ابراهیم رزاقی گفت: الگوی سرمایه داری که بعد از پایان یافتن جنگ اصلیترین الگوی اقتصادی رئیس جمهور وقت شد، تولید و خودکفایی اقتصادی را به نفع غربیها به مرز نابودی کشاند.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو تولید مهمترین مولفه قدرت هر کشوری به شمار میرود، مولفهای که کیفیت ورقابتی بودن آن برتری اقتصادی کشورها نسبت به یکدیگر است. دنیای اقتصاد سالهاست که اهمیت تولید و ارزش افزوده ناشی از آن را در جهت توسعه اقتصادی و رفاه روز افزون جامعه فهمیده است. کشورهای نفت خیزی که ثروت ملی خود را در راه تولید بهتر و تامین زیرساختهای تولید استفاده کردند موفق شده اند، در حالی که کشورهایی، چون ایران که همچنان به درآمد خام فروشی وابسته هستند از گردونه تولید عقب مانده اند، گردونهای که از دوران پهلوی تا کنون به دلائل مختلف داخلی و خارجی برای ما نچرخیده است. ابراهیم رزاقی استاد بازنشسته اقتصاد و تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره چرایی نفتی بودن اقتصاد ایران قبل و بعد از پیروزی انقلاب و عدم تغییر بعضی سیاستهای اقتصادی کشور از دوران شاه تا کنون با ما گفتگو کرده است که در ادامه مشاهده می کنید.
مشخصترین شباهت اقتصادی دوران پهلوی با دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی چیست؟
مشخصترین سیاست اقتصادی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که متاسفانه همچنان هم دنبال میشود خام فروشی نفت است. نفت به عنوان سرمایهای ملی از دهه ۴۰ موجب سرریز شدن ثروتی به اقتصاد کشور شد، ثروتی که محل مصرف آن اشتباه بود چرا که دنیای غرب بخصوص آمریکا اجازه مصرف درست آن را به پهلویها نمیداد. پهلوی دوم نفت خام را به آمریکا میفروخت و کالا تحویل میگرفت. کالاهای غربی به وفور بازار ایران را اشباح کرده بودند وتولید که میبایست با استفاده از دلارهای نفتی جان میگرفت به حاشیه رانده شد و ایران به تدریج به جامعهای مصرف زده تبدیل شد، جامعهای که رانت اقتصادی ایجاد شده عدهای را ثروتمند و اقشار مختلف جامعه را به سوی فقر و بیکاری سوق داد. با آنکه اصلاحات ارضی برای زمین دار شدن ومالک شدن مردم صورت داده شد، اما اصلاحات ارضی کشاورزان را بیکار و روستاها را از سکنه خالی کرد که حاشیه نشینی و مهاجرت از آن زمان باب شد. سیاستهای اقتصاد نفتی وخام فروشی بعد از انقلاب اسلامی نیز دنبال شد با آنکه رهبران انقلاب اسلامی بارها و بارها بر عبور از اقتصاد نفتی تاکید کردند و از نفت به عنوان ذخیرهای برای تامین و تجهیز زیر ساختهای کشور و حق آیندگان نام برده اند، اما کم کاری دولتها و بی انگیزگی آنها برای طی کردن مسیرهای سخت تولید و اخذ صحیح مالیات منجر به تداوم خام فروشی و تحمیل تبعات سنگینی به تولید شد.
آیا اقتصاد ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یا به صورت مشخص بعد از پایان جنگ تحمیلی تفاوت عمدهای با اقتصاد قبل از پیروزی انقلاب پیدا کرد؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی امیدوار بودیم دولتها از اقتصاد نفتی دور شوند و درآمدهای نفتی را خرج تامین زیر ساختها و آینده کشور کنند. هشت سال دفاع مقدس و تحریمهای مختلف ما را از داشتن برنامه اقتصادی مدون دور کرد. با پایان یافتن جنگ تحمیلی نیروهای نظامی و سپاهی با الگوگیری از دوره دفاع مقدس همت خود را صرف درونی سازی صنایع موشکی، نظامی و هستهای و فضایی کردند و دولتها هم همچنان بی توجه به الگوگیری از نمونههای درونی سازی شده، فروش نفت خام و تامین بودجه خود را از منابع عمومی دنبال میکردند. الگوی سرمایه داری با روی کار آمدن مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور وقت پا بر گلوی اقتصادی گذاشت که قرار بود از دل آن عدالت اجتماعی برخیزد و محرومان و کم برخورداران جامعه را به عدالت اجتماعی وتوزیع مطلوب درآمدها نزدیک کند. شاید این دوره را بتوان آغاز دوره بی اعتنایی به استفاده از دستاوردها و ظرفیتهای داخلی نامید. نفوذ مجلسیهای موافق پیاده سازی الگوی اقتصاد سرمایه داری نیز دست دولت را در عبور از ظرفیتهای ملی و باز کردن راه فسادهای مالی و اختلاسها در سیستم بانکی و پولی و مالی کشور با عنوان حرکت به سوی توسعه باز گذاشت. اقتصاد سرمایه داری که با حمایت مجلسیها از دولتیهای وقت صورت گرفت کاملا شبیه به اقتصادی بود که شاه با فروش نفت خام در کشور پیاده کرده بود.
یعنی معتقدید مصرف گرایی شدیدی که بعد از پایان جنگ تحمیلی افزایش یافت از این دوره شروع شد؟
بله صد درصد. رویکرد صرفه جویی و رفتارهای اسلامی در مدیران ضعیف شد. دنیا گرایی با نامهای زیبای توسعه و مدرن بودن واز این دست سخنان در میان دولتیها باب شد و واردات به شکل سرسام آوری در دستور کار دولتیها قرار گرفت چرا که صرف زمان برای بهبود و ارتقای کیفیت تولید نیازمند به حضور مدیرانی جهادی بود که تماما وقت و همت خود را صرف تحقق این مهم کنند که این دسته از مدیران نه چنین توانایی داشتند و اعتقادی به این آرمان نداشتند! کارخانههایی که از زمان شاه تا بعد از انقلاب به صورت قارچ گونه تاسیس شده بودند، به دلیل واردات کالاهای مختلف یا تعطیل شدند یا با نصف و یک سوم ظرفیت خود کار کردند. دولتها یکی پس از دیگری بی توجه به افول تولید کشور با زمینه سازی رانت برای دور و بریهای خود کالاهایی به کشور وارد میکردند که امکان تولید با کیفیت آن در کشور فراهم بود. دلار ارزانی که دولتها به وارد کنندگان خودی میدادند به تدریج کارخانهها و واحدهای تولیدی کشور را به مرز ورشکستگی رساند. کشاورزان هم که هر سال بییشتر از سال گذشته مورد بی مهریها وعدم حمایتهای دولتی قرار میگرفتند راه شهرها را در پیش گرفتند و با سکنی گزیدن در حاشیه شهرها هر روز بر جمعیت حاشیه نشینی و مشکلات و آسیبهای اجتماعی این نواحی افزودند چرا که شهرهای بزرگ کار و شغل مناسبی برای مهاجران نداشت، از این رو کشاورزی نیز در معرض تهدید و خطر قرار گرفت.
الگوهای خوب صنایع هستهای و نظامی ما عینی و مشهود بود چرا از این ظرفیتها در توسعه تولید الگوبرداری نشد؟
در حالی که دولتها در حال پول پاشی و خرج درآمدهای عمومی ملت از ثروتی به نام نفت بودند گل سر سبد نیروهای خادم کشور سپاه و بسیج در حال تلاش برای توسعه صنعت دفاعی کشور بودند تا کشور را از هر گونه گزند دشمن در امان نگاه دارند. فناوریهایی که با تکیه بر دانش جوانان وطن و ظرفیتهای درونی ساخته شد امروز از بی نظیرترین فناوریهای روز دنیا به شمارمی رود پس سپاه پاسداران ثابت کرد که صنایع ما بدون کمترین وابستگی به خارج میتوانند پیشرفت داشته باشند و حتی با مشابه خارجی رقابت کنند. اگر دولتها از الگوهای به کار گرفته شده در توسعه صنایع موشکی و تسلیحاتی و هستهای کشور الگو میگرفتند و مدیریتها را به سمتی هدایت میکردند که کمترین چشمداشتی به بیرون نداشته باشد امروز روزگار دیگری در بخشهای اقتصادی، چون تولید و صادرات میداشتیم.
به هر حال از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون همواره در معرض تحریمهای مختلفی بودیم که فراز و نشیبها و شدت آنها با هم متفاوت بوده است یعنی شما نقش تحریمها را در برخی چالشها انکار میکنید؟
خیر. سخنان من به معنای انکار نقش تحریمها نیست، بلکه موضوع این است که دولتهای ما خواسته یا ناخواسته موافق خواستههای آمریکا و دنیای غرب حرکت کردند، به این معنا که دوام اقتصادی آمریکا و کشورهای صنعتی به خریدن نفت خام ماست، آنها خام خریدن انرژی را از دوران شاه به ما دیکته کردند وما هم این روش را خواسته یا ناخواسته همچنان دنبال کرده ایم، در حالی که کالایی که به دست ما میرسد چندین برابر ارزش افزوده پول را به جیب تولید کننده خارجی نه تولید کننده داخلی واریز میکند. دقت کنید غربیها قیمت نفت و کالاها را تعیین میکنند چرا که آنها کنترل کننده بازارهای بین المللی هستند بنابراین از زمان شاه تا کنون سیاست این بوده که نگذارند کالای ایرانی با کیفیت و قابل رقابت وارد بازارهای دنیا شود. حرف بنده این است که برخی نگذاشتند سخن امام خمینی که " ما میتوانیم" به منصه ظهور برسد، برخی نگذاشتند مدیریت جهادی که در صنایع هستهای و دفاعی پیاده شد در اقتصاد و تولید کشور هم پیاده شود. تحریم بودیم، هستیم، اما نوع نگاه ما به تولید واقتصاد تحریمیتر از تحریم بود.
مسوولان ما هیچ گاه خطر تحریمها را جدی نگرفتند، اگر جدی میگرفتند در مواد غذایی، تولید تکنولوژی همت خود را بر پیشرفتهایی قرار میدادند که تحریمها در ما اثر گذار نباشد، دلار ارزانی که به دست خودیها رسید و واردات را افزایش داد به کشاورزی به تولید داخلی و خودکفایی مواد غذایی کشور آسیب زد، سیستم کوپنی حمایتی از خانوادههای محروم که برداشته شد آسیبهای اجتماعی و گسترش فقر را رقم زد بی اینکه برخی مسوولان متوجه تبعات بعدی آن باشند. بنده معتقدم بعد از پایان دفاع مقدس آرام آرام فضا به گونهای هدایت شد تا همه چیز به نفع ثروتمندان و مال اندوزان و رانت خواران شود و محرومین در حاشیه نگاه مسوولین در فقر و بی عدالتی باقی بمانند. مهمترین گواه این مساله عدم دریافت مالیات از دهکهای ثروتمند است در حالی که حتی نظامهای غربی مالیتهای سنگینی از ثروتمندان میگیرند، اما مسوولین جمهوری اسلامی تا کنون التزام عملی به موضوع عدالت زای اجتماعی که از دریافت مالیات منتج میشود نداشته اند. نتیجه چنین نگاهی تعطیلی صنایع، محدودیت کشاورزی و وابسته شدن به غرب در اشکال مختلف شد بنحوی که تحریمهای امروز آمریکا مانع دریافت فناوریها وتکنولوژیهای روز دنیا به ایران شده و کم کاری گذشته ما کار دستمان داده است.
سیاست گذاری دولتها در راستای حمایت از دلالان و واسطه گری بوده نه هدایت سرمایه و نقدینگی به سمت تولید! دولتی که تمایلی به گرفتن مالیات از ثروتمندان جامعه ندارد مسلما راه را برای حضور دلالان در عرصههای تاثیر گذار اقتصادی باز میکند، پس خالی شدن روستاها از سکنه و افزایش جمعیت بیکار کشور چندان جای تعجب ندارد چرا که دولت تمایلی به پیاده سازی الگوی جهادی جواب داده شده بعد از دفاع مقدس را ندارد، دولتی که تمایلی برای گرفتن مالیات از خانههای خالی و خرید و فروش ملک ندارد و دست دلالان را برای گران کردن مسکن باز گذاشته تا جایی که خانه دار شدن این روزها آرزوی بسیاری از مردم متوسط به پایین جامعه شده است. دولتی که روند رو به رشد افزایش بیکاران و جوانان تحصیلکرده را میبیند، اما اقدام عاجلی در اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی که دستور اکید رهبر انقلاب بوده انجام نمیدهد مایل به اجرای کار جهادی نیست. دولتی که تعاونیها را تعطیل کرده و اجازه نمیدهد اقشار متوسط و ضعیف جامعه بدون دلالی و واسطه گری کالای مورد نیازشان را با قیمتهای پایین تری خریداری کنند مایل به کار جهادی نیست لذا تفکر خطرناکی که از زمان پهلوی به دلیل خواست و تمایل غرب بر اقتصاد ایران سایه افکنده بود به صورت خزندهای دور اقتصاد کشور پیچیده و هم اکنون نیز اقتصاد را به نفع سرمایه داران هدایت میکند.
برای حذف فروش نفت خام از بودجه عمومی کشورباید برنامه ریزی توسعه همه جانبه صادرات غیر نفتی صورت پذیرد و دیگری قانونی که که همه کشور ها اجرامی کنند و درایران هم باید ان شاءالله اجراءگردد مالیات برعایدی سرمایه ازجمله مسکن،طلا،ارز معاملات ، خودرو با قیمت بالا، مالیات بر موسسات آموزش و کنکوری ،مالیات بر دلالی ها ی کلان ، مالیات بر مازاد درآمد افراد بر اساس کد ملی ، مالیات بر درآمد هنرمندان و موردی که متاسفانه در رده های بالای کشور بعلت نفوذ بعضی ها روی خوش نشان داده نشد مالیات بر سود سپرده های بانکی کلان مثلاً دو درصد ازسود سپرده یک میلیارد به بالای افراداست
سلام : با وجود این همه تاکیدات مکرر رهبری حکیم در طول این سالها مبنی براینکه در آمد حاصل ازفروش نفت ازبودجه عمومی کشور حذف گردد و آن را درصندق ملی و برای بخش های عمرانی سرمایه گذاری کنید و همچنین وجود قوانین بالادستی که بر اساس آن باید درآمد نفت از بودجه عمومی کشور حذف گردد. آقای زنگنه که چهار دوره بر کرسی وزارت نفت تکیه زده است با وجود توانمندی داخلی حتی یک پالایشگاه پترو شیمی هم احداث نکرده است (پالایشگاه ستاره خلیج فارس توسط قرار گاه سازندگی سپاه دردولت احمدی نژاد کلید خوردو درزمان آقای زنگنه افتتاح شد) ایشان از مسببان قراداد ننگین کرسنت و عامل حذف کارت سوخت و خسارت هنگفت به کشور است با این حال به گفته آقای روحانی زنگنه از وزرای برند کشوراست متاسفانه این وزیر هیچ اعتنایی به سخنان راهگشای رهبری در خصوص عدم خام فروشی نفت نکرده است . رئیس جمهور گفته است رقمی که از درآمد نفتی اعلام کرد یعنی حدود 450هزار میلیارد تومان یعنی دو سوم بودجه کشور از نفت تامین می شودواین مطلب کاملاً نا صحیح است زیرا که بر اساس قوانین بودجه سالانه در چند سال اخیرهمیشه حدود یک سوم بودجه از فروش نفت بوده است. باکمال تاسف یکی از افتخارات بزرگ رئیس جمهور بعد از برجام که همیشه به آن می بالد افزایش خام فروشی نفت است.الان که فروش نفت از طرف آمریکادوباره تحت تحریم قرار گرفت عوض اینکه رئیس جمهور ، وزیر نفت و رئیس سازمان برنامه و بودجه این فرصت را غنیمت بشمرند و دنبال در آمدهای دیگری ازجمله اخذ مالیات از همه اقشار جامعه، در آمدصادرات غیر نفتی و .. باشند با کمال تاسف در خصوص عدم خام فروشی نفت بی توجهی می کنند
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.