فاضل نظری پدیده شعر روزگار ماست / امروز در نقد شعر تقوای لازم را نداریم

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، جشن انتشار آخرین اثر فاضل نظری با عنوان اکنون با حضور شخصیت‌های ادبی و دانشگاهی کشور و همچنین استقبال پرشور مردم و مخاطبین این شاعر، در فرهنگ‌سرای ارسباران برگزار شد.

در این برنامه محمدرضا شهیدی‌فر به عنوان مجری، ساعد باقری، بهاءالدین خرمشاهی، محمد صالح علاء، منصور ضابطیان، محسن مومنی شریف، بهروز شعیبی و جمعی از شاعران، اساتید دانشگاه و مدیران انتشارات سوره مهر و حوزه هنری حضور داشتند.

در ابتدای برنامه محمدرضا شهیدی‌فر درباره این برنامه گفت: من هر زمان که در جمع شاعران حضور دارم به حال خوب و استعداد آسمانی آن‌ها غبطه می‌خورم، که چرا نمی‌توانم همانند آن‌ها به خوبی حرف بزنم و واژگان را با مفهومی ژرف و عمیق به کار بگیرم، این یک حسرت تمام نشدنی است، امروز این مسئله چندین برابر است؛ زیرا همه برای کتابی جمع شده ایم که شاعرش، سراینده‌اش، از چندین سال پیش غزل‌هایی را سرود که انحصار به خودش دارد و بسیاری از اساتید اتفاق نظر دارند که فاضل نظری نمونه دیگری ندارد. او واژگان را چنان آهنگین می‌سراید که در اوج شکوه بر روح مخاطبین می‌نشیند.

امروز ما در نقد شعر تقوای لازم را نداریم

ساعد باقری، شاعر و منتقد ادبی، نیز درباره شخصیت فاضل نظری و آثارش نیز گفت: من به این جوان به واسطه کتاب «اکنون» تبریک می‌گویم، من مدت‌هاست که به دنبال فرصتی می‌گردم تا صحبتی را در جمع اساتید و علاقه‌مندان به ادب فارسی بیان کنم. متاسفانه امروز ما در نقد شعر تقوای لازم را نداریم، ما با تقوای لازم به شعر فاضل نظری و جایگاه این شاعر در ادبیات فارسی نگاه نمی‌کنیم. گذر از شعر فاضل مخاطبین عام شعر او را می‌فهمند و مخاطبین خاص او نیز شعر او را تصدیق می‌کنند، اما عده‌ای از هم‌نسلان فاضل مدام می‌گویند که او چند واژه تکراری را در وصف حال فراغ و وصال و عشق کنار هم می‌چیند و در ابتدا مخاطب را جذب می‌کند، اما با گذشت اندک زمانی مخاطب می‌فهمد و دست از شعر‌های او می‌کشد. متاسفانه یکی از آسیب‌هایی که امروز متحمل ادبیات فارسی است همین نبود تقوا در نقد اثر است.

وی ادامه داد: استقبال از شعر فاضل نظری بی نظیر است، اما به جای پرداختن به شعر تاکید بسیاری بر چرایی استقبال آن نمی‌شود بلکه بهانه گیری‌ها و جبهه گیری‌هایی را شاهد هستیم، من در پاسخ به این افراد می‌گویم شما که می‌گویید فرم و تکنیک فاضل مشخص است و همیشه بر تعدادی واژه تکراری توجه دارد یک بیت همانند او بسرایید. این همه مواجهه و مخالفت با یک شاعر طبیعی نیست، در حالی که باید همه جامعه ادبی کشور خوشحال باشند از اینکه چنین استقبالی از شعر می‌شود؛ نباید ما در مواجهه با فاضل نظری نسبت به جامعه ادبیات کشور خودزنی کنیم. باز عده‌ای دیگر می‌گویند شعر فاضل سبک نو هندی است. من در ۲۰ قسمت در تلویزیون در سال ۷۲ سبک هندی را با تفاسیر بسیار ارائه کردم و به خوبی این سبک را می‌شناسم، اما اعتقاد دارم همه شعر‌های فاضل هندی نیست، او همه تلاشش این است که در اثرش تاثیرگذاری بر مخاطب روی دهد، او فرزند شریعت است در بسیاری از اشعار او زیست دین‌دارانه و اثری از قرآن و روایات به وفور وجود دارد.

این کارشناس تصریح کرد: عده‌ای شاعران هم نسل فاضل مدام می‌گویند اگر شعر ما را هم هر روز از صدا و سیما بخوانند فروشمان به ۵۰۰ هزار جلد می‌رسد، من در پاسخ می‌گویم اگر شما توانستید با خوانده شدن شعرتان در صدا و سیما به فروش ۵۰ هزار نسخه برسید من در مقابل جام جم بساطم را پهن می‌کنم که شعر شما ده برابر بیشتر خوانده شود.

فاضل نظری پدیده شعر روزگار ماست

بهاءالدین خرمشاهی نیز درباره فاضل نظری گفت: فاضل نظری پدیده شعر روزگار ماست، می‌گویند شاعر در ۴۰ سالگی به کمال می‌رسد و فاضل نظری در آستانه ۴۰ سالگی مسیر موفقیت را به خوبی طی کرده است، فاضل نظری را من از سال ۸۲ می‌شناسم، زمانی که با کتاب گریه‌های امپراتور در جشنواره شعر جوان شرکت کرد، و توانست توجه بسیاری از داوران را به خود جلب کند. امروز من از شعف و شادی بسیار نمی‌توانم خوب سخن بگویم، اما آرزو می‌کنم که بتواند مانند همیشه مسیر پربار زندگیش را به خوبی طی کند.

ای‌کاش می‌توانستیم فاضل‌های بیشتری تربیت کنیم

محمد صالح علاء نیز در سخنانی به ویژگی‌های شعر فاضل نظری پرداخت و در این باره گفت: اگر از من بپرسند که فاضل نظری را دیده‌ای می‌گویم ندیده ام و چقدر امروز شادناکم که توانستم در این مجلس حضور داشته باشم تا فاضل عزیز را از نزدیک ببینم، من بسیار کتاب می‌خوانم، شغل من کتاب خواندن است مانند نجار که با چوب زیاد سر و کار دارد مدام اره می‌کند، تخته می‌چسباند و میخ صاف می‌کند، من هم هر روز و هر شب کتاب می‌خوانم. شعر‌های فاضل را هم می‌خوانم. او بسیار نازنین شعر می‌سراید، اما می‌خواهم بگویم که باید کتاب بخوانیم به شرط آن که بتوانیم انسان بهتری شویم، تا جهان جهان بهتری شود وگرنه اصغر قاتل عزیز و شعبان بی مخ نازنین که اصلا کتاب نمی‌خوانند؛ این‌ها اهل کتاب نبودند و جنایاتشان هم قابل مقایسه نیست، کسانی که بمب اتم را ساختند و میلیون‌ها انسان را به کشتن دادند این‌ها کتاب می‌خوانند خیلی هم اهل علم و دانش بودند، فرق این دانشمند قاتل با آن‌ها در چیست، ما باید کتاب بخوانیم تا جهان را زیباتر کنیم، من از خواندن شعر‌های فاضل نظری حیرت زده می‌شوم و ناخواسته یاد حسن منزوی، سسمین بهبهانی و این بزرگان می‌افتم.‌ای کاش فاضل نظری دیگری هم داشتیم. این انسان‌ها خیلی کم هستند.‌ای کاش می‌توانستیم فاضل‌های بیشتری تربیت کنیم.

محبت شلاقی است که جایش بر تن آدم نمی‌ماند

در پایان این مراسم فاضل نظری در سخنانی ضمن پاسخ به محبت حاضران و حضور گسترده ایشان در فرهنگ‌سرای ارسباران گفت: حرف برای گفتن ندارم، با اینکه حرف‌های بسیاری دارم. حس می‌کنم همه چیز در حال تمام شدن است و این موجب می‌شود بغضی مرا بگیرد، ولی پنهان می‌کنم، شاید آدم‌ها وقتی می‌خواهند با دنیا خداحافظی کنند باید آرزوهایشان برآورده شده باشد. آرزوی کمی دارم که برخی از آن‌ها برآورده شده‌اند. امیدوارم یک روز دنیا از عدالت سرشار باشد و با آمدن امام عصر به‌زودی رخ دهد و همه ما آن روز را ببینیم. می‌دانم قابل نیستم، اما از حضورتان ممنونم. محبت شلاقی است که جایش بر تن آدم نمی‌ماند. باید در خودم تأمل بیشتری کنم که محبت دوستان را تاب بیاورم.

بهترین جوایز عمرم را از دست مردم دریافت کرده‌ام

فاضل نظری ضمن بیان اینکه من بهترین جوایز عمرم را از دست مردم دریافت کرده‌ام و بهترین انگیزه‌ای که باعث می‌شود مسیر تألیف را ادامه دهم و باعث انگیزه برای گردآوری کتاب دیگری می‌شود، این است که این همه محبت و مهربانی که از جوان‌ها، مردم و اهالی ادبیات دیده‌ام تنها پاسخش این است که بگویم همچنان تلاش خواهم کرد.

وی گفت: در روزگاری که آدم‌های باید مراقب خودشان باشند، حالشان خوب باشد، مراقب خودتان باشید تا دلتان شاد باشد.

وی در پایان سخنان خود ضمن تشکر از انتشارات سوره مهر از ساعد باقری به دلیل بیان برخی نکات ملموس و غیرملموس در آثارم تشکر می‌کنم.

«اکنون» به عنوان ششمین دفتر شعری فاضل نظری، شامل ۴۰ غزل با مضامین عاشقانه و عارفانه است که در آستانه ۴۰ سالگی شاعر آن منتشر می‌شود و حال و هوایی شبیه به شعر‌های مجموعه‌های «گریه‌های امپراتور» و «ضد» دارد.

در یکی از غزل‌های این دفتر شعر می‌خوانیم:



مرا تو راحت جانی و من تو را نگران

گناه کیست که من با توام تو با دگران



اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است

جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن



به جست‌وجوی تو در چشم خلق خیره شدم

غریبه‌اند برایم تمام رهگذران



نهان چگونه نگه دارمت ز. چشم رقیب

چقدر راهزن اینجاست بین همسفران



عجب ز. عشق که هر کس روایتی دارد

از این گدازه آتشفشان در فوران



خموش باش که با دیگران نمی‌گویند

رموز تجربه وحی را پیامبران