شبکههای اجتماعی تبدیل به فضایی شده اند که ثروتهای بادآورده فخرفروشانه به نمایش گذاشته میشود و این در حالی است که زندگی واقعی این ثروتمندان پنهان میماند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- علی پاشایی بیدار، شاید کسی ۵۰ سال قبل فکر نمیکرد، روزی برسد که مردم در جایی به نام شبکه های اجتماعی، زندگی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. اما آن روز فرارسید و امروز رسانههای اجتماعی قسمت جدایی ناپذیر زندگی مردم شدند. کارکرد این رسانههای تازه، ایجاد ارتباط بین مردم بود و یک کارکرد دیگر آن در بعضی از شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام نمایش بود. منظور، نمایش هر چیزی بود که کاربر این رسانهها دوست داشت تا با دیگران به اشتراک بگذارد. ظهور رسانههای این چنین در ایران همزمان شد با ظهور طبقه جدیدی از ثروتمندانی که به تازگی به ثروتهای هنگفتی رسیده بودند.
در کنار مشخصههای مثبتی که میتوان برای شبکههای اجتماعی نام برد، مشخصههای منفی زیادی نیز وجود دارد که یکی از آنها همان طور که قبلا به ان اشاره شد نمایش هر چیزی است که کاربر دوست دارد آن را با دیگران به اشتراک بگذارد. نوعی از نمایش که میتوان آن را فخرفروشی ثروت نامید. هنگامی که این عبارت (فخر فروشی) را در فرهنگ لغت جست و جو میکنید، این معانی را میبینید: «به رخ کشیدن، متکبرانه عمل کردن، با تکبر و حس برتری رفتار کردن و...»
شبکههای اجتماعی به مکانی تبدیل شده اند برای به رخ کشیدن ثروت توسط این دسته از افراد. از دیدگاه روانشناسان دیدگاه مختلفی درباره علل این پدیده میتوان یافت، اما هدف از این نوشته بررسی این علل نیست بلکه اثری است که نمایش این سبک زندگی بر جامعه میگذارد. برای درک بهتر این مطلب مثالی زده میشود. فرض کنید شما پسر یا دختر جوان ۲۰ ساله هستید و با شنیدن اخبار گرانیهای کالاهای مختلف نگران اینده خود هستید. شما از طرفی نگران این هستید که چه شغلی انتخاب کنید و از طرف دیگر وقتی به بازار کار و حقوقهای پرداختی نگاه میکنید شروع به حساب و کتاب میکنید که چگونه میتوانید ظرف چند سال یک زندگی معمولی برای خود و خانواده خود بسازید. در این هنگام وقتی به بعضی شبکههای اجتماعی برای سرگرمی میروید در بعضی صفحات، با عکسهای مختلفی از پسران و دختران هم سن و سال خود مواجه میشوید که اصطلاحا زندگی لاکچری و ثروتمند خود را به نمایش گذاشته و عکسهای مختلفی از اتومبیل گرفته تا استخر و ساعت برند و... در صفحه خود قرار داده اند. حال خود را را به جای این جوان تصور کنید.
این جوان از طرفی دغدغه آینده شغلی خود را دارد که باید چند سال کار کند و یک خانه معمولی تهیه کند و نگران آینده خود است و از طرف دیگر این عکسها را میبیند که عدهای که هم سن و سال او هستند و بدون دغدغه مالی و در بعضی موارد به صورت مختلط مشغول تفریح هستند. چه احساسی خواهید داشت؟ آیا احساسی غیر از حسرت و یاس خواهید داشت؟ با خود نخواهید گفت که چرا آنها باید این چنین آسوده به تفریح بپردازند و من در هر لحظه استرس آینده خود را داشته باشم؟
کاری که شبکههای اجتماعی کردند آشکار کردن زندگی قشرهای مختلف برای یکدیگر بود. تا زمانی که فرد این سبک زندگی را ندیده و نشنیده باشد زندگی کردن با مشکلات روزمره برایش سخت هست، اما غیر قابل تحمل نیست، اما زمانی که بخش زیبای این سبک زندگی را میبیند دیگر تحمل کردن برایش سخت خواهد بود و شروع به حسرت خوردن میکند.
کارکرد دیگر این شبکههای اجتماعی این است که به مخاطب اجازه میدهد تا آن لحطاتی از زندگی اش را که میخواهد انتخاب کند و به اشتراک گذارد. در واقع اینکه کاربر کدام لحظه را به اشتراک بگذارد به انتخاب خود اوست، این باعث میشود که ظاهر زیبای این سبک زندگی اصطلاحا لاکچری برای طبقات متوسط و مستضعف جامعه به نمایش گذاشته شود و نه بخشهای دیگر آن. در این نمایش به مخاطبان گفته نمیشود که همین جوان پولدار چه مشکلات دیگری در زندگی دارد، همچنین از استرسها و ناراحتیها مطلبی گفته نمیشود. در نتیجه مخاطب یک روی سکه را میبیند و با خود در مورد این سبک زندگی قضاوت میکند.
از دیگر مواردی که میتوان در این رابطه گفت: این است که متاسفانه در برخی از صفحات در شبکههای اجتماعی میتوان زیر پا گذاشتن هنجارهای جامعه را دید (با توجه به این که این شبکههای اجتماعی بیگانه هستند نسبت به هنجارهای جامعه اسلامی ایرانی بی تفاوت هستند) مثلا میتوان عکسهای مختلفی از این افراد را دید که هنجارهای اخلاقی و عرفی جامعه دینی و ایرانی را زیر پا میگذارند.
سوالی که پیش میآید این است که مگر این افراد در زندگی واقعی باعث ایجاد حسرت در دل بسیاری از جوانان نمیشوند پس چرا بر روی شبکههای اجتماعی تاکید میشود؟ برای پاسخ باید گفت: بله در فضای واقعی هم رفتارهای بعضی از ثروتمندان باعث حسرت و فخر فروشی میشود، اما این میزان حسرت کمتر از شبکههای اجتماعی است. در شبکههای اجتماعی مخاطبان با جنبههای بیش تری از سبک زندگی لاکچری این افراد آشنا میشوند در حالی در زندگی واقعی بعضی از این جنبهها را نمیبینند.
سوال دیگر این است که آیا شما اصولا با ثروت و ثروتمندان مخالف هستید و ثروتمندان به دلیل ثروتمند بودن محکوم هستند؟ در پاسخ باید گفت: خیر، اسلام با ثروت مخالف نیست به شرط این که از راه حلال باشد و در راهی که که خداوند فرموده هزینه شود. ما دیدگاه کمونیستی نداریم که برای افراد مالکیت قائل نباشیم. ما به مالکیت افراد احترام گذاشته و برای ثروتمندان مانند بقیه جامعه احترام قائلیم. چه ثروتمندانی که با ایجاد شغل، بسیاری را از بیکاری نجات داده اند و کارهای نیک بسیاری انجام داده اند. ان چه که مذموم است فخرفروشی ثروت است که متاسفانه برخی این کار را میکنند و در شبکههای اجتماعی باعث حسرت بسیاری از جوانان میشوند.
حال مطلبی که پیش میآید آن است که چه باید کرد؟ باید فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کنترل شوند و اجازه داده نشود عدهای با فخرفروشی باعث حسرت برای بسیاری شوند همچنین از هنجارشکنیها در این فضا جلوگیری کرد.
در پایان سخنی با کسانی که با نمایش ثروت خود فخرفروشی میکنند و همچنین مخاطبان آن ها. کسانی که ثروت خود را به نمایش میگذارند به این نکته توجه کنند که این فرصتی از جانب خدای متعال است که آنها میتوانند با استفاده از این فرصت به کاهش مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و ایجاد اشتغال و امور خیر بپردازند و برای رضای خدا ثروت خود را در راه خدا استفاده کنند و به نمایش نگذارند. همچنین مخاطبین این افراد نیز به این نکته توجه کنند که این عکسها بخش زیبای این زندگیها را نشان میدهد و بخش منفی آن که مشکلات مختلف این افراد در زندگی کاری و شخصی شان است را نشان نمیدهد پس «ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه نکنند».
علی پاشایی بیدار، عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی تهران.
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.