به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، در روزهای گذشته برخی وابستگان به جریان انحرافی ادعاهایی را علیه شهید نواب صفوی و مجموعه فدائیان اسلام مطرح کردند. این اتهامات درباره اقدامات انقلابی فدائیان مانند اعدام انقلابی کسروی و رزمآرا یا ارتباط با گروه خوانالمسلمین است.
عباس سلیمینمین رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران درباره ادعاهای اخیر علیه شهید نواب صفوی و تروریست خواندن گروه فدائیان اسلام، با بیان اینکه هر اتفاقی را باید در ظرف زمانی خودش تحلیل کرد و در خارج از آن ظرف زمانی ما به جمعبندیهای دقیقی نخواهیم رسید و نمیتوانیم قضاوت درستی داشته باشیم، گفت: فدائیان اسلام حاصل یک دوران بودند، دورانی که استبداد رضاخانی که استبداد متمرکز بود پایان یافته و ما دوره استبداد غیر متمرکز را شاهد هستیم. در دهه ۲۰ بعد از اینکه رضاخان را انگلیسیها از ایران فراری دادند استبداد، غیرمتمرکز شد یعنی گروههای مختلف طرفدار انگلیس هرکدام یک دسته چماقدار و سرکوبگری داشتند که از منافع انگلیس پاسداری میکردند.
وی با اشاره به اینکه در این دوران، بههیچ وجه نه میشد انتخابات آزاد برگزار کرد و نه میشد در مسیر مصالح جامعه اقدامات اساسی استقلالطلبانه صورت داد، چراکه نیروهای مبارز مورد هدف جریانات انگلیسی قرار میگرفتند و کارهایی از این دست انجام دهند، یادآور شد: در طول یک دهه، جامعه ایران شناختی از دوران رضاخان پیدا کرد و فهمید انگلیسیها چگونه نفت ما را غارت میکردند و از ابتدای دهه ۲۰ تا اواخر این دهه، اطلاعات زیادی به جامعه داده میشد و این اطلاعات بخشی مربوط به افشاگریهایی بود که در مجلس صورت میگرفت.
سلیمینمین ادامه داد: در مجلس بحثهایی در مورد تمدید قرارداد دارسی شد که برای اولین بار مصدق افشاگری کرد که چگونه این قراردادِ ننگین، توسط رضاخان به شکل ننگینتری تمدید شده و جامعه را به این سمت سوق دادند که ما باید کاری برای نفت انجام دهیم و نفت خودمان را ملی کنیم. این کار بستگی به شکلگیری یک جریان قوی در کشور داشت تا بتواند در برابر سلطه و نفوذ انگلیسها بایستد.
** انگلیسیها در دهه ۲۰ احزاب و افراد چماقدار استخدام کرده بودند
این پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به اینکه انگلیسیها علاوه بر اینکه احزابی مانند سومکا یا آریا را در اختیار داشتند که از طریق خانم لمبتون آنها را اداره میکردند(لمبتون مدتی بعد بهدلیل جاسوسی توسط مصدق دستگیر و از ایران اخراج شد) و همچنین افرادی مانند برادران رشیدیان را بکار گرفته بودند که هرکدام یک عده سرکوبگر و چماقدار استخدام کرده بودند، گفت: انگلیسیها از طریق چپاول نفت پول کلانی بهدست میآوردند و بسیاری از سیاستمداران را حقوقبگیر خود کرده بودند و از محل درآمد نفت مستمری به این اشخاص میدادند تا منافع انگلیس را تضمین و صیانت کنند. در این دوران بحث ملی شدن صنعت نفت بهتدریج شکل گرفت که لازمه آن وحدتی بین نیروهای طرفدار استقلال کشور بود.
وی افزود: به تدریج آیتالله کاشانی، دکتر مصدق و شهید نواب صفوی بههم نزدیک شدند و هرکدام خاستگاه خود را داشتند و جدا از هم فعالیت سیاسی میکردند اما به نقطهای رسیدند که در برابر ابزارهایی که انگلیسیها داشتند بایستند چراکه با این ابزارها نمیشد انتخابات آزاد برگزار و در مسیر استقلال کشور حرکت کرد. آیتالله کاشانی شخصیتی بود که نفوذ زیادی در تودههای مردم داشت و میتوانست تودههای مردم را بسیج کند، دکتر مصدق شخصیتی بود که میتوانست یکسری کارشناس و تکنوکرات را گردهم بیاورد که توان کارهای اجرایی داشته باشند و شهید نواب صفوی هم یک تشکل مردمی داشت که در واقع دارای قدرت عملیاتی بود. اینها برحسب ضرورت گردهم آمدند و همدیگر را تکمیل کردند.
** مصدق و فاطمی از نواب صفوی خواستند هژیر و رزمآرا ترور شوند
سلیمینمین با بیان اینکه برای ملی شدن صنعت نفت هم نیاز به مردم داشتیم، هم کارشناسانی که توانمندی اداره امور نفت را داشته باشند و هم یک تشکل مردمی که بتواند در برابر گروههای انگلیسی مثل برادران رشیدیان، سومکا، آریا، پانایرانیستها ایستادگی کنند، اظهار داشت: احزابی که نام بردم وقتی میخواست انتخابات برگزار شود، صندوقها را میبردند و دستکاری میکردند اما وقتی یک فراکسیون ملی در مجلس بهوجود آمد این فراکسیون توانست نهضت ملی شدن نفت را دنبال کند. جلسات هماهنگی بین این سه جریان وجود داشت که در یکی از این جلسات به صراحت از فدائیان اسلام خواسته شد تا هژیر را حذف کنند چون اگر هژیر حذف نمیشد، نمیگذاشت انتخابات سالم برگزار شود. همچنین در یک جلسهای باحضور آیتالله کاشانی و نواب که دکتر فاطمی شرکت کرده بود، از نواب میخواهند تا رزم آرا را حذف کند چراکه اگر رزمآرا حذف نمیشد، ملی شدن صنعت نفت ممکن نبود.
رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران یادآور شد: رزمآرا آن زمان به مجلس رفت و گفت اگر ملی شدن صنعت نفت را دنبال کنید من سقف مجلس را بر سرتان خراب میکنم، مصدق هم در پاسخ به تندی گفت اگر من اینجا تفنگ داشتم تو را میکشتم! در واقع فضا اینگونه بود که نیروهای طرفدار انگلیس کاملا اراده خود را تحمیل میکردند.
** ملی شدن صنعت نفت بدون فدائیان اسلام ممکن نبود
وی افزود: اگر نهضت ملی شدن نفت را تایید میکنیم باید اقدامات فدائیان را هم لازمه این حرکت بدانیم، این حرکت بدون حضور فدائیان اسلام اصلا صورت نمیگرفت و این نهضت محقق نمیشد. البته سالهای بعد نهضت دیگری براساس اندیشه امام شکل میگیرد که در آن اندیشه، امام با حذف فیزیکی موافقتی ندارند. من دیدهام برخی که با تاریخ بیگانهاند میگویند امام فدائیان اسلام را آدمکش میدانند! امام میگویند این کارها آدمکشی است نه به این معنا که شما آدمکش هستید. شما میخواهید استقلال کشور را دنبال کنید، آدمکش نیستید بلکه یک انسان آزاده هستید که در مسیر استقلال حرکت میکنید و یک رهبر دلسوزی بصورت توصیه به شما میگوید این کار را نکنید.
این پژوهشگر تاریخ معاصر متذکر شد: در زمان نواب صفوی، همه جریانهای استقلالطلب از حرکت فدائیان حمایت میکردند چه آقای کاشانی، چه دکتر مصدق و چه دیگران.
اگر میخواهیم فدائیان اسلام را تکذیب کنیم باید تمام نهضت ملی را تخطئه کنیم. افرادی که این حرفها را میزنند کسانی هستند که دلشان با انگلستان است اما رویشان نمیشود بگویند ما از موضع انگلیس فدائیان را تخطئه میکنیم. فدائیان خدمتی داشتند و اشتباهاتی. امام خمینی بالاترین حمایت را از فدائیان کردند و برای جلوگیری از اعدام آنها نزد آیتالله بروجردی میروند و رابطهشان هم مقداری با مرحوم بروجردی بر سر فدائیان اسلام سرد میشود اما در عین حال امام انتقاداتی را هم به فدائیان اسلام بهعنوان انسانهای آزاده نه بهعنوان آدمکش دارند! آدمکش شعبان جعفریها و دار و دسته رشیدیانها بودند که برای منافع بیگانه انسان های آزاده را میکشتند.
سلیمی نمین تصریح کرد: فدائیان به دنبال استقلال کشور بودند اما برخی کارهایشان هم با مشی امام نمیخواند اما امام ضمن حمایت جدی از فدائیان، تذکراتی هم به آنها میدادند که با حذف فیزیکی نمیشود تحول اساسی انجام داد. تحول اساسی باید پشتوانه تحول فکری داشته باشد و شناخت جامعه بالا برود و این دیدگاه امام البته برای ۱ دهه بعد از نهضت ملی شدن نفت است.
سلیمینمین معتقد است شهید عراقی و بازماندههای گروه فدائیان اسلام بعد از اطلاع از مشی امام خمینی، در مسیر حرکتهای مسلحانه قرار نگرفتند
وی با بیان اینکه امروزه جریانات انگلیسی به دنبال تخریب فدائیان اسلام هستند چراکه مهرههای تعیین کننده انگلیسی را حذف کردند و رعبی بین نیروهای طرفدار انگلیس ایجاد و آنها را منفعل کردند، اظهار داشت: برخی اجیرشدگان انگلیس در داخل کشور وقتی دیدند درخدمت انگلیس بودن هزینه دارد، منفعل شدند و حتی در مجلس هم نتوانستند با ملی شدن نفت مقابله جدی کنند زیرا از سرنوشت هژیر و رزمآرا میترسیدند. انگلیسیها یک ضربه جدی از فدائیان خوردند و امروز برخی جریانات که در زمینههای مختلف مانند تاریخ باستان مشی انگلیسیها را ترویج و در مسائل سیاسی مشی انگلیس را دنبال میکنند، زمانی که در دولت گذشته موقعیتی پیدا کردند با عوامل سرویس اطلاعاتی انگلیس مانند خانم سطوتی و فرزند ارتباط برقرار کرده بودند که قطعا پسر وی جزو عوامل MI۶ است. لذا درصددند فدائیان اسلام را تخطئه کنند و آدمکش بنامند.
رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران گفت: فدائیان انسانهای آزاده و قابل احترامی بودند. همچنین وقتی بازماندههای این گروه از مشی امام مطلع میشوند کاملا تغییر مشی داده و دیگر در مسیر حرکتهای مسلحانه قرار نمیگیرند. شهید عراقی جزو افراد برجسته فدائیان بود اما وقتی با امام پیوند میخورد کاملا با ایشان همراه میشود.
سلیمینمین درباره ارتباط فدائیان اسلام با اخوانالمسلمین هم خاطرنشان کرد: یک دورانی اخوان در جهان اسلام دارای جایگاه بسیار وسیعی بود و اخوانیها یک جریان تعیین کننده در تاریخ مبارزان ملتها هستند هرچند ضعفهایی داشته و در دشمنشناسی مشکل دارند ولی نمیتوانیم بگوییم اخوان یک جریان ارزشمند در تاریخ مبارزات ملتهای مسلمان نیست. تلاشگری ها و ایثارگریهای زیادی داشتند اما برخی جاها هم کجفکریها موجب میشد نتوانند در دشمنشناسی خوب عمل کنند. جریانشناسی اخوانالمسلمین بحث مفصلی میطلبد ولی اینکه در دشمنشناسی دچار مشکل بودند دلیل نمیشود که حرکات مثبت آنها را نادیده بگیریم.
این پژوهشگر تاریخ معاصر در پایان متذکر شد: نواب هم آن زمان با جریانات اسلامی ارتباط داشت و این نشان میدهد نواب در خارج کشور بهعنوان نیروی مبارز و ارزشمندی که برای وی ارج و منزلت قائل بودند محسوب میشد. در سفرهایی که به کشورهای اسلامی میرفت از او استقبال میشد و برای وی احترام ویژه ای قائل بودند. در داخل کشور هم شخصیتهایی مانند آیتالله طالقانی به نواب ارادت داشتند با اینکه قطعا آیتالله طالقانی انتقاداتی به فدائیان داشته ولی ارادت ویژهای به نواب دارد بهدلیل اینکه نواب خیلی آزاده بود. نواب انسانی بود که اصلا تعلقات دنیوی نداشت و حریت فوق العاده ای داشت و این حریت برای او شانیتی بهوجود آورده بود که افراد را جذب خود میکرد.