گفت و شنود/ عربده!
شغالی مست کرده بود و عربده می‌کشید که آهای! گرگ می‌خوریم! پلنگ تکه تکه می‌کنیم! ببر می‌دریم و... ناگاه چشمش به شیر افتاد و گفت؛ البته بعضی وقت‌ها هم شکر!! زیادی می‌خوریم!
ارسال نظرات