یک مشاور ارشد دولت در توجیه اعتماد به آمریکا و توافق با شیطان بزرگ، مشغول فرافکنی و فرار از پاسخگویی است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمود سریعالقلم اخیراً در یادداشتی با عنوان «۳۰ دلیل ناکامی دیپلماسی یک کشور»، مواردی از این دست را بر شمرده است: شناخت محدود از پیچیدگیهای اقتصاد بینالملل؛ شناخت محدود از وابستگیهای متقابل اقتصاد اروپا و آمریکا؛ شناخت محدود از اولویت اقتصاد بینالملل نسبت به حقوق بینالملل؛ شناخت محدود از حاشیهای بودن سازمان ملل در روابط بینالملل؛ شناخت محدود از تعیین کننده بودن نفوذ یهودیان در سیاست خاورمیانهای آمریکا؛ شناخت محدود از اهمیت وابسته نمودن همسایگان به اقتصاد کشور برای تأمین امنیت ملی؛ شناخت محدود از کاهش تدریجی قدرت سیاسی اروپا در روابط بینالملل؛ شناخت محدود از کارآمدی اقتصادی به عنوان مهمترین هدف سیاست خارجی؛ شناخت محدود از پیامدهای منفی سیاست خارجی با افقهای کوتاه مدت؛ شناخت محدود از عواقب نداشتن تمرکز در سیاست خارجی؛ شناخت محدود از اهمیت ثبات رفتاری در سیاست خارجی کارآمد؛ شناخت محدود از توهمات توان کشور در ایجاد اختلاف میان اعضای تیم سیاست خارجی آمریکا؛ اظهار فضل آقای سریعالقلم در حالی است که وی به هنگام نظرسنجی صدا و سیما از مردم درباره اعتماد به آمریکا، این رفتار را تخطئه کرده و در اظهاراتی توهینآمیز گفته بود نباید از راننده تاکسی و لبوفروش نظرخواهی کرد بلکه باید سراغ اهل فن رفت.
یک بار دیگر موارد مذکور در مقاله اخیر سریعالقلم را مرور کنید. آیا اغلب این ایرادها به خود وی و طیف متبوع وی برنمیگردد؟ در واقع لازم نیست ایشان ۳۰ علت را فهرست کند بلکه یک دلیل برای ناکامی برجام طیف غربگرا یا خوشبین به غرب کافی است و آن دوست و شریک شمردن دشمنان تاریخی ملت ایران، سهلاندیشی و سادهانگاری، و نگاه نامتوازن و تک بعدی و وابستهگرایانه به غرب به جای تولید قدرت ملی و ایجاد تنوع در حوزه دیپلماسی است.
به عبارت دیگر اکنون معلوم شده همان لبوفروش و راننده تاکسی کف خیابان، درک درستتری نسبت به آمریکا و اروپا داشتند تا برخی مدیران اجرایی و مشاوران آنها.