درباره کنسرتها، تازه علاوه بر فروش بلیت، خوانندگان از محل اسپانسرینگ هم درآمدهای بسیار قابل توجهی کسب میکنند. در مورد برندهای خارجی آمار و ارقام اسپانسریگ بسیار قابل توجه است، اما برندهای داخلی بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ میلیون تومان در هر شب اجرای کنسرت برای تبلیغات هزینه میکنند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، دهم آذرماه ۹۸ محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور با صدور یک دستور فوری با کاهش معافیت مالیاتی هنرمندان در لایحه بودجه ۹۹ مخالفت کرد. دستور فوری معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور در خصوص پیشنویس یکی از تبصره های لایحه بودجه ۹۹ بوده است که براساس یکی از بندهای آن «تمامی فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی، فرهنگی و هنری دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشمول ۵۰ درصد معافیت مالیاتی هستند.» که با دستور مستقیم دکتر نوبخت این بند حذف شد لذا فعالیتهای مزبور کماکان از معافیت صد درصدی برخوردار خواهند بود.
این درحالیست که قانون معافیت مالیاتی از یک تساوی ناعادلانه رنج میبرد که در آن برخی از هنرمندان سلبریتی با درآمد میلیونی و میلیاردی همچون هنرمندان با درآمد معمولی از مالیات به صورت صد درصد معاف هستند. این طرح هرچند در میان مردم مخالفان بیشماری دارد اما در بین هنرمندان نیز در همین چند روز مواضع متفاوتی دیده شد که اغلب آنها بر این ماجرا که معافیت صد درصدی از مالیات نباید شامل همه هنرمندان شود، اجماع دارند. اما لازمه اصلاح این قانون بررسی دقیق و درست میزان گردش مالی در حوزه فرهنگ و هنر و شفافیت قرارداد سلبریتیها و هنرمندان است. ما در این گزارش صرفا با اعداد و ارقام و درآمدهای تقریبی اهالی هنر در حوزه موسیقی سروکار داریم تا به بررسی موضوع معافیت مالیاتی در حوزه موسیقی بپردازیم.
برگزاری ۵۲۰ کنسرت فقط در شش ماه اول امسال
«مجید فروغی» مدیرکل روابط عمومی دفتر موسیقی وزارت ارشاد امروز در گفتوگو با خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس؛ آمار مجوزهای صادر شده برای کنسرتهای شش ماه اول سال جاری را اعلام کرد. بر این اساس در شش ماه اول امسال مجوز ۲۷۰ عنوان کنسرت که شامل ۵۲۰ اجرا میشود از سوی دفتر موسیقی صادر شده است. درآمد این میزان کنسرت موسیقی در مقیاس شخصی و سهمی از درآمدی از آنها که در جیب خواننده، کنسرتگزار و هنرمند سلبریتی میرود، میزان کمی نیست و سوال اینجاست که چرا برخی از هنرمندان مرفهی که در شرایط خوبی زندگی میکنند و اوضاع شغلی رو به راهی دارند، باید از پرداخت مالیات معاف شوند؟
سالانه صدها کنسرت بزرگ و کوچک در تهران و دیگر شهرهای ایران برگزار میشود. بابت هر یک نفر که روی صندلی یک کنسرت مینشیند درآمدی کسب میشود که با قانون جدید مالیاتی تماما به جیب خواننده، کنسرتگزار، سالن و دیگر عوامل سرازیر میشود که طبق آمار و ارقام، بیشتر این مبلغ به جیب خواننده و کنسرتگزار میرود.
نکته جالبتر اینکه حال، خواننده هنرمند محسوب میشود و کار هنری میکند ولی کنسرتگزاران عموما هیچگونه دانش و بهرهای از موسیقی و یا هنر ندارند و تنها به جنبه بیزنسی و درآمدزایی به این کار روی آوردهاند، طبق چه منطقی باید به خاطر هنر از مالیات معاف شود؟
به عنوان مثال دو سال پیش حامد همایون خواننده موسیقی پاپ با ثبت رکورد برگزاری بیش از ٢٣٠ کنسرت در پنج ماه نشان داد که موسیقی میتواند چه گردش مالی گستردهای داشته باشد. حال شما اگر با حسابی سرانگشتی این تعداد کنسرت را که تنها ماحصل ۵ ماه فعالیت این خواننده بود را محاسبه کنید به رقم و درآمدی نجومی خواهید.
این خواننده تنها در یک مورد برگزاری کنسرت ۱۲ نوبت اجرای زنده و متوالی در تالار وزارت کشور داشته است که در این ۱۲ نوبت پذیرای ۳۶ هزار مخاطب بوده است. اگر بخواهیم ۳۶ هزار نفر را به نرخ میانگین بلیت این روزها حساب کنیم و مبلغ بلیت را تنها ۱۰۰ هزار تومان در نظر بگیریم آورده مالی چیزی حدود ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان می شود! حال آنکه مبالغ بلیتهای خوانندگانی در این تراز شهرت و محبوبیت تا ۳۰۰ هزار تومان هم به فروش میرسد!
درباره کنسرتها، تازه علاوه بر فروش بلیت، خوانندگان از محل اسپانسرینگ هم درآمدهای بسیار قابل توجهی کسب میکنند. در مورد برندهای خارجی آمار و ارقام اسپانسریگ بسیار قابل توجه است اما برندهای داخلی بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ میلیون تومان در هر شب اجرای کنسرت برای تبلیغات هزینه میکنند.
سراغ نمونهای دیگر میرویم. بلیت کنسرت خوانندههایی مانند بهنام بانی، ماکان بند و آرش و مسیح درحال حاضر بین ۶۰ تا ۱۲۰ هزار تومان برای هر صندلی تعیین شده است. اگر میانگین این رقم را ۹۰ هزار تومان در نظر بگیریم هر شب کنسرت خوانندههای پاپ پرطرفدار چیزی حدود ۲۰۰ میلیون تومان درآمد دارد.
برای مثال، سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی ۲ هزار و ۱۰۰ صندلی دارد که در زمان برگزاری کنسرت خوانندههای محبوب و مشهور تمام صندلیهای کنسرت به فروش میرسد. با در نظر گرفتن متوسط قیمت بلیط ۹۰ هزار تومانی کنسرت این خوانندگان آنها در یک شب چیزی حدود ۱۹۰ میلیون تومان درآمد دارند.
نگاهی به برنامه کنسرتهای آرش و مسیح عدلپرور در ۴ ماه اردیبهشت، خرداد، تیر و مرداد سال جاری نشان میدهد که این دو برادر در شهرهای مختلف ایران ۲۴ شب کنسرت برگزار کردهاند. اگر در بدبینانهترین حالت ممکن میزان فروش بلیتهای کنسرت این خواننده را حدود نصف درآمد آنها در تهران یعنی ۱۰۰ میلیون تومان در نظر بگیریم، متوجه میشویم که این دو برادر در این ۴ ماه چیزی حدود ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان درآمد داشتهاند. به عبارتی آنها ماهانه حدود ۶۰۰ میلیون تومان درآمد کسب کردهاند، اما بر اساس قوانین آنها معاف از پرداخت مالیات هستند. تازه اگر این رقم را در طول سال ثابت فرض نکنیم و در حالتی بدبینانه این درآمد را حتی ماهیانه ۳۰۰ میلیون تومان برای آنها در نظر بگیریم، درآمد یکسال «مسیح و آرش» در بدبینانهترین حالت به ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان میرسد و اینجا نتیجهای تراژیک بدست میآید که درآمد یکسال خوانندههای پاپ معروف معادل ۱۳۰ سال کار یک کارمند مشمول مالیات است.
معضل هنرمندان خارجی با کیفهای پر از پول معاف از مالیات
از همه اینها گذشته، داستان برگزاری کنسرتهای خارجی در ایران و اجرای هنرمندان خارجی که قرار است چمدانهایی پر از پول را با معافیت از مالیات به کشورهای خود ببرند، نیز همچنان پابرجاست.
برای نمونه کنسرت گروه آلمانی شیلر که هنوز یک ماه از کنسرتشان در تالار بزرگ وزارت کشور نگذشته است. این گروه ۳ روز کنسرت برگزار کرد. تالار وزارت کشور ۳۵۰۰ صندلی دارد. بلیتهای این کنسرت تا رقم ۳۵۰ هزار تومان به فروش رسید که در نوع خود رکورددار گرانترین بلیت تاریخ کنسرتگزاری کشور محسوب میشود.
حال اگر میانگین بلیتفروشی این کنسرت را ۲۰۰ هزار تومان در نظر بگیریم و آن را در ۱۰ هزار و ۵۰۰ بلیت که حاصل فروش ۳ شب کنسرت گروه «شیلر» است ضرب کنیم به رقم ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان تنها برای ۳ شب میرسیم!
بیشک تمام هزینههای اجاره سالن و عوامل فنی، نور، صوت و تبلیغات محیطی و مجازی و دستمزد نوازندهها و پول هواپیمای رفت و برگشت آلمان و هتل، همه و همه را حساب کنیم از ۲۰ درصد مبلغ کل درآمد تجاوز نمیکند. حال میماند درآمدی کلان که بین هنرمند اصلی گروه شیلر «کریستوفر فن دیلن» و کنسرتگزار تقسیم میشود و تاسفبارتر از این نمیتواند چیزی باشد که یک هنرمند خارجی در کشور ما به چنین درآمدی برسد و بدون پرداخت یک ریال مالیات، با چمدانی پر از پول راهی کشورش شود و نه تنها هیچ سود ارزی برای دولت و کشور نیاورده که ارزی هم از کشور خارج کند...
حامیان دولتی طرح معافیت مالی اهالی هنر چه میگویند؟
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی نامههایی جداگانه به معاون اول رئیسجمهور، رئیس دفتر رئیسجمهور و وزیر امور اقتصادی و دارایی، خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شده بود. صالحی که همواره یکی از جدیترین حامیان هنرمندان به ویژه از جنبه مادی بوده توجیه خود برای تایید این معافیت مالیاتی را چنین عنوان میکند: «فعالیتهای فرهنگی و هنری اصولا درآمدزایی چندانی نداشته و انتفاعی محسوب نمیشود و برهمین اساس در ادوار مختلف به مجوزهای صادر شده به چشم اقتصادی نگاه نشده و همواره سعی در حمایت از آنها بوده است.»
بند «ل» ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم صراحت دارد: فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی و قرآنی (دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستگاههای ذی ربط)، فرهنگی و هنری که به موجب مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشوند، از پرداخت مالیات معاف است.
به ادعای کارشناسان اقتصادی برآورد میشود بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی در بخشهای مختلف اقتصادی اعمال شده که برخی از آنها نه تنها کارکردی نداشته بلکه برهم زننده نظم و فرصتی برای رانتخواری و فرار مالیاتی نیز شده است. این درحالیست که بر اساس قوانین مالیاتی، در سال ۹۸ هر کارمند و کارگر با درآمد بیش از ۲ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان در ماه یا ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در سال موظف به پرداخت مالیات است.
درحالی که حتی گاهی طرح معافیت مالیاتی به کارکرد ضد خود نیز بدل میشود. سلبریتیهایی که درآمد میلیاردی خود را در داخل کشور کسب میکنند، مالیات هم نمیدهند و آنگاه که کوچکترین مشکلی پیش میآید بلافاصله در صفحات و حسابهای مجازی خود در جبهه اپوزیسیون قرار گرفته و آب به آسیاب دشمن نیز میریزند. بماند بسیاری از آنها که قرار است یک ریال مالیات ندهند همانهایی هستند که از ظاهر گرفته تا رفتار و کردار و گفتار تمام مظاهر تهاجم فرهنگی را یکجا در خود دارند و حالا قانون معافیت مالیاتی شامل حال آنها شده است.
سیدمحمد سبحانیان اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه در تاریخ هشتم مردادماه سال جاری در برنامه «تهران بیست» شبکه پنج سیما در این مورد گفت: «در کشور ما رقم دقیقی که دولت بابت حقوق و دستمزد به کارکنانش پرداخت میکند مشخص نیست. اینها از بدیهیترین اصول کشورداری است. همچنین ما نمیدانیم چه حمایتهایی به چه میزانی از چه افرادی انجام میشود. الان همه بازیگران و همه هنرمندان از پرداخت مالیات معاف هستند. با چه منطقی، فردی که برای یک فیلم سینمایی یا برگزاری یک کنسرت، یک میلیارد یا چند میلیارد درآمد کسب میکند، باید از مالیات معاف باشد؟»
طیبه سیاووشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس دهم نیز در گفتگو با شهروند آنلاین میگوید: «ما گفتیم مالیات بدهند، اما خوانندهها و هنرپیشهها بلوا به پا کردند! از نظر من هم منطقی نیست که کارمندی با درآمد ۲ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان در ماه مالیات بدهد، اما خوانندهای با درآمد ۶۰۰ میلیون تومان و یکمیلیارد تومان در ماه مالیات ندهد.»
با این وجود که نگرانی وزیر ارشاد در مورد کلیات مشکلات هنرمندان قابل درک و پذیرش است اما نباید از افراد مشهور و برخی سلبریتیهای منوّرالفکر که نه تنها کمکی به رشد فرهنگی و فضای اجتماعی کشور نمیکنند بلکه بر ضد فرهنگ و حتی گاهی اوقات در قامت اپوزسیون با پول بیتالمال فعالیت میکنند، به راحتی گذشت. چرا باید عدهای از این معافیت که ویژهخواری محسوب میشود سودهای کلان به جیب بزنند؟