوزه زنان و خانواده را برعهده داشته باشد در دولت دهم 6 جلسه با حضور معاون اول رئیسجمهور تشکیل داد. نتیجه برگزاری این 6 جلسه در مجموع، تصویب 13 مصوبه بود که دولت و دستگاههای اجرایی ملزم به اجرای این مصوبات بودند.
با روی کار آمدن دولت یازدهم جلسات ستاد ملی زن و خانواده به طور کامل تعطیل شد. طی این سالها شهیندخت مولاوردی، معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری وقت بارها وعده برگزاری این نشست را با حضور رئیسجمهور داد اما در نهایت دولت یازدهم هم به پایان رسید و خبری از برگزاری جلسه ستاد با یا بدون حضور رئیسجمهور نشد.
با این وجود، تلاشهایی برای قرار گرفتن ستاد ملی زن و خانواده در برنامه ششم توسعه صورت گرفت و در نهایت در ماده 101 برنامه ششم مصوب شد که ستاد ملی زن و خانواده با تشکیل جلسات مستمر عهدهدار وظایف خود گردد و گزارش جلسات را هر 6 ماه یکبار به مجلس شورای اسلامی ارائه دهد.
بازگشایی ستاد ملی خانواده با طعم شاخصهای غربی
پس از تعطیلیهای فراوان ستاد در دولتهای یازدهم و دوازدهم تنها جلسه این ستاد بعد از چند سال توسط معصومه ابتکار معاونت امور زنان و خانواده در سال 96 در روز زن با حضور رئیس جمهور و وزرای ورزش، دادگستری، آموزشوپرورش و بانوان نماینده مجلس برگزار شد و این جلسه به تحلیل کارشناسان نتایجی چون تصویب شاخصهای غربی در حوزه عدالت جنسیتی را در پی داشت چرا که اعضای جلسه درخواست کردند تا شاخصهای عدالت جنسیتی بر اساس شاخصهای بینالمللی تنظیم شود، درحالیکه در ماده 102 قانون برنامه ششم توسعه عنوانشده است، معیارهای خانواده باید بر اساس موازین اسلامی باشد.
زمان گفتگو در خانوادههای ایرانی به 20 دقیقه کاهش یافته است؟
در همان سال 96 معصومه ابتکار از طرح گفتگوی ملی خانواده نام برد و آن را از الویتهای معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برشمرد. طرحی که ادعا میشد جهت کاهش برخی فاصلهها و شکافهای درون خانواده و درون نسلها به میدان آمده است.
به دنبال آن ابتکار بدون استناد به هیچ آمار و تحقیقات متقنی مدعی شد زمان گفتگو در خانوادههای ایرانی به 20 دقیقه کاهش یافته که در بسیاری از اوقات به سوءتفاهم یا تنش میانجامد!
اجرای طرح ملی گفتگوی خانواده ستاد ملی خانواده با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران!
اما در جلسهای مورخ یکشنبه 5 اسفند 1397 عنوان شده که اجرای طرح ملی گفتگوی خانواده ستاد ملی خانواده با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران! در 31 استان و 50 شهر پیاده شده و گزارشهای تفصیلی فاز 1 و 2 اجرای این طرح، در ستاد ملی خانواده ارائه خواهد گردید.
در ادامه پیشنویس این جلسه ضرورت تامین بودجه در سالهای آینده و چگونگی همکاری دستگاهها به جلسه آتی ستاد ملی خانواده موکول گشته است.
انجمن جامعهشناسی ایران؟ با کدام صلاحیت؟
آنچه در این میان سوال برانگیز است این است که چرا خانم ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برای اجرای طرحها در ستاد ملی خانواده وارد تفاهمنامه و همکاری با انجمن جامعه شناسی ایران شده است؟اما انجمن جامعهشناسی ایران با کدام صلاحیت از سوی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در سمت اجرای برنامههای ستاد ملی خانواده قرار گرفته است؟
گزارش عملکرد اعضاء این انجمن که یک انجمن غیرانتفاعی است و در سال 1370 تاسیس گردیده، حکایت از لیبرالیسم عمیق آنها دارد لذا این سوال مطرح میگردد انجمن جامعه شناسی ایران با کدام صلاحیت و براساس چه شاخصی از سوی معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری امکان ورود و دخالت در امور خانواده را پیدا کرده است؟
انجمن جامعه شناسی ایران، نهضت آزادی، منافقین، فتنه 88 و ... دیگران
اگرچه سایت این انجمن سعی داشته همه برنامهها و اجرائیات خود را قانونی جلوه دهد اما نگاهی به اعضای هیئت مدیره انجمن جامعهشناسی نشان میدهد، از همان سال اول این انجمن در چنبره جریان سکولار و لائیک گرفتار بوده است، غلام عباس توسلی از موسسان این انجمن که در سال 1379 رئیس انجمن بود، عضو برجسته گروهک منحله غیرقانونی نهضت آزادی است گروهکی که امام خمینی (ره) نظرشان راجع به آنها این بود که صلاحیت هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند و خطر آنها از منافقین بیشتر است!
هم اکنون نیز ریاست این انجمن بر عهده دکتر سید حسین سراجزاده یکی از استادان دانشگاه امیر کبیر است، کسی که در جریان فتنه 88 استادان دانشگاه را برای حضور در تجمعهای غیرقانونی تحریک میکرده و خود نیز در تاریخ 3/4/88 در تجمع غیرقانونی دستگیر شد.
سید حسین سراج زاده
وی همچنین عضو گروهک منحرف«جنبش مسلمانان مبارز» بود که به سرکردگی حبیب الله پیمان در انتخابات دور اول مجلس با منافقین ائتلاف کرده و حتی کاندیدای مشترک معرفی کردند.
سرکرده این گروهک در مورد امام خمینی(ره) مینویسد: انقلاب از یک رهبری قاطع و متمرکز، که مخصوصا در شرایط کنونی ضروری است محروم است! و ایشان کشش و ظرفیت بینش مبارزه ضدامپریالیستی را ندارد.
حسین سراجزاده در همایش آسیبهای اجتماعی در تاریخ 30/3/97 با زیر سوال بردن احکام قضایی در مورد آشوبهای دی ماه 1396 گفت: احکامی که مورد قبول افکار عمومی نباشد نظام قضایی را زیر سوال میبرد.
با توجه به دیدگاهی که در هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی حاکم میباشد که اغلب آنها یا از اعضای کروهگ غیرقانونی نهضت آزادی یا دارای افکار فمینیستی میباشند روند برگزاری جلسات انجمن به گونهای است که با حضور دو دیدگاه مختلف و مناظره برگزار نمیگردد و لذا نتایج جلسات و بحثها به نقاط خاصی هدایت میشود که گهگاهی این موضوع مورد اعتراض برخی شرکتکنندگان هم قرار میگیرد.
بخشی از محتوای جلسات و نشستهای اعضای هیئت علمی و مدعوین این انجمن در اختیار مخاطبان قرار میگیرد تا بیش از پیش با محتوا و سوگیری انجمن جامعهشناسی آشنا شوند محتوایی که نظریات شکست خورده ، انحرافی و منسوخ غرب شالوده آن را تشکیل میدهند. برخی از این موارد عبارتند از :
یکی از خطوط ثابت جلسات این انجمن تحقیر و تقلیل جایگاه مادری است به گونهای که یک عضو هیئت علمی انجمن در جلسه با عنوان «نگرش نسبت به مادر شدن در میان سه نسل از زنان» مدعی شد که نسل گذشته به علت فقدان آگاهی تعداد فرزند زیادی داشته است.
همچنین در نشست «مادری و مسائل مادران» دیگر عضو هیئت علمی این انجمن ضمن تقدسزدایی از مادری میگوید: جملاتی (احادیثی) چون بهشت زیرپای مادران است بهانهای برای خانه نشین کردن زن! مادری امری طاقت فرسا و وقت گیر است و دوری مادران از اشتغال و بودن تمام وقت در کنار فرزندان باعث وابستگیهای آسیبزا و از بین رفتن هویت زنان میشود.
یک پزشک جامعهشناس مدعو این انجمن در جلسه «مادری و بدن زنان» با نادیده گرفتن تمام مادران فعال جامعه مدعی میگردد که مادری به طریق طبیعی در واقع نوعی سرکوب زنان است و مانع از دستیابی آنها به قلمروهای زندگی اجتماعی میگردد.
همچنین عضو هیئت علمی انجمن در جلسه «نمایش و بررسی فیلم جای خالی آقا یا خانم ب» عنوان میکند که مادری چالش برانگیز و کاری پر از استرس است و امنیت شغلی زن را به خطر میاندازد و باعث کاهش درآمد او میگردد، لذا باید به زنان آموخت که میتوانند بدون مادر شدن به موفقیتهای بزرگی دست یابند و اجباری نیست که تمام زنانی که ازدواج کردهاند مادر شوند.
همچنین روانشناس مدعو انجمن در جلسه بررسی «ابعاد مادری» ادعا میکند که عاطفه و مهر مادری گزارهای علمی نیست(احتمالا چون زیر میکروسکوپ دیده نمیشود)! و جامعهشناس زن عضو هیئت علمی انجمن هم معتقد است مادری امری غریزی نیست و ما زن و دختر به دنیا نمیآییم بلکه خصوصیات جنسیتی را از طریق فرهنگها جذب میکنیم لذا مادری نباید امتیازی برای زن باشد که زن به خاطر مادری و غریزه، اشتغال خود را کنار بگذارد.
در جلسه «خانواده ایرانی؛ بازسازی یا بحران» عضو هیئت علمی انجمن با لحنی به دور از ادب زنان خانهدار را زنانی عقب مانده توصیف نموده که حتی به درد هم کلامی با مردان هم نمیخورند!
استاد مدعو این انجمن در جلسه «نظریهپردازی در زمینه طلاق و طلاق توافقی» طلاق توافقی را نافع دانسته و از آن به عنوان خرد و تدبیر زنان یاد میکند و مدعی میشود که این تفکیک جنسیتی در جامعه است که مانع شناخت زن و مرد از یکدیگر و افزایش طلاق شده است!
اما در جلسهای دیگر یکی از اعضای اصلی انجمن به سبک ازدواجهای (موفق) آسان و دانشجویی میتازد و منکر تمام آمار مثبت در زمینه این ازدواجها میشود و لفظ ازدواج ابزاری را برای آنها به کار میبرد و اظهار میکند که این نوع ازدواجها موجب فرهنگزدایی از ازدواج و ایجاد خانوادههای ناپایدار میشوند.
اما انجمن در ادامه فعالیت پا را فراتر گذاشته و گستاخانه مدعی آماری جعلی و غیرواقعی شده است به گونهای که در جلسه «نقد وبررسی فیلم هیس؛ دختران فریاد نمیزنند»(ساخته پوران درخشنده) عضو هیئت علمی این انجمن بدون ارائه هیچ سند متقنی مدعی شد که" به نظر من اصلا هیچ زنی در ایران نیست که مورد تعرض قرار نگرفته باشد! و مشکل ما در ایران این است که بچهها در خانواده از طرف محارم خود مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند."
در همین جلسه یکی از محکومان فتنه 88 که اتهام و محکومیت زندان تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تبانی را در پرونده خود داشت در قالب مستندساز و کارگردان علاوه بر آنکه به فمینیست بودن خود افتخار کرد اظهار داشت که خودش هم مورد آزار جنسی واقع شده است و میگوید از جمله سوژههایی که در ایران بطور وحشتناکی با آن رو به رو هستیم زنای با محارم است و میزان آن از زنا بیشتر است.
دیگر سخنران مدعو این جلسه حفظ آبرو و ناموس را موضوعی کم اهمیت جلوه داده و با تحقیر هویت ملی آن را ناشی از جهان سومی بودن ایرانیان برمیشمرد.
میتوان گفت انتخاب حتی عنوان جلسات انجمن جامعه شناسی ایران نتوانسته از اعمال نفوذ جریانی خاص در کشور به دور باشد به گونهای در جلسهای با عنوان «دولتی شدن خانواده در ایران»، عضو هیئت علمی انجمن انجام وظایف قانونی در قبال خانواده، ازدواج، فرزندآوری و طلاق را نشانه جریان دیدگاه مارکسیستی در کشور بر شمرده است.
وقاحت ادعاهای اعضای هیئت علمی انجمن تا جایی میرسد که علنا از پدیده همباشی و زنا (به تعبیر خودشان ازدواج سفید) دفاع کرده در حالیکه قبل از آن تلاش دولت و حکومت برای جاری و ساری ساختن امر ازدواج، ازدواجهای دانشجویی و آسان را قبیح و مضر دانستهاند.
در همین زمینه در جلسه «تجربه زیست پدیده همباشی در بستر پژوهش» عضو هیئت علمی انجمن اظهار میدارد که در کشورهای توسعه یافته شرایط به شکل قانونی برای ازدواج سفید فراهم است اما هنوز در ایران نسبت به این موضوع نقد وجود دارد.
وی در ادامه ورود وزارت کشور در سال 95 به مسئله ازدواج سفید را نقطه روشنی برای رسمی سازی این سبک از زندگی( نامشروع) برمیشمرد و عنوان میکند که لباس واحد ازدواج رسمی به تن همه افراد جامعه نمینشیند و باید روشهای دیگری چون ازدواج سفید را هم پذیرفت!
در جلسه دیگر عضو هیئت علمی انجمن یکی از عوامل بحران ساز در خانوادههای ایرانی را عدم روابط آزادانه دختر و پسر عنوان و راه حل آن را هم روابط آزاد بین زن و مرد (ازدواج سفید) به سبک غرب میداند.
این در حالی است که همین چند روز پیش به مناسبت سالروز تولد حضرت زهرا سلام الله علیها امام خامنهای در دیدار با مداحان و ذاکران اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین فرمودند جریان سرمایه داری بین المللی و صهیونیستی تصمیم به نابودی بنیان خانواده در جهان گرفته اند. ازدواجهای دیرهنگام و سخت، فرزندآوری کم و ترویج پدیدههای زشتی همچون ازدواجهای سفید، که سیاهترین ازدواج است، به همراه تلاش برای از بین بردن حیا و عفت از موارد و زمینههای در خطر قرار گرفتن نظام خانواده است.
یک فعال حقوق کودکان مدعو این انجمن در جلسه «خانه خورشید؛ تجربه بهبود زندگی زنان سوءمصرف» اظهار میکند که ما رسالت ترک اعتیاد زنان معتاد و بیسرپناه را نداریم بلکه وظیفه ما قرار دادن سوزن، سرنگ، کاندوم و.. به صورت رایگان در اختیار زنان است تا خود و یا شریک جنسی و فرزندشان مبتلا به ایدز نشوند.
یک متخصص پزشکی اجتماعی این انجمن در جلسه جامعه و سلامت جنسی، تعالیم مذهبی را را منشا بسیاری از ناتوانیها و ناکامیهای جنسی و شیوع آموزشهای جنسی حتی از پیش دبستانی را موثرترین روش برای مقابله با ایدز دانسته است.
این درحالی است که که طبق آمار رسمی وزرات بهداشت 66 درصد انتقال ایدز در ایران مربوط به سرنگ آلوده و از 34 درصد باقی مانده عدهای مربوط به طرق دیگر انتقال ایدز هستند و درصد پایینی از مبتلایان مربوط به انتقال از طریق جنسیِ نامشروع هستند چرا که برخی خانمها از همسرشان که معتاد و مصرف کننده سرنگ آلوده است مبتلا شدهاند و دچار فساداخلاقی و روابط نامشروع نبودهاند.
در همین زمینه دیگر عضو هیئت علمی انجمن تنها راه حل مقابله با ایدز را فراگیر شدن آموزشهای جنسی در مدارس دانسته در حالیکه تعداد مبتلایان به ایدز در این سنین بسیار ناچیز و مربوط به انتقال از مادر به فرزند بوده است.
در زمینه سقط جنین مواضع انجمن جامعه شناسی تفاوتی با مواضع کشورهای سکولار غربی ندارد در نشست «سقط جنین؛ اجبار یا اختیار» سخنران جلسه خواستار قانونی شدن امر غیرشرعی و غیراخلاقی سقط جنین و تبدیل مکانهای ناامن سقط جنین به مراکز قانونی برای این عمل شد.
متاسفانه در حوزه فعالیت زنان در عرصه سیاسی نیز نظریات جالبی از درون انجمن برنمیخیزد تا جایی که یک سخنران این انجمن در زمینه لزوم مشارکت سیاسی زنان در سخنانی مضحک مدعی شده جریانی در کشور بر تفکیک جنسیتی حتی در پیادهروها اصرار دارند که به نظر میرسد این سخن بیشتر برای شعارهای انتخاباتی کاربرد داشته باشد.
دیگر عضو این انجمن هم در مقایسهای تامل برانگیز گفت 27 درصد نمایندگان افغانستان و 20 درصد نمایندگان عربستان زنان هستند اما اشارهای به میزان حضور پایین زنان نسبت به مردان در منصبهای سیاسی کشورهای اروپایی و آمریکا نکرده است.
در جلسه «تجارب؛ زیسته مشارکت سیاسی زنان در مجلس، احزاب و فعالیتهای مدنی» نیز یک فعال فتنه 88 اظهار داشت تغییر قوانینی همچون اجازه همسر برای خروج از خانه و کشور و حق طلاق مرد گام مهمی در تغییر شرایط زنان میباشد.
اظهارات انجمن جامعه شناسی ایران در حوزه اعتقادات مذهبی مردم ایران حکایت از بیگانگی و ناآشنایی آنها با فرهنگ مذهبی و ملی مردم کشور خود دارد به گونهای که در همایش «دین و شادی» این انجمن عنوان شد که میزان افسردگی مردم ایران بسیار بالا است و شرکت مردم در مراسمات عزاداری مذهبی برخاسته از یک حس گناه است که تصور میکنند کفاره این گناه عزاداری و به سر و سینه زدن است تا از طریق آن به حس رضایت و آرامش دست پیدا کنند.
همچنین عضو هیئت علمی این انجمن ضمن رد نظریه تاثیر مثبت دین در شادی افراد، خدامداری را باعث دور شدن جامعه از شادی دانست و سخنران دیگر هم مکتب تشیع را مکتب سوگواری نامیده و دین را در ایران در حال فروپاشی دانسته و مدعی شده که هم اکنون به ساعتی غیردینی نیاز داریم.
این انجمن که از دفاع از حقوق زنان گویی تنها لفظ آن را یدک میکشد در جلسه مشارکت اقتصادی زنان در ایران توسط سخنرانان و هیئت علمی خود به قانون افزایش مرخصی زایمان اعتراض میکند و در اظهاراتی غیرعلمی و غیرحقوقی آن را به زیان جامعه و مایه نابودی شغل میداند و حتی در اظهاراتی دروغ مدعی مرخصی یک ماهه زایمان در سوئد میشود این درحالی است که طبق ادعای رسمی مسئولان سوئد در نشست برنامهریزی جنسیتی در حوزه زنان و خانواده در 5/4/97 در کتابخانه ملی ایران از سوی معاونت امور زنان ریاست جمهوری برگزار شد، مرخصی زایمان در سوئد 200 روز برای زن و 200 روز برای مرد است.
همچنین در جلسه «بررسی ابعاد خشونت علیه زنان از خانواده تا جامعه» عضو هیئت علمی انجمن قانون بازنشستگی 20 ساله زنان را بدون توجه به توان جسمی بانوان مضر دانسته چراکه مانع از حضور اجتماعی زنان میگردد.
همچنین در اظهاراتی بیرحمانه، غیراخلاقی و مولاوردیگونه سخنران جلسه «تحلیل و بررسی مسائل گروههای آسیبپذیر اجتماعی از عقیم سازی تا سیاستهای حمایتی» موافقت خود با عقیمسازی زنان خیابانی و بیسرپرست را اعلام و عنوان نموده که باید داوری خرد جمعی در این زمینه پذیرفته شود، اما منظور ایشان از جمع کدام جمع است؟
یک نماینده زن عضو فراکسیون زنان مجلس دهم در جلسه «بررسی ابعاد تامین امنیت زنان در برابر خشونت» ضمن ادعای تجاوز گسترده به زندانیان زن در ماجراهای سال 88 با اهانت به پیامبر عظیمالشأن اسلام گفت: در صدر اسلام هم از طرف پیامبر به زنان ظلم شده است و خود پیامبر دستور میدادند که در جنگها زنان به غنیمت گرفته شوند.
-
اما نهایتِ شخصیت و حقی که انجمن برای زن قائل است کجا است؟ اعضای این انجمن در جلسات متعددی مدافع تنفروشان میشوند و اصرار دارند که آنها را کارگر جنسی خطاب کنند و انتظار دارند از این فعل حرام انگزدایی صورت گیرد و به عنوان یک شغل رایج در جامعه پذرفته شود و اصلا خود را در قبال نجات این زنها از این شیوه غلط به هر دلیلی مسئول نمیدانند.
اما پای اظهار نظرهای محیرالعقول این انجمن به عادی سازی رقص در کشور هم کشیده میشود به شکلی که در نشست «حرکات موزون ازدیدگاه جامعهشناسی هنر و جامعه شناسی احساسات» سخنرانان متفق القول و صریح از رقص سخن به میان میآورند و عنوان میشود که در برخی کشورها کلوپهای رقص وجود دارد و عامل درآمد است، و با اشاره به حرمت شرعی رقص اظهار میگردد فقه همه چیز را محدود کرده و زمان آن است که محدودیتها را کنار بزنیم و از فقه عبور کنیم.
همچنین در جلسه «زنان، سلامت و محیط زیست شهری» عضو هیئت علمی انجمن مردم ایران را مردمی افسرده خطاب کرده، مردمی که که از رقص و موسیقی محروم هستند.
کلکسیون انجمن با اظهاراتی ضد انقلاب اسلامی در جلسه «نقد و بررسی ورود زنان به ورزشگاهها» کاملتر میشود به طوری که سخنران جلسه با دفاع از رضاخان و پسرش میگوید پهلوی اول به خوبی دریافت که چادر، روبنده و پوششهای اینگونه مانعی بر سر پیشرفت زنان است، لذا قانون کشف حجاب را به اجرا درآورد اما با انقلاب 57 بدن زنان به شدت کنترل شد که به حوزه ورزش زنان هم ورود پیدا کرد و زن پیروز ورزشی زن ورزشکار نبود بلکه زن مسلمان محجبه ورزشکار بود.
همچنین در میان اعضای اصلی انجمن نام یکی از افراد سرشناس مدافع واردات و کشت مواد تراریخته (دست کاری ژنتیک شده) به چشم میخورد که هم اکنون از کشور ممنوع الخروج شده است.
پیوند عمیق معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری با انجمن جامعهشناسی ایران
آنچه در این میان تامل برانگیز است فعالیت چشمگیر گروه جامعه شناسی زنان و جنسیت و حلقه مطالعات اجتماعی زنان نسبت به دیگر گروههای انجمن جامعه شناسی ایران است.
نکته مهمتر ارتباط عمیق و روزافزون معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به عنوان یکی از دستگاههای حاکمیتی با انجمن جامعهشناسی ایران میباشد. در همین رابطه معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور در مصاحبههای متعدد به همکاری این معاونت با انجمن جامعهشناسی ایران در طرح گفتگوی ملی خانواده اذعان داشته و از در اختیار گذاشتن اطلس وضعیت زنان و خانواده کشور به جامعهشناسان خبر داده است.
حسین سراجزاده رئیس این انجمن غیرانتفاعی توسط معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهور در قامت مسئولان دستگاههای دولتی در جلسات دولت حضور یافته و در نشست مشاورین وزراء، نمایندگان دستگاههای اجرایی و مدیران کل امور زنان و خانواده استانها با معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در تاریخ 25/2/1397 از همکاری نزدیک این انجمن در دو طرح «گفتگوی ملی خانواده» و «سیاستگذاری در خصوص خوابگاههای دختران دانشجو» خبر داده است.
جالبتتر اینکه شهیندخت مولاوردی دستیار رئیس جمهور در حقوق شهروندی و معاون سابق رئیس جمهور درامور زنان و خانواده از ارتباطات عمیق معاونت امور زنان با انجمن سخن گفته که نشانه پیوند عمیق فکری آنها میباشد.
سوسن باستانی، نائب رئیس انجمن و معاون خانم ابتکار
لازم به ذکر است که سوسن باستانی که هم اکنون معاونت بررسیهای راهبردی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری را بر عهده دارد و در رکاب معصومه ابتکار مشغول فعالیت است نائب رئیس انجمن جامعه شناسی ایران نیز هست.
سوسن باستانی
بین ابتکار و انجمن جامعه شناسی ایران چه میگذرد؟
منظور معصومه ابتکار از سپردن طرحهای مختلف از جمله طرح گفتگوی ملی خانواده به انجمن جامعهشناسی ایران با این سوابق روشن چیست؟ چرا این انجمن اجازه ورود به مسائل خانواده در 31 استان کشور را پیدا کرده است؟
سایت انجمن به دریافت بودجه برنامههای خود از جمله طرح گفتگوی ملی خانواده در استانهای مختلف اذعان دارد پس چرا در پیش نویس جلسه ستاد ملی خانواده مورخ 5/12/97 بر ضرورت تامین بودجه در سالهای آینده تاکید شده است؟
آیا میتوان این گمانه را مطرح کرد از آنجایی که معاون ابتکار نائب رئیس انجمن است، قصد دارند با دریافت بودجه از رئیس جمهور آن را در حلقه خود نگاه دارند؟
اما سوال کلیدی این است که اساسا طرح گفتگوی ملی خانواده چیست؟ آیا مردم ایران حق ندارند به شکل واضح و بیپرده از محتوای آن باخبر باشند؟ آیا آموزشهایی که در این طرح به مردم میدهند نباید منبع آموزشی مشخص داشته باشد؟ تسهیلگران این آموزشها چه کسانی هستند؟ بر چه اساسی آموزش دیدهاند و مبتنی بر کدام شاخصها گزینش شدهاند؟