به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، مردم آمریکا ۳ نوامبر ۲۰۲۰ باید میان ترامپ و بادن یک نفر را انتخاب کنند. ترامپ در چهار سال گذشته قدرت را در دست داشته است و بایدن نیز پیش از حضور ترامپ در کاخ سفید به عنوان معاون رئیس جمهور پیشین آمریکا به مدت ۸ سال به عنوان مرد دوم آمریکا در سیاست این کشور نقش بازی کرده است. شاید انتخاب هر کدام از این دو نفر چندان برای آینده و سیاستهای آمریکا متفاوت نباشد، اما برخی در داخل کشور با قهرمان سازی از بایدن و امید به بازگشت روابط دیپلماتیک در دوران احتمالی بایدن مانند دوران اوباما امید دارند تا بایدن بتواند پیروز انتخابات نوامبر آمریکا باشد.
در این میان اشتیاق اصلاح طلبان داخلی برای رای آوری یک دموکرات شاید بیشتر از اشتیاق خود دموکرات های آمریکایی باشد، روزنامه های اصلاح طلب چهار سال پیش و در جدال ترامپ و کلینتون، طرف کلینتون را گرفتند و او را اولین ردیس جمهور زن آمریکایی خواندند. حال پس از گذشت چهار سال این بار نیز روزنامه های اصلاح طلب سعی می کنند تا باز هم از یک دموکرات دفاع کنند.
یکی از تصویرسازیهای مهم رسانه های اصلاح طلب تبدیل کردن سیاستمداران آمریکا به دو بخش سیاستمداران خوب و سیاستمداران بد است، در این روند دموکرات ها به مراتب افرادی بهتر، دموکرات تر و اهل دیپلماسی هستند و جمهوری خواهان نیز جنگ طلب و افرادی منفور به تصویر کشیده می شوند. اما تصویر حقیقی که می توان از سیاستمداران دموکرات و جمهوری خواه داشت آن است که هر دو طیف، دو روی یک سکه هستند.
نگاهی به دوران اوباما نشان می دهد هر چند سکانداران وزارت خارجه ایران در عین خوش باوری به راه رفتن کنار جان کری راضی بوده و امضای او را یک امضای معتبر می دانستند اما تحریم هایی که قرار بود به واسطه برجام حل شود نیز در همان دوران اوباما حل نشده باقی ماند تا در نهایت این ترامپ باشد که بر روی برجام خط بکشد.
هر چند تصویر سازیهای روزنامههای زنجیرهای سعی میکنند تا از اوباما به عنوان چهرهای محبوب تصویر سازی کنند، اما در دوران همین چهره مهربان ترور دانشمندان هستهای رقم خورد و در بین سالهای ۸۸ تا ۹۰ مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن، مسعود علیمحمدی، داریوش رضایینژاد به شهادت رسیدند. علاوه بر این موارد تحریمهای بیسابقهای که در نهایت منجر مذاکره با آمریکا شد نیز بخشی از اقدام مهربانانه اوباما علیه ایران است!
پس از انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و رای آوردن ترامپ بسیاری از اصلاح طلبان با ناامیدی از رفتار ترامپ دل در گرو انتخابات بعدی یعنی انتخابات ۲۰۲۰ بستند. بهترین گزینه برای این افراد برنی سندرز بود که در نهایت به خاطر جو بایدن مجبور به ملغی کردن ستادهای انتخاباتی خود شد، اما پس از او جو بایدن معاون اول رئیس جمهور سابق آمریکا همان که تحریمهای فلج کننده و ترور شهیدان هستهای در برنامه کاری اش بود به عنوان ناجی آینده روابط ایران و آمریکا شناخته شد. اما جو بایدن برای پیروزی در انتخابات شاید به مراتب باید سختتر از ترامپ و اوباما رفتار نماید.
ترامپ در سالهای اخیر تمام تلاش خود را در جهت دفاع از اسرائیل و لابیهای صهیونیستی انجام داده است تا در زمان انتخابات بتواند به پشتوانه عظیم مالی و رسانهای این گروه دل ببندد، آخرین اقدام او برای ارتباط گرفتن اسرائیل و امارات در واپسین ماههای ریاست جمهوری اش نشانی از همین روند است. جو بایدن نیز در این زمینه نشان داده است که تمایلی برای عقب ماندن از ترامپ و کسب لابیهای صهیونیست ندارد. جو بایدن در سال ۲۰۱۶ برای بیان ارتباط صمیمی خود با صهیونیستها میگوید: «من یک صهیونیست هستم و نیازی نیست که برای صهیونیست بودن یهودی باشی.»
بایدن نیازمند آن است تا مانند ترامپ رضایت صهیونیستها پیرامون ارتباط با ایران را جلب نماید. هر چند به نظر میرسد بازگشت جو بایدن بتواند امیدها برای بازگشت برجام را زنده کند، اما او در تلاش است تا بازگشت برجام را منوط به تعهد برای برجام منطقهای که بتواند رضایت اسرائیلیها را جلب نماید کند تا از این طریق ضمن دسترسی به برنامههای هستهای ایران و البته رفع محدود تحریمها رفتار ایران در منطقه را که حتی ترامپ نتوانسته است کنترل نماید، مهار کند.
به نظر میرسد تلاشهای رسانههای اصلاح طلب برای نشان دادن چهرهای مهربان از جو بایدن و دمکراتها تنها تلاشی برای فرار از این ستون به ستون دیگر است چرا که نه بایدن تا به اینجای کار از برداشتن قطعی تحریمها سخن گفته است و نه حتی مانند اوباما چهرهای حقوق بشری به خود گرفته است.
هر چند با توجه به دوپینگهای اخیر ترامپ در جلب مجدد حمایت لابی صهیونیستی این کشور و البته کاهش فشارها پیرامون کرونا بعید به نظر میرسد که سال ۲۰۲۰ آخرین سال حضور ترامپ در کاخ سفید باشد، اما در صورت تغییر سکان دار کاخ سفید باز هم امیدی برای تغیییر راهبردهای این کشور وجود ندارد.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران