اندیشکده شورای آتلانتیک نوشت: در صورتی که ترامپ در انتخابات نوامبر/آبان پیروز و دوباره رئیسجمهور آمریکا شود، فرصت خواهد داشت که یک بازنگری بر رویکرد شکستخوردهاش درقبال ایران داشته باشد و مقاماتی را انتخاب کند که میانه کمتری با سیاست تغییر حکومت [در تهران] دارند.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - احمد رضاپور؛ اندیشکده شورای آتلانتیک، در گزارشی با عنوان «اگر ترامپ پیروز شود، نیاز به رویکردی جدید در قبال ایران دارد» به قلم «باربارا اسلاوین» روزنامه نگار مشهور آمریکایی و عضو ارشد شورای آتلانتیک نوشت: سیاست ایالات متّحده در برابر ایران طی روزهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا متناقض و ملغمهای از تحریماقتصادی، دیپلماسیبیقاعده و لفّاظیتند توام با اعلام طرح عقبنشینی نیروهای ایالات متحده از عراق و افغانستان است ـــ چیزی که ایران مدّتهاست آن را تبلیغ میکند.
هدف واقعی راهبرد فشار حداکثری دولت ترامپ همواره در هالهای از ابهام بوده است. دستیابی به شروط اعلامی وزیر خارجه آمریکا جهت مذاکره با ایران در سال ۲۰۱۸، مبنی بر تعطیلی برنامه هستهای و عدم حمایت از نیروهای نیابتی در بلاد عرب توسط تهران، بدون نابودی نظام ایران دشوار است. شانس هرگونه مذاکره مجدّد بر روی توافق هستهای سال ۲۰۱۵ صفر است. آن هم در شرایطی که جهان منتظر این موضوع است که بداند ترامپ رئیسجمهور تکدورهای هست یا نه.
عضو اندیشکده شورای آتلانتیک نوشت: ترامپ ادّعای بزرگی کرده است مبنی بر اینکه در صورت پیروزی در انتخابات، میتواند "ظرف چهارهفته" با ایران معامله کند. این درحالی است که ایران هرگونه مذاکره مجدّد را رد کرده است مگر اینکه ایالات متحده به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) برگردد و فقط در قالب یک نشست چندجانبه حاضر به گفتگو با آمریکاییها هستند.
نویسنده مقاله در ادامه نوشت: در همین حال، تهران در حال افزایش سطح ذخایر اورانیوم غنیشده و کاهش زمان فرار هستهای (زمان لازم برای تولید تسلیحات هستهای) است. مضاف بر این، ایالات متحدّه "با اعلام فعاّلسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران در روز ۱۹ سپتامبر" به صورت دیپلماتیک منزوی شده است.حرکتی که مورد پذیرش اعضای شورای امنیت سازمان ملل و متحدان اروپایی آمریکا هم قرار نگرفت.
در صورتی که ترامپ در انتخابات نوامبر/آبان پیروز و دوباره رئیسجمهور آمریکا شود، فرصت خواهد داشت که یک بازنگری بر رویکرد شکستخوردهاش درقبال ایران داشته باشد و مقاماتی را انتخاب کند که میانه کمتری با سیاست تغییر حکومت [در تهران]دارند.درصورتی که ترامپ واقعاً بدنبال توافقنامهای جدید با ایران باشد باید مشوّقهای اقتصادی ملموسی به ایران ارائه کند نه صرفاً گرفتن چند عکس یادگاری نظیر آنچه در گفتگوهای بین آمریکا و کرهشمالی رخ داد. حتی در آن زمان، با توجه به بیاعتمادی قابل درک ایران بعد از تجربه خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و اعمال تحریم سخت و یکجانبه، تضمینی برای یک مذاکره موفّق نیست. ممکن است توافق جدید را کنگره آمریکا تدوین کند تا از فرمان عقبگرد دیگری "توسط رئیسجمهور جدید طی یک دستور اجرایی" جلوگیری کند.
در صورتی که ایالات متحده خارج از برجام باقی بماند، حتی در نشستهای چندجانبه هم کانال آمادهای جهت تعامل با ایران نخواهد داشت. یک راه جایگزین این است که رویکرد منطقهای را با هدف تامین امنیت و منع گسترش تسلیحات هستهای از کانالهای تعاملی بین ایران و همسایگان عربی آن در پیش بگیرد. ایران مکرراً اعلام کرده است که درپی بمب اتمی نیست و ممکن است از طرح منطقه عاری از تسلیحات هستهای در خلیج فارس "به منظور کسب اطمینان از توسعه برنامه هستهای سعودی و امارات محدود به اهداف غیرنظامی" حمایت کند. در سال گذشته، حسن روحانی رئیس جمهور ایران از طرح «صلح هرمز» رونمایی کرد. هدف از این طرح ابتکاری، گردهم آوردن هشت کشور حاشیه خلیج فارس جهت گفتگوهای امنیتی بود.
عضو این اندیشکده آمریکایی به دولت بعدی پیشنهاد کرد: پنچ عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا میتوانند چنین گفتگوهایی را با استفاده از الگوی برجام، ترتیب دهند. محلّ گفتگوها میتواند در "وین و ژنو" یا "عمان، قطر و کویت" باشد. میتواند توافقی درباره ساماندهی محدودیتهای هستهای باشد که ایران ذیل برجام آن را پذیرفته است؛ نظیر:پروتکل الحاقی منع گسترش تسلیحات اتمی، کنوانسیونهای بین المللی پیرامون انرژی هستهای، محدودیت در ذخیره اورانیوم غنیشده و ممنوعیت تولید پلوتونیوم [تا ابد].این برنامه کاری میتواند در نهایت به حوزههای دیگر شامل موضوعات مربوط به امنیت دریایی و اعلام آزمایش موشکی تسرّی یابد.
جهت فراهم کردن بستر چنین گفتگوهایی لازم است که دولت ترامپ سیاست تحریمی علیه ایران را تقلیل دهد و حداقل دسترسی به درآمدهای نفتی فریزشده در بانکهای خارجی را به ایران بدهد. با توجه به خسارتی که بر اثر پاندمی کرونا و آینده مبهم بازار نفت به اقتصاد کشورها وارد شده، نیاز است دولتهای منطقه غرب آسیا بر روی راههای توسعه اقتصادی و کاهش هزینههای بیهوده متمرکز شوند. کشورهای منطقه باید روابط تجاری را به حداکثر برسانند و به تحریمهای اعمالی نظیر آنچه سعودی و امارات در طول سه سال گذشته علیه قطر اعمال کردند، پایان دهند. دولت ترامپ همراه با پیگیری عادیسازی روابط پادشاهان عرب و اسرائیل، باید برای خاتمه دادن به این نوع انشقاقات بیشتر لابی کند.
نویسنده مقاله در ادامه این موضوع را که برجام پلی برای رسیدن به توافقات گستردهتر پیرامون مسائلی نظیر پرونده منطقهای بود، مطرح کرد و نوشت: البته تصوّر بازگشت ایالات متحده به دیپلماسی در دولت بایدن با توجه به ابراز تمایل وی برای پیوستن مجدّد به برجام در صورت انجام تعهدات توسط ایران محتملتر است. توافق هستهای ایران و ۱+۵ قرار بود راهی برای یک توافق گستردهتر در زمینه منطقهای و روابط آمریکا - ایران باشد که عمر آن با پیروزی ترامپ در سال ۲۰۱۶ کوتاه شد. هرکسی رئیسجمهور آمریکا شود با این واقعیت رو به رو خواهد شد که جمهوری اسلامی از بین نمیرود.سیاست مبتنی بر آرزوها و تمایلات اسرائیل و کشورهای عرب [تنها] ایران ومتحدانش را سرسختتر خواهد کرد و آسیب بیشتری به منافع ایالات متحده و دوستانش وارد میکند.
مطالب فوق لزوماً مورد تایید خبرگزاری نیست و صرفاً جهت مطالعه مخاطبان ترجمه شده است.