به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، این روزها امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه به مانند مارکوپولو به این کشور و آن کشور سفر میکند و در هر مقوله سیاسی به اظهار نظر میپردازد.
یک روز مکرون در مورد لیبی خط و مشی تعیین کرده و روز دیگر با سفر به بیروت پایتخت لبنان که این روزها به شدت درگیر مواجهه با پیامدهای فاجعه بار انفجار 14 مردادماه بندر در این شهر است، برای دولتمردان آن چارچوبی برای اعمال اصلاحات ترسیم میکند.
رئیس جمهور فرانسه را میتوان امروز لب تیز سرنیزه اروپا در مواجهه با ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور نیز اعلام کرد، به طوری که مکرون بارها در موضوع لیبی، قبرس، یونان، سوریه و حالا مناقشه قرهباغ علیه اقدامات آنکارا موضع گرفته و به تازگی در اظهار نظری، اردوغان را تهدید به مشخص کردن حد و حدود خود کرده است.
پایان ایده اروپای واحد
بر کسی پوشیده نیست که اروپای کنونی دیگر آن عظمت و شکوه دوران استعمار را ندارد و کشورهای قاره سبز این روزها به شدت درگیر مسائل داخلی خود هستند. ناکامی اقتصادی و مشکلات سیاسی سبب شده است که مردم در بسیاری از کشورهای اروپایی ازاحزاب سنتی رویگردان شده و به سوی احزاب راستگرای رادیکال اقبال یابند.
در این میان برگزیت نیز به یک استخوان لای زخم در اتحادیه اروپا تبدیل شده و با خروج انگلیس از این اتحادیه 28 عضوی، بروکسل (مقر اتحادیه اروپا) یک عضو پرقدرت از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی را از دست میدهد و همین موضوع به زعم کارشناسان سبب افول جایگاه اتحادیه اروپا خواهد شد.
ایده اتحادیه اروپا بعد از فروکش کردن شعلههای آتش جنگ جهانی دوم برای تشکیل اروپایی واحد که در آن همه مردم شهروند یک اتحادیه فراملی محسوب شده و در بازار بزرگ واحدی مشغول به کار میشوند، از سوی وزیر خارجه فرانسه مطرح شد تا بتواند مانع از آغاز جنگ جهانی دیگری در این قاره شود.
اما حالا خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و اختلافات شدید کشورهای عضو این اتحادیه سبب شده است که بسیاری ضمن اعلام آغاز پایان ایده اروپای واحد، از نبود رهبری قدرتمند در راس کشورهای اروپایی صحبت کنند.
با خروج انگلیس از اتحایده اروپا، بیشترین مسئولین هدایت این اتحادیه بر عهده آلمان و فرانسه خواهد بود و همگان میدانند که آنگلا مرکل صدراعظم ژرمنها، روزهای پایانی کار خود را در برلین میگذراند و از هم اکنون نگرانیها در مورد جانشین وی و بحث آینده آلمان سبب شده است که بسیاری نقش آلمان پدر پیشبرد اهداف اتحادیه اروپا را در آینده کمتر تحلیل کنند.
مکرون به دنبال احیای امپراتوری ناپلئونی
در مقابل اما فرانسه تلاش میکند تا این کشور را در غیاب انگلیس و همچنین کم کاری آلمان بهعنوان رهبر اتحادیه اروپا معرفی کند. همگان میدانند که در اوایل سده هجدهم و با روی کار آمدن نائلئون بناپارت در فرانسه، این کشور که با تازگی از درون یک انقلاب خارج شده بود و سلطنت لوئیها را برانداخته بود، بار دیگر به شکل امپراتوری درآمد و ناپلئون تلاش کرد تا با ماشین جنگی، بر اروپا مسلط شود که نتیجه آن شکستهای پی در پی پشت دروازههای روسیه و نبرد «واترلو» بود.
از همان زمان بود که فرانسویها همیشه کوشیدند تا خود را میراثدار امپراتوری ناپلئون دانسته و برای بازگرداندن آن شکوه از دست رفته، تلاش کنند. با ورود مکرون جوان به کاخ الیزه اما این تلاشها شدت گرفت و جوانترین رئیس جمهور تاریخ فرانسویها این زمان را بهترین فرصت میداند که در غیاب رقبای دیرین، امپراتوری فرانسه را احیا کند.
از همین رو است که مکرون و به طور کلی پاریس به صورت فعالی در تمامی مسائل مربوط به اروپا دخالت میکند. مکرون یک روز در مورد مسائل برگزیت صحبت میکند، پیشنهاد تشکیل ارتش واحد اروپایی ارائه داده و یا بسته حمایتی واحد برای مقابله با کرونا در تمامی اروپا مطرح میکند.
فرانسه به دنبال جایگزینی آمریکا در جهان
این روزها، رویای مکرون حتی فراتر از مرزهای قاره سبز رفته و وی تلاش میکند در غیاب آمریکا، نقش آفرینی فرانسه را در مناقشات بینالمللی افزایش دهد. از همین رو است که رئیس جمهور فرانسه از لبنان به عراق میرود و با مقامات این کشور دیدار و گفتگو میکند، آن هم در زمانی که بغداد و واشنگتن در حال مذاکره برای دستیابی به یک چارچوب برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق هستند.
مکرون این روزها برنامه کاری شلوغتری نیز دارد و در مقابل ترکیه در لیبی و مدیترانه شرقی ایستاده است. رئیس جمهور فرانسه همچنین نسبت به اقدامات آنکارا در مناقشه قرهباغ هشدار داده است. وی تلاش میکند حالا که آمریکا و به خصوص هیئت حاکمه کنونی این کشور با شعار اول آمریکا، تمایلی به ورود به مناقشات بینالمللی ندارند، فرانسه را جایگزین واشنگتن کند.
نباید از یاد برد که فلورانس پارلی وزیر دفاع پاریسیها دو سال پیش و در اجلاس امنیتی منامه در بحرین از بیعملی آمریکا در منطقه خلیج فارس انتقاد کرد و در پایان از آمادگی فرانسه برای کمک به کشورهای عرب منطقه برای تامین امنیت خود و فروش سلاح به آنها خبر داد.
اظهارات وزیر دفاع فرانسه در منامه، از ترفندی تکراری حکایت میکرد که پیشتر نیز توسط کاخ سفید در قبال سران مرتجع منطقه پیگری میشد که نتیجه آن تعبیر گاوهای شیرده از سوی ترامپ بود.
از همان زمان بسیاری از تحلیلگران بر این نکته تاکید کردند که پاریس تلاش میکند تا از فرصت و خلا پیش آمده که ناشی از بیمیلی کاخ سفید برای حضور در مسائل دنیا به منظور تمرکز بر چین است، استفاده کرده و ابتکار عمل را به دست بگیرد.
فرانسه میانجی در برجام
همچنین نباید از یاد برد که بعد از خروج آمریکا از برجام، این فرانسه بود که فعالانه در عرصه بینالمللی تلاش کرد تا ضمن حفظ توافق هستهای، از انجام اقدامات تقابلی از سوی ایران اجتناب کند و در کنار آن تلاش کرد تا تهران و واشنگتن را در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد دور یک میز بنشاند.
مکرون همچنین در کنار این تدابیر، تلاش کرد تا با اظهاراتی گستاخانه از توافقی صحبت کند که ضمن دربرگیری مسائل منطقهای و تسلیحاتی، از لزوم حصول توافقی جدید با ایران صحبت کند.
علی اکبر فرازی سفیر پیشین ایران در رومانی در همین رابطه معتقد است: امانوئل مکرون میخواهد نقش آمریکا را در منطقه غرب آسیا کاهش دهد و یا خود این نقش را بر عهده بگیرد. بعد از روی کار آمدن ترامپ و حرکتهای یکجانبهگرایانه آمریکا در مسائل مختلف، فرانسه بارها هشدار داده است که آمریکا نمیتواند شریک قابل اعتمادی باشد.
وی ادامه داد: به نظر میرسد که مکرون این رویا را دارد که بتواند عظمت گذشته فرانسه را احیا کرده و جایگزین هزمونی آمریکا شود؛ اما این را که برای تحقق آن چقدر توانمند هستند، آینده نشان خواهد داد.
اما حالا با نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، مکرون که دوره خود را خالی از دستاورد دانسته و تصور دارد که در حوزه اقتصادی مردم از وی ناراضی هستند که نمود عینی آن اعتراضات جلیقه زردها است، تلاش میکند تا با حضور بینالمللی این ادعا را به جامعه فرانسه مطرح کند که وی در قامت ناپلئون توانسته است رویای فرانسویها توانسته است تا امپراتوری بناپارتی را احیا کند.