در فرهنگ غنی اسلام، اخلاق، حرف اول را میزند، به طوری که حتی قوانین میبایست به یک معنا اخلاقی باشد تا هم قابلیت پذیرش و اجرا داشته باشد و هم بتواند تاثیرات خود را در اجتماع بگذارد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در فرهنگ غنی اسلام، اخلاق، حرف اول را میزند، به طوری که حتی قوانین میبایست به یک معنا اخلاقی باشد تا هم قابلیت پذیرش و اجرا داشته باشد و هم بتواند تاثیرات خود را در اجتماع بگذارد.
یکی ازاشعاری که ورد زبان مردم است، این بیت مشهور است که میگوید: صد بار بدی کردی و دیدی ضررش را/ نیکی چه بدی داشت که یکبار نکردی.
در همین سیاق میتوان به کسانی که زندگی خود را براساس دروغ و وعدههای پوچ و دروغ گذاشتهاند، گفت: صد بار دروغ گفتی و دیدی ثمرش را. راستی چه بدی داشت که یکبار نگفتی.
در مطلب پیشرو آثار راستگویی و عواقب دروغگویی از نگاه قرآن بررسی شده است.
ارزش و آثار راستگویی
خدا در قرآن برای اینکه مردم را از دروغگویی بازدارد و به راستگویی سوق دهد، به ارزش و آثار راستگویی در کنار آثار زیانبار دروغگویی پرداخته است. راستی و راستگویی از نظر ارزشی در چنان سطحی والا و برتر قرار دارد که میتوان مدعی شد که حتی از ایمان و تقوا نیز برتر و والاتر است؛ زیرا خدا به مومنان فرمان میدهد که تقوای الهی پیشه گیرند تا بتوانند در جرگه «صادقین» قرار گیرند. (توبه، آیه ۱۱۹) این بدان معناست که دست یابی به مقام صادقین و راستگویان، مقامی برتر از مقام مومنین و متقین است؛ زیرا بدون ایمان و تقوا نمیتوان به این مقام «صادقین» دست یافت و این دو به عنوان مقدمه برای آن مقام برتر است.
از آموزههای قرآن به دست میآید که ارزش «راستی» و صداقت، امری فطری است و همه انسانها بر اساس هدایت تکوینی و الهامات فطری، هم راستی را به عنوان «حق» میشناسند و هم بدان گرایش دارند.
از همین رو خدا با ارجاع حتی کافران به «صداقت» فطری از آنان میخواهد دلیلی بر پذیرش یا عدم پذیرش بیان کنند و علل گرایش یاگریزش خویش را بر اساس همان معیار باطنی و فطری صداقت بیان نمایند. (اعراف، آیات ۷۰ و ۱۰۶؛ یوسف، آیات ۲۶ و ۲۷؛ حجر، آیه ۷؛ شعراء، آیات ۳۱ و ۱۵۴؛ عنکبوت، آیه ۲۹) این ارجاع بدان معناست که همگان براساس فطرت تکوینی خویش، گرایش به صداقت دارند و اگر بر خلاف صداقت به دروغ و کذب گرایش مییابند، به سبب دفن این فطرت الهی با گناه و فجورشان است.
بر طبق آیات قرآن، راستی و راستگویی آثاری در زندگی فردی و اجتماعی و نیز دنیوی و اخروی به جا میگذارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. اصلاح اعمال از سوی خدا: از نظر قرآن، هر گاه انسان در سخنان خویش راستی و راستگویی را پیشه کند، خدا اعمال و کردارش را اصلاح میکند و فساد و تباهی را از آن بر میدارد و این گونه آثار مثبت اعمالش نیز آشکار میشود (احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱)؛ زیرا واژه «سدید» به معنای صواب و خالى از هر شائبه دروغ و لغو و همچنین موافقت ظاهر با باطن است. (مجمع البیان، ج. ۷ - ۸، ص. ۵۸۴)
۲. نفع اخروی: هر کسی نفع اخروی میجوید و میخواهد در بهشت برین از مواهب و برکات آن بهرهمند شود و از دوزخ در امان، باشد میبایست راستی و راستگویی را پیشه کند. (مائده، آیه ۱۱۹)
۳. اطاعت و تسلیم در برابر خدا و دین اسلام: صداقت تجلی حقانیت است و کسی که اهل صدق و راستی است، در برابر حق تسلیم بوده و به اطاعت از خدا و دین اسلام به عنوان آموزههای وحیانی میپردازد و هرگز طغیان نمیورزد و خلاف خدا و دین اسلام عمل و رفتار نمیکند (محمد، آیات ۲۰ و ۲۱)؛ برخى گفتهاند که «طاعهًْ و قول معروف»، خبر مبتداى محذوف است که در اصل «أمرهم (ایمانهم بنا) طاعه» بوده، بدین معنا که هرگاه سوره اى نازل مى شود اگر اظهار طاعت بکنند، و به هنگام عمل نیز با صدق اجرا کنند، براى آنها بهتر است. (المیزان، ج. ۱۸، ص. ۲۳۹)
۴. تکریم الهی: هر کسی که تکریم الهی را خواهان است و میخواهد از کرامت الهی بهرهمند شود، بهتر است که راستی و راستگویی را پیشه کند تا از اهانت الهی در امان ماند و در نزد خدا مکرم شود. (مریم، آیات ۴۱ و ۵۶)
۵. رستگاری اخروی: بهرهمندی از رستگاری و فوز عظیم در گرو صداقت و راستی و راستگویی است (مائده، آیه ۱۱۹) چنانکه دروغ و دروغگویی انسان را به شقاوت و بدبختی دچار میکند و سرنوشت شوم سقوط در دوزخ را برایش رقم میزند که باید از آن اجتناب کند. پس با صداقت از خدا بخواهیم که: خدایا چنان کن سرانجام کار/ تو خشنود باشی و ما رستگار.
۶. رشد معنوی: هر کسی که رشد معنوی و دستیابی به مقامات عالی معنوی را میخواهد، میبایست راستی و راستگویی را پیشه کند و از دروغ اجتناب نماید؛ زیرا خدا کسانی را رفعت مقام میدهد و در مکانت عالی مینشاند که اهل راستی و راستگویی باشند. (مریم، آیات ۵۶ و ۵۷)
۷. آمرزش الهی: مغفرت الهی در گرو صداقت و راستی و راستگویی انسان است و کسانی که راستی پیشه میکنند نه تنها آمرزیده میشوند و گناهان و خطاهایشان پوشیده میشود و خدا قلم عفو بر آن میکشد، بلکه حتی به اکرام خویش، ایشان را رستگار میکند و به بهشت برین وارد میسازد. (احزاب، آیات ۳۵ و ۷۰ و ۷۱)
ملاک راستی و راستگویی
از نظر آموزههای قرآن، برای هر چیزی ملاکی است که میتوان بر اساس آن امور را سنجید. ملاک و معیارسنجش راستی و صداقت در گفتار و اندیشه و امور اعتقادی، وجود دلیل و برهان و استدلال بر اساس آن است. (بقره، آیه ۱۱۱؛ انبیاء، آیه ۲۴)
بر این اساس نمیتوان تنها به سبب شواهد ظاهری همچونگریه و اندوه (یوسف، آیات ۱۶ تا ۱۸) یا وضعیت پوششی یا قوت و نیروی بدنی یا آسایش و رفاه ظاهری (بقره، آیه ۲۰۴؛ منافقون، آیات ۱ تا ۴) یا به سبب سوگند و قسم به خدا (توبه، آیات ۶۲ و ۷۴ و ۹۵ و ۹۶؛ نور، آیات ۴۷ و ۵۳) به دیگری اعتماد کرد و او را اهل صداقت دانست؛ زیرا در هر کاری شیطنت هست؛ پس ممکن است که اینها همه ظاهر سازی و شیطنتی باشد تا در پس این حیلهگری و فریب، کار خویش را پیش ببرند.
آثار زیانبار دروغ و دروغگویی
برای درک اهمیت و ارزش راستی و راستگویی لازم است تا به ضد آن نیز توجه شود تا معلوم گردد که اگر انسان به جای راستی و راستگویی دنبال دروغ و دروغگویی برود، چه آثار زیانباری را میبایست متحمل شود. چنانکه ضربالمثل معروف تصریح میکند: تعرف الاشیاء بامندادها، ارزش هر چیزی با ضد آن شناخته میشود.
آموزههای قرآنی بیان میکند که دروغ و حتی شنیدن آن نیز عملی زشت است که میتواند موجب خواری و خفت انسانی شود که به عنوان شنونده دروغ قرار میگیرد.
کسانی که علاقهمند به شنیدن دروغ هستند، به سبب همین رویه دچار انواع مشکلات از جمله خواری و ذلت در دنیا میشوند. (مائده، آیه ۴۱)
با توجه به این مطلب میتوان گفت: اگر شنیدن دروغ آسیبزا است، پس به طریق اولی دروغگویی رفتاری بسیار زشت است که آثار آن نیز بسیار خطرناکتر و زیانبارتر خواهد بود. از نظر قرآن، از جمله آثار زیانباری که برای دروغ و دروغگویی میتوان برشمرد، عبارتند از:
۱. بدعت در دین و ارزشها و احکام دین اسلام: دروغ و دروغگویی موجب میشود تا انسان به جای دین و ارزشهای آن، به دین سازی و ارزش سازی رو بیاورد و اموری که ضددینی و ضدارزشی است به عنوان دین و ارزش به مردم غالب کند. (نحل، آیه ۱۱۶) در این موارد برای تحقق نیت پلید خویش ممکن است شخص دروغگو به گونه گزینشی مطالب را بیان کند که بدون توجه به مقدم و موخر آن است؛ یعنی قبل و بعد را حذف میکند تا فکری یا حکمی یا ارزشی را تغییر دهد و بدعتی را پدید آورد و به نام دین اسلام غالب کند. این شیوه و رویه در مسئولان و رهبران اجتماعی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد؛ زیرا این گونه میتوانند منافع حزبی و مادی و دنیوی خود را تامین کنند و به نام دین اهداف پلید و زشت و شوم خویش را برآورده سازند.
۲. بیماردلی: استمرار در دروغگویی موجب بیماردلی شده، بهطوری که دیگر شناخت حق و گرایش بدان با مشکل مواجه میشود. (بقره، آیات ۸ تا ۱۰) از نظر قرآن، چنین حالتی در انسان بسیار خطرناک است؛ زیرا موجب میشود تا انسان در مسیر ضلالت، دنیا و آخرت خویش را تباه سازد و دوزخی شود.
در آیات قرآن، برای بیماردلی آثار زیانباری گفته شده که میتواند برخاسته از همین دروغ و دروغگویی باشد؛ زیرا دروغ مانند شراب، کلید هر گناه و خطایی است.
۳. نفاق و دورویی: از آثار زیانبار دروغگویی، گرفتاری انسان به بیماری خطرناک نفاق و دورویی است. (توبه، آیه ۷۷)
۴. روسیاهی: دروغگو انسانی است که حقیقت خویش را تباه کرده و در قیامت سیاه رو برانگیخته میشود که خود نماد وضعیت دوزخی چنین فردی است. (زمر، آیه ۶۰)
۵. خسران: دروغگو بیش از آنکه به دیگری ضرر و زیانی برساند به خودش زیان میرساند. (غافر، آیه ۸)
۶. فقدان ادراک: دروغگویی دل را میمیراند و انسان توانایی ادراکی خود را از دست میدهد. (جاثیه، آیات ۷ و ۸)
۷. محروم از هدایت: انسانها همانند همه آفریدهها و مخلوقات الهی از هدایت تکوینی و فطری برخوردارند (طه، آیه ۵۰)؛ اما بهرهمندی از هدایت پاداشی و تشریعی نیازمند بهرهگیری از هدایت فطری است که از جمله مهمترین آنها، صداقت، امانت، وفا و مانند آنها است. (بقره، آیات ۲ و ۳) کسی که صداقت ندارد، نمیتواند از هدایتهای پاداشی بهرهمند باشد. (زمر، آیه ۳؛ غافر، آیه ۲۸)
۸. محروم از رستگاری: دروغگویان از رستگاری در دنیا و آخرت محروم میشوند و نمیتوانند از زندگی سعادتمند در آخرت بهرهمند شوند. (یونس، آیه ۶۹؛ نحل، آیه ۱۱۶)
۹. طرد اجتماعی: همه انسانها به طور فطری به صداقت و راستی گرایش و از دروغ نفرت و گریزش دارند. کسانی که دروغ میگویند از سوی مردم به عنوان زشتکاران شناخته شده و طرد میشوند. (غافر، آیه ۲۸)