استاد اقتصاد گفت: در بازاری که ریسک و عدم اطمینان جزء لاینفک آن به شمار میرود دخالت دولت و ایجاد اطمینان کاذب مبنی بر روند رشد بازار سم مهلک است.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، بورس بازاری است که در چند ماه اخیر بیش از بازار ارز یا سکه و مسکن، بازارهایی که همیشه جزو خبرهای اول رسانهها بودند تیتر اول اخبار بوده و حتی مردم عادی از بورس و ارزش افزودهای که از این بازار کسب میکنند و یا به دنبال حفظ ارزش قدرت خرید پول خود هستند سخن میگویند. با اینکه تقریبا همه بر آن بودند که دولت به دلیل تامین کسری بودجه خود به هر دری میزند و همه گونه از بورس حمایت میکند، بسیاری از کارشناسان اقتصادی نظر دیگری داشتند و خطر ریزش و تبعاتی که به سرمایه گذاران خرد و نابلد وارد میشود را گوشزد کردند، به هر حال در دو هفته اخیر به حدی شاهد چنین موضوعی بودیم، اما چرا علی رغم احساس اطمینان به بورس شاخص با ریزش مواجه شد در گفتگو با دکتر اصغر بالسینی؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه بررسی شده است که در ادامه مشاهده میکنید.
یکی از موضوعاتی که در ماههای اخیر گویی به یک حکم اجتناب ناپذیر تبدیل شده بود عدم سقوط یا ریزش شاخص سهام در بورس بود، با این توجیه که به دلیل نیاز دولت به تامین نقدینگی و حمایت از بورس، بازار با ریزش مواجه نمیشود، تحلیل شما از این موضوع چیست؟ بازار بورس در روزهای اخیر با نوسانات شدید و قابل توجهی مواجه بود، به طوری که حتی عدد شاخص سقوط ۹۰ هزار واحدی در روز را نیز تجربه کرد، این روند یکی از بزرگترین سقوطهای تاریخی بورس در کشور قلمداد میشود، لذا در این باره میتوان برخی نکات تاثیر گذار بر این روند را مورد توجه قرار داد. لازم به ذکر است که رشد شاخص بورس با اعداد بسیار زیاد و بالا، سقوط با اعداد و ارقام بالا را نیز اجتناب ناپذیر نمیکند، یعنی همانطور که شاخص در برخی روزها چند ده هزار واحد رشد میکند میتوان انتظار داشت با شدت و حدت بیشتری نیز سقوط کند، ثانیاً ریسک و عدم اطمینان، جزء ذات بازار سرمایه به شمار میرود و اساساً بورس، بازاری است که در آن عایدی بالاتر همراه با ریسک بیشتر و عایدی کمتر همراه با ریسک کمتر امکان پذیر است و اینکه بتوان ریسک و عدم اطمینان را در بازار به صفر رساند منطقی نیست، لذا در بازاری که ریسک و عدم اطمینان جزء لاینفک ذات آن به شمار میرود دخالت دولت و ایجاد اطمینان کاذب مبنی بر اینکه همواره این بازار رو به بالا خواهد بود سم بسیار مهلکی است.
سرمایه گذاران بخصوص تازه واردان به بازار سرمایه به چه موضوعاتی باید توجه کنند و از جزئیات آن آگاه باشند؟ مردم و سرمایه گذاران باید به این آگاهی برسند که بازار بورس بازاری نیست که با اطمینان و به امید صددرصدی به سودآوری محض وارد آن شوند و در آن سرمایه گذاری کنند آن هم با عدم اطمینانی که در وضعیت فعلی اقتصاد کشور وجود دارد، لذا در چنین شرایطی اگر شاخص بازار بورس با ریزش مواجه شود، این مسئله کاملاً محتمل است و موضوع غیر عادی به شمار نمیرود، همچنین مدیریت بازار بورس اقدامات لازم در تامین زیرساختهای متناسب با ورودیها به این بازار را فراهم نکرده است. متاسفانه در دو سال اخیر شاخص بازار بورس با جهش بسیار عجیب و بالایی مواجه شد و هجوم مردم به این بازار، رونق غیر قابل باوری در بورس رقم زد، اما در عین حال زیرساختهای این بازار و قوانین و مقررات حاکم بر آن متناسب با چنین بازاری طراحی نشده است، سازمان بورس در طی این سالها نتوانسته کارآمدی لازم برای تامین زیر ساختها را در دستور کار خود قرار دهد، ضمن اینکه شرکتهای کارگزاری که در سال گذشته بیش از ۱۳ هزار میلیارد تومان درآمد از محل خرید و فروش سهام مردم کسب کرده اند، نتوانسته اند خود را با اقتضائات این بازار وفق دهند. این به آن معناست که منتفعین از بازار کمترین تلاش را برای ساماندهی زیرساختهای این بازار انجام دادهاند که در این زمینه حتی میتوان پای نهادهای نظارتی را به میان کشید تا در رابطه با این مسئله ارزیابی دقیقی داشته باشند.
نکته دیگر آنکه نوسانات بازار بورس در اقتصاد ایران با جهشهای نرخ ارز و تورم عارض شذه، بنابراین بورس از محل مسائل اقتصادی با نوسانهایی مواجه است، بدان معنا که جهش ارزی سال ۱۳۹۷ و ۴ برابر شدن نرخ ارز باعث افزایش درآمدهای ارزی شرکتهای بورسی شده و در عین حال افزایش تورم اقتصاد پس از جهش نرخ ارز نیز به سود آوری این شرکتها کمک کرده است، در چنین شرایطی سیاستگذاری دولت برای سوق دادن مردم و سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی به سمت بازار بورس نیز موجب تشدید تقاضا در این بازار شد.
کدامیک از سیاستهای دولت که میتواند روند بورس را به وضعیت نوسانی نزدیک کند در بورس قابل اهمیت است؟ در بازاری که عرضه به میزان کافی صورت نمیگیرد، رشد تقاضا قطعاً به افزایش قیمت که در این بازار به معنای رشد شاخص میباشد، میانجامد، چنین مسئلهای در اقتصاد ایران اگر چه منافعی را متوجه فعالان بازار بورس کرده است، ولی قطعاً در بلندمدت آثار و تبعات منفی قابل توجهی نیز در حوزههای دیگر به دنبال خواهد داشت. در شرایطی که در بهترین حالت سودآوری بخش تولید در اقتصاد ایران بین ۱۲ تا ۱۵ درصد در سال ارزیابی میشود عایدی ۳۰۰ درصدی در بازار سرمایه باعث میشود بخشی از سرمایههایی که میتوانست در اقتصاد به سمت تولید سوق پیدا کند روانه بازار بورس شود.
به نظر شما این بازار میتواند به ایجاد اشتغال کمک کند؟ از نظر بنده این گونه نیست.
آیا این بازار کمکی به رشد واقعی اقتصاد خواهد کرد؟ لزوما اینگونه نیست. در چنین فضایی باید توجه داشت که رونق بازار بورس صرفاً رونق بازار بورس است و نمیتوان از آن انتظار معجزه برای کل اقتصاد را داشت. مسئله کلیدی دیگر که باید به آن اشاره کرد این است که متاسفانه نهادهای متولی بازار بورس خصوصاً سازمان بورس و شرکت بورس آمادگی لازم برای این حجم از استقبال مردم از معاملات بورس را نداشتند و به همین دلیل شاهد ناکارآمدیهای جدی در این حوزه هستیم که به صورت قطع معاملات بورس و یا عدم امکان انجام معاملات در مقاطع زمانی مختلف از آن جمله میباشد، سازمان بورس و شرکت بورس که به نمایندگی از دولت منافع قابل توجهی از ناحیه خرید و فروش سهام توسط مردم کسب میکنند باید پاسخگوی ناکارآمدیهای موجود در این حوزه باشند. اگر قرار است مردم را به سمت بازار بورس سوق دهیم نمیتوان با چنین حجمی از ناکارآمدیها در نهادهای متولی به چشم انداز قابل قبولی در این حوزه دست یافت.