استاد اقتصاد گفت: در حال حاضر بانک مرکزی به بهانه مقابله با پول پاشی ارزی عملا بخش قابل توجهی از نیازهای ارزی تولیدکنندگان را نیز سرکوب کرده است و این مسئله در میان مدت به تولید کشور آسیب میزند.
گروه اقتصادیخبرگزاری دانشجو، تلاطم در بازار ارز و به دنبال آن صعود دائمی سطح قیمتها در سایر بازارها مثل بازار بورس در کنار تحریمها اقتصاد ایران را دستخوش تحولات غیرقابل پیش بینی قرار داده است. عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی که در برابر فشار انتقادات از گرانی ارز و تبعات شدید آن بر بازارها و تولید کشور قرار گرفته با عبارت " ارزپاشی نخواهیم کرد " علی رغم این گفته، اما بانک مرکزی ۱۸۰ میلیون دلار ارز به بازار تزریق کرد و شواهد نشان میدهد این میزان ارز پاشی تغییر چندانی در روال بازگشت ثبات به بازار نداشته است، با اینکه دلایل متعددی از جمله تامین بخشی از کسری بودجه دولت با گران فروشی دلار برای دولت عنوان میشود، اما دولتیها معتقدند تکانههای بازار ناشی از فشارها و تحرکات آمریکا برای تصویب قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران و ناشی از شوکهای سیاسی و همینطور اثرات رکودی کرونا است، لذا در این بین مدیریت دولت نادیده گرفته میشود و محل اعتنا قرار نمیگیرد تا دولتیها از پس پردههای سیاسی کمی نفس بکشند و خود را مبرا از هر قصوری نشان دهند. اصغر بالسینی؛ اقتصاددان و استاد دانشگاهدلایل تاثیر گذار بر گرانی ارز را در این گفتگوبا ما در میان گذاشته است که در ادامه تقدیم میشود.
شما چه عواملی را درتنشهای این روزهای ارز دخیل میدانید؟ در حالیکه افزایش شدید نرخ ارز در روزهای اخیر و همچنین بی ارزش شدن پول ملی در سطحی نگرانکننده جو روانی سنگینی در فضای اقتصادی کشور را دامن زده است این سوال مطرح است که اساساً چه عواملی زمینه ساز بروز چنین شرایط نامساعدی در اقتصاد ایران شده است. واقعیت این است که اگر از یک ادبیات کلاسیک برای ارزیابی تحولات نرخ ارز استفاده شود میتوان دو بال و دو بخش مهم از عوامل را برشمرد که زمینه ساز چنین تحولاتی شده است. بخش اول عوامل موثر بر عرضه ارز و بخش دوم عواملی است که موجب تحریک بخش تقاضای ارز شده است.
کدام یک از زمینههایی که در سناریوی ارزی مطرح میشود بیشتر موجب تکانههای بازار ارز شده است؟ در بخش عرضه ارز اولین عامل را میتوان محدودیت فروش نفت و درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت برشمرد. اگرچه آمارهای قابل استناد قابل توجهی در این زمینه وجود ندارد، ولی میتوان در خوشبینانهترین حالت درآمدهای ارزی سال ۱۳۹۹ را بین ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار حدس زد، این مسئله به شدت موجب تنگ شدن بخش عرضه ارز در اقتصاد ملی شده است به این مسئله عدم بازگشت بخش قابل توجهی از درآمدهای ناشی از فروش نفت در سالهای گذشته را نیز میتوان اضافه کرد. دومین عامل موثر در تحولات بخش عرضه ارز را میتوان محدودیت صادرات غیرنفتی کشور در سال ۹۹ به ویژه بعد از بحران کرونا دانست، آمارها نشان میدهد در سه ماهه سال ۱۳۹۹ صادرات غیرنفتی کشور به عددی حدود ۶.۳ میلیارد دلار رسیده است که افت ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۸ را نشان میدهد این مسئله نیز باعث شده تا بخش عرضه ارز در اقتصاد کشور به شدت دچار مشکل شده و عملاً ارز قابل توجهی جهت تامین نیازهای کشور وجود نداشته باشد. سومین عامل در بخش عرضه ارز را میتوان عدم بازگشت ارزهای صادراتی سال ۱۳۹۸ و حتی پیش از آن دانست در این زمینه هم آمارهای رسمی گرچه وجود ندارد، اما میتوان حدس زد نزدیک به ۲۷ میلیارد دلار از درآمدهای ناشی از صادرات غیرنفتی در سالهای گذشته هنوز به کشور بازنگشته است. بیشتر بخوانید:
دولت رو به تهدید صادر کنندگانی آورده که ارزهای صادراتی را برنمی گردانند، آیا صادر کنندگان مقصرند یا دولت دراین موضوع کم کاری کرده است؟ علتهای مختلفی در چنین امری دخیل بودند که شاید بتوان بخشی از آن را ناشی از محدودیت خود صادرکنندگان و حتی نیازهای صادرکنندگان جهت تامین نیازهای وارداتی خودشان دانست در چنین شرایطی است که بانک مرکزی به درستی و البته با هشدارها نهادهای نظارتی مانند دستگاه قضایی به دنبال فشار جهت بازگشت ارزهای ناشی از صادرات غیرنفتی به چرخه اقتصاد ملی است. واقعیت این است که اقتصاد ایران به شدت نیازمند ارز ناشی از صادرات غیر نفتی و بازگشت آنان به چرخه اقتصادی است و در شرایطی که اقتصاد ملی با یک جنگ اقتصادی تمام عیار از طرف دشمنان مواجه است هر نوع ناکارآمدی در این زمینه و بیتوجهی به منافع ملی چه از ناحیه سیاستگذاران و مجریان قانون و چه از ناحیه بازرگانان و صادرکنندگان خطایی نابخشودنی است البته باید به این نکته توجه داشت که در حال حاضر پیکان اعتراضات به بخش خصوصی در رابطه با عدم بازگشت ارز صادراتی است، اما این نکته را نباید فراموش کرد که بخشی از عدم بازگشت ارز صادراتی به شرکتهای اصطلاحا خصولتی شبه دولتی و وابسته به نهادها مربوط است که در این زمینه هم باید فشارهای قابل توجهی وارد آید.
رئیس کل بانک مرکزی از کلید واژه عدم ارز پاشی استفاده کرد، آیا ارز پاشی سالهای گذشته بانک مرکزی منطقی بوده اما اکنون غیرمنطقی است؟ چهارمین عامل در بخش عرضه ارز که باعث تحولات روزهای اخیر در حوزه ارزی شده امتناع بانک مرکزی از عرضه ارز به بهانه مقابله با پولپاشی است. واقعیت این است که بانک مرکزی به عنوان نهادی که متولی حفظ ارزش پول ملی است از ابزارهای مختلفی جهت حفظ ارزش پول ملی باید استفاده کند که بخشی از آن نیز تامین نیازهای واقعی ارزی در بازار است. در حال حاضر بانک مرکزی به بهانه مقابله با پول پاشی در بخش ارزی عملا بخش قابل توجهی از نیازهای واقعی ارزی تولیدکنندگان را نیز سرکوب کرده است که این مسئله در یک افق میان مدت میتواند به مشکلات جدی در حوزه تولید کشور منجر شود به عنوان مثال در حال حاضر تامین کنندگان قطعات خودرو که نیازمند واردات مواد اولیه خصوصا در صنعت متالورژی پودر هستند عملاً امکان اخذ ارز ندارند که این مسئله میتواند به شدت خطر آفرین باشد. بال دوم تحولات یا بخش دوم تحولات را میتوان تحولات بخش تقاضای ارز نامید در این زمینه اولین عامل وجود نیازهای انباشته واردکنندگان خصوصاً بعد از رفع نسبی معضل کرونا در اقتصاد است که این مسئله باعث شده که واردکنندگان نیازهای خودشان را وارد بازار کنند و از این حیث تقاضای قابل توجهی به بازار وارد شده است.
آیا آنگونه که کارشناسان عنوان میکنند سفته بازان در تلاطم بازار ارز تاثیر گذارند؟ دومین مسئله به حضور سفته بازان یا نوسان گیران در بازار ختم میشود که در این زمینه با توجه به انتظارات تورمی متاسفانه بالایی که در اقتصاد کنونی وجود دارد کسانی به دنبال تبدیل ریال به ارز برای حفظ ارزش قدرت خرید هستند خود این عامل نیز تا حدودی البته نه زیاد به بازار تقاضای مضاعف وارد کرده است. بیشتر بخوانید:
از مدتها قبل و اوج گرفتن شاخصهای بازار سرمایه کارشناسان دولت را به هم ترازی سایر بازارها با بورس هشدار میدادند و از گرانیهای یکی پس از دیگری میگفتند آیا این گرانی نتیجه رشد غیر واقعی شاخصهای بورس است که بر بازارهای موازی تاثیر گذاشته است؟ مسئله دیگری که در حوزه تقاضای ارز باعث تقاضای قابل توجه بخش ارزی اقتصاد شده است نوسانات قابل توجه تورمی و انتظارات تورمی در کشور و البته جهشهای خیره کننده در بازارهای موازی بازار ارز بویژه بازار بورس میباشد. آمارها نشان میدهد در سال ۲۰۲۰ میلادی بازار بورس تهران با رشد خیره کننده ۱۵۷ درصدی بالاترین نرخ رشد را در دنیا تجربه کرده است و با فاصله بسیار زیادی نسبت به بازارهای بورس پر قدرت جهان عملکرد خیره کنندهای را به ثبت رسانده است چنین عملکردی قطعاً باعث خواهد شد که بازارهای موازی با بازار بورس مانند بازار مسکن و بازار ارز نیز دچار نوسانات و سفته بازی شوند خصوصاً آن که با توجه به شرایط نقدینگی در اقتصاد ایران عملاً انتظارات تورمی قابل توجهی وجود دارد که این انتظارات تورمی زمینهساز هجوم سرمایه گذاران به بازارهای مختلف شده است. سیاست گذارانی که این روزها سرمست از رشد خیره کننده بازار بورس هستند نمیتوانند خود را بی تقصیر در بحران ارزی و بحران بخش مسکن بدانند. بدین ترتیب عوامل قابل توجهی در بخش عرضه و تقاضای ارز در قالب یک قیچی با دو بال فشارهای زیادی را بر بازار ارز وارد کرده اند ضمن آنکه عملکرد بسیار بد دولت در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ در حوزه سیاستهای ارزی نیز زمینه ساز تشدید تحولات ارزی در سال ۱۳۹۹ شد. در چنین شرایطی رهایی از فاجعه ارزی کشور در حال حاضر که به بی ارزش شدن شدید پول ملی منجر شده است زمانی امکان پذیر است که سیاست گذاریهای پولی و ارزی با انسجام قابل توجهی اتفاق افتاده و البته در حوزه واقعی بازار ارز نیز کنترلهای شدیدی از طرف نهادهای نظارتی و بانک مرکزی اعمال شود تا بتوان از این طریق بخشی از نیازهای ارزی را تامین نمود.
غذا رو دور سرتون نگردونید این مسئله همیشگی اقتصاد غرب زده ماست وقتی همچین خلق پولی صورت میگیره انتظار دیگه ای نداشته باشید تنها راه نجات بازگشت به پول تمدن خودمونه یعنی طلا
همه ی بلاهایی که سرمون میاد از داخله از بی نظارتی دولته آخه اصلا در آمریکا دلار ارزشی نداره مردم در اونجا از گرسنگی میمیرند اما در ایران هر یک $ 30000 تومان ارزش پولمون خیلی کمه واقعا که
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.