گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فاطمه نادران؛ منزلت اجتماعی، صرفه اقتصادی و درآمد از مهمترین دلایل محبوبیت گروه علوم تجربی در دروه متوسطه و آزمون سراسری است که بیشتر داوطلبان کنکور با آن درگیر هستند، اما به گفته مسئولان آموزش پرورش فقط ۳ درصد از این متقاضیان به خواسته خود میرسند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت؛ بیشتر داوطلبان تجربی با وجود ورود به دانشگاه، ناکام میمانند.
آینده شغلی افراد با ورود به دانشگاه ارتباط مستقیم دارد، البته نه در ایران. ورود به دانشگاه و انتخاب رشته مورد علاقه و ارتباط آن با آینده و عنوان شغلی از مسائل چالش برانگیز دولتها محسوب میشود. مسئلهای که در ایران سالهاست به مرحله بحرانی رسیده و همچنان دستگاههای مربوطه به جای برنامهریزی به دنبال مقصر هستند. ایجاد فرصتهای شغلی با توجه به رشتههای تحصیلی موجود در دانشگاهها و هدایت تحصیلی در دوره متوسطه از موضوعاتی است که باید با هماهنگی و فراهم کردن زیرساختها همراه باشد. این مسئله در ایران نه تنها متوازن نیست، بلکه به نظر میآید به فراموشی سپرده شده است. با وجود همه این مسائل همچنان وارد شدن به دانشگاه دغدغه اصلی خانوادههای ایرانی است. موضوعی که یکی از علتهای انتخاب رشته نادرست در دوره متوسطه یا کنکور محسوب میشود.
یک دهه گذشته را میتوان ده سال پر رونق آموزش عالی دانست؛ افزایش ظرفیت رشتهها و ایجاد دانشگاههای مختلف در این سالها تا حدود زیادی خاطر متقاضیان ورود به دانشگاه را آسوده کرده است، اما مسئله قابل توجه، تورم بیش از اندازه در گروه تجربی و داوطلبان رشتههای دانشگاهی این گروه است که مانند گذشته همچنان وجود دارد. امسال ۵۱۸ هزار و ۳۳۱ نفر در کنکور تجربی حضور داشتند که ۸۴/۶۳ درصد آنها زن و ۱۶/۳۶ درصد مرد بودند؛ یعنی بیش از نیمی از داوطلبان آزمون سراسری متقاضیان گروه تجربی بودند، درحالی که ظرفیت رشتههای این گروه در دانشگاهها غیر از دانشگاه آزاد اسلامی برای رشتههای با آزمون فقط ۵۸ هزار و ۱۰۳ نفر و برای رشتههای بدون آزمون ۹۶هزار و ۷۷۷ نفراست که در مجموع ۱۵۴ هزار و ۸۸۰ نفر میشود؛ یعنی ۳۶۳ هزار و ۴۵۱ نفر نمیتوانند در رشتههای تجربی ادامه تحصیل دهند. همچنین به گفته یکی از مسئولان آموزش و پرورش تنها ۳ درصد از متقاضیان این رشته میتوانند در رشته دلخواه خود تحصیل کنند؛ بنابراین غول کنکور همچنان برای داوطلبان تجربی وجود دارد.
کمي به اين اعتراف صادقانه دقت کنيد،
اين نوجوانان آينده ساز کشور، لحظاتي پيش از ورود به جلسه آزمون، ميگويند براي قبولي در رشته پزشکي به ماراتن کنکور آمده اند، و دليلشان يک چيز بيشتر نيست: « پول »
پول و پزشکي توامان شده اند و اين يکي از تلخترين و دردناکترين تراژدي هاي جامعه ماست، وقتي پول بين بيمار و پزشک قرار ميگيرد، يعني سلامتي و درمان را به تو ميفروشند، و اين نوجوانان آينده ساز کشور اعتراف ميکنند به قصد فروشندگي کالاي درمان راهي دانشگاه ميشوند.
فروختن درمان هم يعني جان هر انسان به ميزان پولش ارزش داشته باشد، اگر فقير باشي، اگر در تنازع کسب مال نتوانسته باشي برنده شوي، جانت هم ارزش درمان ندارد، يعني جامعه اي که اکثريت آن با فقر درگيرند، از کالاي با کيفيت درمان بي بهره خواهند ماند، گزارش خبرنگار رسانه ملي از هزينه هاي محيرالعقول درمان کرونا حتي در بيمارستانهاي دولتي تاييد همين تراژدي است.
بي ارزشي جان انسانها و ارزشمندي پول، يکي از صدها سوغاتي است که نئوليبراليسم براي ما به ارمغان آورده است، به دورنماي اين جامعه لحظه اي خيره شويد، به کجا خواهد رفت؟
سرنوشت جامعه اي که آينده را فقط در پول و پول را در پزشکي و پزشکي را در درمانِ گران بيماران خلاصه ميکند چيست؟
داوطلبان تجربي کنکور امسال تقريبا 840 هزار است که 10 هزار نفر پذيرفته خواهند شد، سرنوشت بقيه چه خواهد شد؟
جامعه اي با عده کثيري افسرده و بازنده، و عده معدودي که خود اعتراف ميکنند بقصد منفعت مالي پزشک خواهند شد.
اين جامعه اي است حاصل تنازع منفعت، تنازع ثروت، تنازع موفقيت، جامعه اي که سرمايه داري براي ما ساخته است، با تقسيمات پولي:
سلطنت پول
شکست خوردگان کسب پول
برندگان کسب پول
راستي ما قرار نيست بيدارشويم؟
فاطمه نادران - فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.