رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در حالی در برنامه دستخط نسبت به عملکرد مسئولان و ناظران بورسی و رفتار مردم در بازار سرمایه انتقاد کرد که خود عضو شورای عالی بورس و به عنوان نماینده موظف به نظارت بر اجرای قوانین است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، شب گذشته در برنامه «دستخط» صدا و سیما محمدرضا پور ابراهیمی؛ رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس میهمان برنامه بود. در بخش اول برنامه مجری از دکتر پورابراهیمی در رابطه با بازار سرمایه به ویژه اتفاقات اخیر و افت شاخص کل بورس سوالاتی پرسید که در ادامه بخشی از آن آمده و در انتها ایراداتی به آن وارد شده است.
مجری: شما فردی بورسی و همینطور عضو شورای عالی بورس هستید و الان هم که مردم شدیدا دغدغه بورس دارند اوضاع چطور است؟
بازار سرمایه و حوزه سهام باید انعکاسی از عملکرد واقعی اقتصاد باشد. هر جایی حال شرکتها، حال اقتصاد خوب است انعکاس در فرایند معاملات سهام و اوراق بهاداری است که از آن به عنوان بازار سرمایه نام میبریم. طبیعتاً آن فضا مثبت است.
در این ایام اخیر به دلیل افزایش زیاد نقدینگی در اقتصاد کشور و همچنین برای استفاده و انتفاع مردم در حوزههای تخصصی، یک کار خوبی انجام شده و فرصت طلایی برای اقتصاد ایران خلق شده و آن حضور مردم در بازار سرمایه است و فرصت بسیار مغتنمی برای کشور است.
از طرف دیگر، یک تهدید هم برای نظام محسوب می شود که اگر خوب مدیریت نکنیم، طبیعتاً آثار و پیامدهای ناشی از آن می تواند هم در فضای اجتماعی و هم در فضای اقتصادی اثرگذار باشد. روندی که در طی ایام اخیر رصد کردیم، بیانگر این است که بخش عمده ای از سهام شرکتهای بورسی مبتنی بر عملکرد واقعی اقتصادی کشور و مبتنی بر عملکرد واقعی بنگاه های اقتصادی عمل نکرده و طبیعتاً افزایش بخشی از قیمتهای سهام در حوزه بازار سرمایه، متناسب با واقعیت های آن اطلاعات اقتصادی و صورت های مالی نبوده است.
مجری: یعنی حباب بوده؟
بخشی از آن می تواند این باشد. در کنار این، بخشی از شرکت هایی که اساساً شرکت های بنیادی و پایه ای در اقتصاد کشور محسوب می شوند، جای رشد هم دارند. در میان مدت و بلند مدت طبیعتاً بازار سرمایه به یک تعادلی خواهد رسید. نگاه ما در حوزه بازار سرمایه و تاکید ما به مردم این است که ادبیات حضور در بازار سرمایه نگاه کوتاه مدت نیست؛ طبیعتاً باید با رویکرد میان مدت و بلندمدت به این بازار نگاه کنیم. اگر منابع ما به سمت بازار سرمایه می آید بخش زیادی از بازارهای موازی حذف خواهند شد و این یکی از مزیت های مهم اقتصادی ایران است که کاملاً باید این را در نظر بگیریم.
مجری: یعنی آن سفته بازی ها کاهش می یابد؟
طبیعتاً؛ وقتی منابع به سمت بازار سرمایه می آید اتفاقی که رخ می دهد این است که جذب فعالیت های واقعی در اقتصاد می شود. بنگاه اقتصادی چیزی نیست جز عملیات و تولید؛ حالا در هر حوزه ای که فعالیت می کند. در حوزه سرمایه گذاری بلند مدت حسن کار این است که به دو بخش نگاه می کنید. یکی قیمت سهام و دیگری سودآوری شرکت ها. در شرکت های بورسی مردم به دو حوزه دقت کنند؛ یکی سودی که سالانه دریافت می کنند و دیگری قیمت سهمی است که اتفاق میافتد.
برخی مواقع فاصله سود شما در سه سال در کمترین و دوباره به بیشترین آمده است. برای فردی که مالک بوده اهمیت نداشته، نه در قیمت کم نگران شده و نه از قیمت زیاد خوشحال شده است. در مسیری که حرکت کرده سود خود را دریافت کرده و بازدهی متوسطی هم برای او ایجاد شده است.
متوسط نرخ بازدهی در میان مدت و بلندمدت، تقریباً دو برابر تا دو و نیم برابر نرخ بازده بدون ریسک است. نباید هم انتظار داشت ظرف یک ماه ۵ درصد قیمت سهام شرکتی افزایش یابد. بر اساس چه واقعیتی باشد؟ اگر ده روز پشت هم ۵ درصد مثبت می خورد باید شک کنیم، چه اتفاقی در شرکت رخ داده است!؟ این شرکت به ذخیره طلا و نفت نرسیده است که چنین سودآوری داشته باشد.
تازه اگر شرکت به طلا و نفت هم برسد برای یک بازه یکی دو ماهه اثر آن در قیمت هست. اگر استمرار غیرمنطقی در افزایش قیمت باشد مردم باید بدان شک کنند و لذا اینجا وظیفه متولیان است که کنترل بر آنها داشته باشند و اطلاعات واقعی را به مردم برسانند.
سازمان بورس مکلف است شفافیت اطلاعات را به صورت ویژهتر نسبت به گذشته در اختیار مردم قرار دهد. برآورد ما این است تقریباً روزی نزدیک به هزار میلیارد تومان در این چند هفته اخیر به بازار سرمایه آمده است.
برآورد ما این است که نزدیک به هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان تولید نقدینگی روزانه در اقتصاد ایران است. این خودش هم نگرانی و هم ظرفیت است. بنابراین هدایت اینها می تواند به اقتصاد کمک کند، از طرفی اگر این روند شاخص بدون منطق حرکت کند و برخی تصور کنند فقط در بورس به مفهوم حضور در بازار سرمایه سودآوری ایجاد می کند که اساساً این نیست، چون سهام شرکت ها و اوراق بهادار چیزی نیست جز عملیات واقعی میدان.
الان نگرانی جدی ما از دستکاری بازار است. در دنیا قواعد و مقرراتی در این باره وضع می کنند که اگر دستکاری اتفاق افتد یعنی اطلاعات غلط دادن به مفهوم گمراه کردن در حوزه سرمایه گذاری، یعنی چیزی که وجود ندارد را ایجاد کنیم، چیزی که وجود دارد را ...
مجری: الان این اتفاق صورت گرفته است؟
متاسفانه در گزارش هایی که ما داریم، بخشی از این اتفاقات رقم خورده است. شرکت هایی که قیمت سهام آن ها واقعی نبوده است اما به شرایطی رسیده اند و با رویکردی دنبال شدهاند که این قیمت ها، قیمتسازی شده و این نگرانی جدی ما است. مصادیق دستکاری در بازار در گذشته اطلاعات غلط بود یا صورت های مالی غیرشفاف بود، امروز فضای مجازی است که شما متوجه می شوید یکباره اتفاقاتی می افتد و قیمت سهام یکباره چند برابر می شود بدون اینکه با قیمت واقعی ارتباطی داشته باشد.
نکته دیگر حضور در شرکت هایی است که اساساً از نظر ما شرکت های پایه و بنیادین هستند؛ به این مفهوم که اینها شرکت های اصلی هستند و ارزش شرکت آنها بالاترین ارزش در حوزه اقتصاد کشور است. اگر کسانی بخواهند حضور یابند جنس رفتاری متناسب با این انجام دهند. اخیراً در گزارش نظارتیمان آورده ایم و حتماً به سازمان بورس تاکید خواهیم کرد و قطعاً این را اجرایی خواهیم کرد که شرکت ها را بر اساس درجات ریسک تقسیمبندی کنیم.
به عبارت دیگر مردم ما بدانند چه سهامی می خرند و این سهام شرکت چقدر سهامدار دارد و ارزش بازار چقدر است و این شرکت اصلی و یا فرعی است. اینها باید برای مردم مهم باشد. لذا یکی از پیشنهاداتی که الان داریم عملیاتی می کنیم ما گروه های شرکت های بورسی را در سطوح ریسک های مختلف تقسیم بندی کنیم و به مردم بگوییم این گروه مثلا الف و این ده شرکت کاملاً پرریسک هستند.
مجری: آیا بهتر نبود با تاملی زیرساخت ها فراهم می شد و بعد یکباره این اتفاق می افتد و مدیریت می شد که مردم وارد این عرصه شوند؟ یعنی ابتدا زیرساخت قانونی انجام می شد و یا اساسا شدنی نبود؟
ببینید طبیعتاً باید این کار همزمان انجام میشد و از این ظرفیت استفاده می شد. ما نمیتوانیم بازار سرمایه را متوقف کنیم یا بگوئیم دو سه ماه کار نکند، اما به صورت موازی قابل انجام بود.
مستحضر هستید الان لایحه دوفوریتی دولت را در خصوص افزایش سرمایه شرکت های بورسی با روش سلب حق تقدم را داریم؛ به این مفهوم که مالکین قبلی اجازه دهند مالکین جدید کنار آنها سهامدار شوند. طبیعتاً آن چیزی که ما انتظار داریم این است که در میان مدت و بلندمدت قیمت سهام در بازار سرمایه به تعادل منطقی می رسد.
افرادی داریم که واحد مسکونی خود را فروخته و ماشینش را فروخته و حتی قرض کرده و وارد بازار سرمایه شده است؛ این خطا است. ترکیبی از اینها است که می تواند ما را در اقتصاد در جایگاه مطمئنی قرار دهد. همینطور که در بازار سرمایه میگوئیم مردم تک سهم نخرند، روی مجموعه ای از سهام کار کنند.
سهام شرکت های سرمایه گذاری را بخرند که آنها به نمایندگی از ایشان در ترکیب کار کردهاند. حالا در حوزه عملیات، متولیان ما یعنی دولت به ویژه سازمان بورس باید این مسائل را برای مردم تبیین کند.
از نظر ما الان سازمان بورس مکلف است دستهبندی شرکت های پرریسک و کم ریسک را به مردم معرفی کند. سازمان بورس مکلف است از دستکاری قیمت با روندی که در فضای مجازی شکل می گیرد، جلوگیری کند. الان فضای مجازی رها است.
۲۰ هزار نفر صبح تصمیم می گیرند روی این سهم کار کنند و نسبت به خرید اقدام می کنند. ناظر بازار چه کار دارد میکند؟ وقتی متوجه می شوید قیمت سهمی بدون دلیل افزایش می یابد، به هر حال تمام قیمت ها را نظارت می کند و گزارش ها را دارد، سریع باید ببینید چه کسی می خرد.
برخی مواقع در فضای مجازی یک صف غیرمنطقی برای قیمت سهم شکل می گیرد. به حدی بالا می رود و همان مجموعه از عقبه آن خالی می کنند، چه کسانی باید نظارت کنند که مردم عادی در کنار این افراد قرار می گیرند متضرر نشوند؟
اگر کسانی تخلف کردند، ما اعمال ماده ۲۳۴ آئین نامه داخلی مجلس را انجام می دهیم. می گوید اگر دستگاهی در فعل یا ترک فعل اقدامی را انجام دهد یا اقدامی باید انجام می داد، انجام نداد و منجر به تضییع حق شد و او به منزله تخلف محسوب شد، پرونده مستقیم به دستگاه قضائی می رود. لذا این هم روش سختگیرانه مجلس است.
در دوره قبل در خصوص بانک مرکزی این کار را کردیم؛ اینها با هم می تواند ظرفیت بازار سرمایه را به یک جایگاه مهم برساند. فرصت های بسیار مهمی در دل این بازار سرمایه وجود دارد. الان وقتی میگوییم روزی هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان تولید نقدینگی در اقتصاد ایران است یعنی اگر برای این فکری نکنیم این سراغ بازار ارز، بازار سکه و غیره می آید و تورم ایجاد می کند. البته ریشه نقدینگی را باید در اقتصاد خشکاند. ریشه نقدینگی در استقراض دولت از بانک مرکزی است. ریشه نقدینگی افزایش پایه پولی است. خیلی از عوامل موثر در اینجا باید بعنوان پایه تصمیم گیری شود، ولی الان که به هر دلیل دچار این مشکلات هستیم که همزمان با آن باید بتوانیم عوامل را در کشور مدیریت کنیم، قطعاً باید نظارت را در این بخش داشته باشیم که هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه کشور یک اولویت و ضرورت برای اقتصاد ایران است.
مجلس کجای بیاعتمادی مردم به بازار سرمایه است؟
گفتنی است آقای پورابراهیمی با توجه به اینکه در سومین دوره ی متوالی عضو کمیسیون اقتصادی است و عضو شورای عالی بورس هم می باشد علاوه بر اینکه ذکر بعضی مسائل را از قلم انداخت باید خود نیز نسبت به ضعف نظارت در فضای بازار سرمایه کشور و ایرادات مطروحه پاسخگو باشد.
اولا اقای پورابراهیمی بخش زیادی از افت شاخص بازار را به مردم و تازه واردان و فضای مجازی نسبت دادند و هیچ اشاره ای به عملکرد شرکت های حقوقی در عرضه آبشاری سهام در سقف شاخص که از بیستم مردادماه شروع شد و موجب افت سنگین و متوالی شاخص شد نکردند و این درحالی است که عموم مردم و فعالان بازار سرمایه امروز به این موضوع واقفند و یا دست کم شبهاتی در این رابطه برایشان مطرح شده است که متولیان امر باید شفاف سازی کنند.
همچنین جای تعجب دارد که دکتر پورابراهیمی با توجه به اینکه اقتصاد خوانده و از مطلعین مسائل اقتصادی کشور هستند بارها تاکید کنند که رشد قیمت سهام شرکت ها در بورس تنها به تولید و عملکرد آنها در فضای اقتصادی مربوط است اما هیچ اشاره ای به مولفههای اثرگذار دیگر بر قیمت سهام در بازار سرمایه از جمله افزایش دو برابری نرخ ارز در یکسال گذشته و تورم مزمن ۴۰ درصدی سال جاری نکردند!
از طرفی جناب پورابراهیمی به ضعف نهاد ناظر و سازمان بورس ایراد می گیرند و قانون ترک فعل و مجازات آن برای مسئول را مطرح می کنند. اولا باید پرسید شما در مجلس شورای اسلامی به عنوان ناظر بر عملکرد دستگاه های دولتی در رابطه با این موضوعات چه کردید؟ آیا خودتان شامل این ترک فعل یا کم کاری نمی شوید؟ آیا وظیفه نداشتید از وزیر اقتصاد چنین مسائلی را که به خوبی به آن اشراف دارید مطالبه کنید؟ ثانیا اگر ترک فعلی صورت گرفته و قانون وجود دارد انتظار می رود با توجه به اهمیت بازار سرمایه و فراگیری آن در اقتصاد کشور و اهمیتی که خودشان بارها به آن اشاره کردند مردم انتظار دارند در اسرع وقت مجلس به آن ورود کرده و با خاطیان برخورد قانونی نماید.
از سوی دیگر جناب پورابراهیمی عنوان کردند که همزمان با روند رشد شتابان بازار بایستی زیرساخت ها آماده می شد تا مردم با ضعف آگاهی از این بازار متضرر نشوند. با عنایت به اینکه وی عضو شورای عالی بورس است چرا چنین مسائلی را پیش از این عنوان و یا مطالبه و اجرایی نکردند؟
همچنین رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس که از اهمیت بازار سرمایه در رابطه با کنترل نقدینگی و فرصت بی بدیل برای اقتصاد سخن گفتند چرا در خصوص راهکار حل مشکل فعلی بازار و زیان مردم دعوت شده به بورس و فرار کنونی آن ها از بازار به دلیل ترس و بی اعتمادی شکل گرفته سخنی نگفتند!؟
چرا رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نسبت به تصمیمات خلق الساعه، بی برنامگی سازمان بورس و اتخاذ سیاست های اثرگذار بر افت اخیر شاخص بورس که موجب تقویت غلط طرف عرضه به وسیله ی بانکها، کارگزاری ها و صندوق ها و حقوقی ها در بازار سرمایه شد و موجب شکل گیری صف های سنگین فروش شد هیچ اشاره ای نکرد؟! بسیار دور از ذهن است که جناب پورابراهیمی از این مسائلی که بارها نیز از طرف کارشناسان و فعالان بازار سرمایه و رسانه ها در سه هفته گذشته به شدت انتقاد شد بی اطلاع باشند!
همه ی اینها سوالاتی است که رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس و سایر اعضای این کمیسیون به عنوان نمایندگان مردم و مسئول نظارت بر عملکرد دولت و نهادهای دولتی باید بدان پاسخگو باشند و پذیرفته نیست که همانند بسیاری از موضوعات دیگر تنها در قامت یک کارشناس و منتقد نسبت به آن اظهارنظر کنند!