«۲۳ نفر» فیلمی قصهگو است که لااقل کف استانداردهای فیلمسازی را همراه خود دارد و بدون سکته در ریتم روایت، داستانش را تعریف میکند. اینجا هرچند ...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-محسن غلامی (قلعه سیدی):
سینمای ما برای گروههای خاصی از مخاطب، همواره دست و بالش پر است؛ البته این بخش عمدتا متوجه قشر بزرگسال بوده و همچنان هم هست. هر از گاهی سراغ فیلمهای کودک و انیمیشنهایی نیز میرود که البته به واقع مشخص نیست که مخاطب اینها خب چه کسانی هستند. این وسط اینها نیز بدون برنامه مشخص، جوری روی پرده میروند که خود فیلمساز هم نمیفهمد فیلمش از این همه مخاطب بالقوه سینما و گیشه احتمالی، چه نصیب و منفعتی خواهد داشت! گروه نوجوان زمانی در سینمای ایران بستهای متنوع از فیلمها را در اختیار داشت که حتی در سینمای دنیا هم قد علم میکرد که مثالش کم نیستند؛ اما فعلا اوضاع بر وفق مراد نیست. تک فیلمهایی البته همچنان در این وادی ساخته میشوند که قابل اهمیت اند چنانکه این روزها، فیلم خوشساخت و چه بسا جالب «۲۳ روز» روی پرده سینماها رفته که هم عامپسند است و هم قصهگو.
«۲۳ روز» ساخته مهدی جعفری، فیلمی است که در زمان جشنواره فجر مورد استقبال قرار گرفت و باید دید در اکران عمومی به چه سرنوشتی دچار میشود؛ خوب یا ید؟ روایتی از قصههای نوجوانانه دوران اسارت در اردوگاههای بعث که حکایتی جالب دارد و میتوان نشست و خانوادگی هم آن را دید. این فیلم مخاطبش را شناخته و قبلتر دست به مخاطبسنجی زده است؛ از این بابت که بالاخره قرار است برای چه کسی به نمایش درآید و اینگونه نیز در خروجی هم موفق بوده. هرچند به هر فیلمی میتوان نقد و ایرادات شخصی و کلی هم گرفت. «۲۳ نفر» نیز از این قائده مستثنا نیست همچنانکه گاه اغراق میکند و نوجوانان قصه واقعی را زیادی بزرگسال نشان میدهد!
با این حال در این سینمایی که زیادی مردمدار است و تلخ، و چه بسا سر به هوا؛ این فیلم به شرط تبلیغ درست میتواند قد علم کند. مهدی جعفری تجربه کارگردانی حرفهای در این سینما را ندارد، اما یک فیلمبردار قابشناس است که این نیز کم از کارگردانی نیست و اثراتش را میتوان در تکنیک و فرم «۲۳ نفر» دید. نوشتاری اقتباسی از کتاب معروف دفاع مقدسی که با فیلمنامه خودنوشت او به سرانجام رسیده و با همان تفکر سالم نیز قاب تصویر سینمایی به خود گرفته است. این فیلم هرچه نباشد لاقل در این همهمه سینمای عمدتا گیشهای و بیتفکر، تمایزی دارد که آن هم متمرکز بر داستان سالم و ایدهای است که از تاریخ این ملت وام گرفته شده. خصوصا اینکه سینمای دفاع مقدس ما صدالبته فیلمهای خوشساختی را در توبره خود دارد، اما فیلم نوجوانانه را خیلی نه! «۲۳ نفر» میتواند جورکش این بخش از سینمای قحطیزده نوجوان و حتی کودک باشد تا یک دورهمی را برای خانوادهها شکل دهد که بنشینند و فیلمی را ببینند که میتوان به آن احترام گذاشت. لااقل با برخی جملات و دیالوگهایی بزرگگونهاش در کلام این بچهها، ولی باورش کرد.
در عین اینکه بالاخره در سینمایی که اقتباس را به کنجی گذاشته و لزوما متوجه فکر و ایدههای تکراری فیلمسازان ماست، این یکی گریزی نیز به این رویه میزند و خلق هنر میکند. پس حتی اگر بودجه آنچنانی هم در کار نباشد، بازهم میشود سراغ کالبدهای جدیدی از دفاع مقدس رفت و داستانکهایی را تصویر کرد که لااقل فکری پشت آن خوابیده؛ حتی اگر هر از گاهی همچون برخی سکانسهای «۲۳ نفر» تصنعی باشد و زیادی پیامهای سفارشی بدهد! ولی بالاخره داستانی دارد مستندگونه که تم اسارت را جور دیگری به خورد مخاطب میدهد.
این را نیز فرامش نکنیم که «۲۳ نفر» هرچند فیلمی با قابلیت است، اما بالاخره روایتی ناقص است از یک کتاب، حتی و از یک ماجرا؛ همچنانکه کافی است تک صحنههای جنگی فیلم و یا این همه نوجوانی که در فیلم کارایی ندارند جز چند تا را، دوباره ببینید. یا اینکه حجم پرداخت تصویری از قصه اصلی تا جزئیات در طراحی شخصیتها و ماجرا لااقل برای این فیلم، کمی خالی است. در هرحال «۲۳ نفر» فیلمی است قصهگو که لااقل کف استانداردهای فیلمسازی را همراه خود دارد و بطور متوسط و بدون سکته در ریتم روایت، داستانش را برای تماشاگر تعریف میکند. اینجا نیز تقابلی شیرین از قهرمان و ضدقهرمان است. هرچند قصه بالذات تلخ است، ولی چون مخاطبش را نوجوان دیده، سعی میکند زیادی او را آزرده نکند.