مستضعفان و فقرا نزد خدا جایگاه ویژهای دارند تا جایی که در آیات مختلف قرآن کریم بندگان به رسیدگی به فقرا توصیه شدهاند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مستضعفان و فقرا نزد خدا جایگاه ویژهای دارند تا جایی که در آیات مختلف قرآن کریم مؤمنان به رسیدگی به فقرا توصیه شدهاند.
این موضوع در آیه ۵۲ سوره انعام از زاویه دیگری بیان شده تاجایی که خداوند خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: اینان روز و شب پروردگارشان را میخوانند و به دنبال رضای پروردگار هستند و اگر تردشان کنی از ظالمان و ستمگران هستی.
و کسانى را که بامداد و شامگاه پروردگارشان را مىخوانند، در حالى که رضاى او را مىطلبند، از خود مران. چیزى از حساب آنان بر عهده تو نیست و از حساب تو نیز چیزى بر عهده آنان نیست که طردشان کنى و در نتیجه از ستمگران شوى.
در شأن نزول این آیه آمده است جمعى از کفّار پولدار، چون دیدند فقیرانى مانند عمار و بلال و خباب و ... دور پیامبر را گرفتهاند، پیشنهاد کردند که آن حضرت، اینان را طرد کند تا آنان گرد او جمع آیند. به نقل «تفسیر المنار» خلیفه دوّم گفت: به عنوان آزمایش، طرح را بپذیریم، آیهى فوق نازل شد. مشابه این مطلب در سوره کهف، آیه ۲۸ نیز آمده است.
در تفسیر قُرطبى آمده است: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پس از نزول این آیه، از مجلس فقرا بر نمىخاست تا آنکه اوّل فقیران برخیزند.
منظور از خواندن خدا در صبح و شب، ممکن است نمازهاى روزانه باشد. (تفسیر المیزان)
بر حذر داشتن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از راندن مؤمنین فقیر، که خواست امتیاز طلبهاى ثروتمند بود آنچه از ظاهر سیاق آیه برمىآید و آیه بعدى هم که مىفرماید: «وَ کَذلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ ...» (الأنعام/۵۳) آن را تایید مىکند، این است که مشرکین معاصر رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، از آن جناب توقع داشته و پیشنهاد مىکردهاند که: این یک مشت فقیر و بیچارهاى که دور خود جمع کردهاى، متفرق ساز. سایر امتها هم از انبیاى خود از اینگونه خواهشهاى بیجا داشتند، که چرا امتیازى براى اغنیا بر فقرا قائل نمىشوند و از روى نخوت و غرور انتظار داشتند که پیغمبرانشان اغنیا را دور خود جمع کرده، فقرا و بىنوایان را، با اینکه از صمیم دل ایمان آوردهاند، از خود دور سازند. (وَ لا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَه)
در المیزان آمده است: مراد از: «الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ» مؤمنین هستند و اگر صریحاً نفرموده: «مؤمنین» بلکه وصف آنان را که همان دعاى صبح و شام و یا نماز صبح و شامشان است ذکر کرده براى این بوده که بفهماند ارتباط و دوستىشان نسبت به خداى تعالى در امرى است که جز خدا کسى در آن مداخله ندارد.
پیامها
حفظ نیروهاى مخلص و فقیر و مجاهد، مهمتر از جذب سرمایهداران کافر است. «لا تطرد»
هدف، وسیله را توجیه نمىکند. براى جذب سران کفر، نباید به مسلمانان موجود اهانت کرد. «لا تطرد»
اسلام، مکتب مبارزه با تبعیض، نژادپرستى، امتیاز طلبى و باجخواهى است. (با توجّه به شأن نزول)
اغلب طرفداران انبیا، پابرهنگان بودهاند. (با توجّه به شأن نزول)
بهانهگیران، اگر از رهبر و مکتب نتوانند عیب بگیرند، از پیروان و وضع اقتصادى آنان عیبجویى مىکنند. (با توجّه به شأن نزول)
هیچ امتیازى با «ایمان» برابرى نمىکند. «یریدون وجهه»
میزان، حال فعلى اشخاص است. اگر مؤمنان فقیر، خلاف قبلى داشته باشند، حسابشان با خداست. «ما علیک من حسابهم من شىء»
حساب همه با خداست، حتّى رسول اکرم نیز مسئول انتخاب و عمل دیگران نیست، «ما علیک من حسابهم من شىء» و خود نیز حساب و کتاب دارد. «و ما من حسابک علیهم من شىء»
طرد پابرهنگان و محرومان مخلص، ظلم است. «فتکون من الظالمین»