گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- فاطمه قربانی رضوان؛ درخت گردو، زیبا، سایه افکن، مقاوم و استوار اینبار، اما مصیبت زده، سوخته، بی نفس، ولی همچنان پا برجا. اینبار پای درخت گردو خبری از گردوهای رسیده و صدای همهمه کودکانه که به بهانه برداشتن سهمی بیشتر از دانههای گردو دور هم جمع شده اند نیست. این بار پای درخت گردو چیز دیگری ریخته.
فیلم سینمایی «درخت گردو» جدیدترین ساخته محمدحسین مهدویان در ژانری جنگی به موضوع بمبباران شیمیایی منطقهی سردشت در زمان حمله عراق به ایران میپردازد و عدهای معتقدند به علت برخورداری از موضوعی جهانی میتواند گزینهی خوبی برای معرفی به رقابت اسکار باشد.
امسال با وجود شرایط پیش آمده به علت شیوع بیماری کرونا زمان معرفی فیلمها به فستیوال اسکار یکم دسامبر (۱۱ آذر) اعلام شده است.
براساس قوانین اسکار فیلمهایی که در رقابت حضور مییابند باید تا ۱۱ آذر ماه حداقل یک هفته فروش تجاری در کشورشان داشته باشند. با توجه به این بند، اکران عجولانه و یک هفتهای درخت گردو از پنجشنبه ۸ آبان در پردیس سینمایی بهمن سنندج تا ۱۳ آبان ماه به صورت ۴ سانس در هر روز این گمان را قویتر میکند که این فیلم هم جزء گزینههای جدی مسئولان برای شرکت در این رقابت قرار گرفته شده باشد. در واقع با این اکران یک هفتهای هم فیلم واجد شرایط کافی برای معرفی به این رقابت میگردد و هم اجباری برای اکران عمومی آن در این شرایط بد سینمای تهران وجود نخواهد داشت.
علی سرتیپی، پخشکننده فیلم سینمایی «درخت گردو» درباره تقاضای این فیلم برای شرکت در اسکار گفت: «فیلم «درخت گردو» سه ویژگی مهم برای حضور در این رویداد دارد. این فیلم از یک بازیگر بینالمللی برخوردار است، در واقع پیمان معادی بازیگر این فیلم چهرهای جهانی دارد که میتواند در موفقیت فیلم تاثیرگذار باشد، ضمن اینکه سلیقه اسکار چنین است که فیلمهای بیگ پروداکشن را برگزیند که «درخت گردو» از این موضوع هم برخوردار است.»
وی در ادامه گفت: «از سوی دیگر، این فیلم، موضوعی انسانی و جهانی و قابل درک برای همه دارد، از همین رو ما درخواست نمایش یک هفتهای آن را کردیم تا بتوانیم متقاضی حضور باشیم.»
با این حال برخی منتقدان معتقدند که این فیلم دچار ضعفهای مهمی در فیلمنامه و حتی انتخاب بازیگر است. به طور مثال انتخاب مهران مدیری و بازی او در این فیلم کاملا از ساختار اصلی بیرون زده است. مدیری فرصت ایفای یک نقش کاملا متفاوت را در کارنامه خود داشته است، اما متاسفانه هیچ استفادهای از این فرصت نکرده. منتقدان انتخاب او را برای نقش پزشک مناسب ندانستند و معتقدند معادلات مالی در انتخاب این بازیگر نقش پررنگی داشته است.
محمد عنبرسوز منتقد سینما در مجله نقد فیلمگردی نوشت: «در عرصه بازیگری، اجرای شاخص پیمان معادی کاملا به چشم میآید؛ بازی ویژهای که بیشتر از بیان، مبتنی بر بدن این بازیگر کارکشته و پرافتخار است و نشان از آمادگی بالای او دارد. معادی بدون کمترین اغراقی نقشش را درک کرده و با بیرون آمدن از پوسته شهری و نسبتا شیک سالهای اخیرش، هم موفق شده زبان کردی را به شکل مطلوبی (لااقل برای بیننده غیر کرد زبان) ادا کند و هم در مواقع لزوم، تسلط قابل قبولی در چهره و اجزای صورت از خودش نشان میدهد. مینو شریفی، چهره تازه فیلم هم ارائه قابل قبولی دارد و در نقش مریم به عنوان بازیگر نقش مکمل زن به اندازه و باورپذیر ظاهر میشود. گاف تیم بازیگری، اما به حضور نمایشی و نچسب مهران مدیری بازمیگردد و البته که بخش عمده این نقطه ضعف، نه به شخص مدیری، بلکه به کارگردان برمیگردد. از مسائل فرامتنی و حاشیههای بیفایدهای مانند دلیل یکی بودن تهیهکننده این فیلم و مجموعه «دورهمی» هم که بگذریم، وزن مهران مدیری در عرصه کمدی، سنگینتر از آن است که بتوانیم او را انتخاب مناسبی برای نقش دکتر «درخت گردو» بدانیم.»
از نظر محتوا هم منتقدان معتقدند که فیلم تنها به بیان مسئله پرداخته است و هدف آن تنها تحت تاثیر قرار دادن مخاطب از فاجعه بمباران شیمیایی سردشت بوده بدون آنکه علت آن و یا حتی نتیجه این بمبباران را به تصویر بکشد.
پرویز جاهد منتقد سینما در روزنامه ایران نوشت: «شکل فیلم مهدویان این است که از فاجعه سردشت، راززدایی نمیکند بلکه با عیان کردن تمامی آن در برابر چشمان ما سور سینمایی چشمگیری میسازد که محصول شیفتگی فیلمساز به نمایش جنگ و فجایع آن به شیوهای هالیوودی است. کار او این بار متأسفانه از سطح تقلیدهای بیمایه و اغواگریهای هالیوودی در نمایش فاجعه فراتر نمیرود و نمیتواند تراژدی را با سویههای دردناک آن به نمایش بگذارد.»
یحیی نطنزی دیگر منتقد سینما معتقد است: «درخت گردو» از این نظر با مخاطبش شبیه افراد صاحبعزایی برخورد میکند که وارد مجلس ختمی شدهاند و با تن دادن به فضای سنگین مراسم و گوش سپردن به صدای نوحهخوان چشمیتر میکنند و به اصطلاح سبک میشوند، اما چند ساعت بعد از مراسم به زندگی عادیشان برمیگردند. درحالیکه مخاطب امروزی، ۳۲ سال بعد از واقعه غمبار سردشت، شاید به جای عزاداری و تجربه این حس مقطعی بیشتر به یک واکاوی عمیق نیاز داشته باشد؛ به یک رویکرد تند و تیزتر نسبت به چرایی و چیستی وقایع تاریخی که سازنده «درخت گردو» در دستاوردهایی مثل «آخرین روزهای زمستان» یا «ماجرای نیمروز» به خوبی از عهدهشان برآمده بود. به همین دلیل فیلم جدید مهدویان با اینکه قدرت کارگردانیاش را همچنان به رخ میکشد، اما همزمان اثری محافظهکار هم به نظر میرسد و مخاطبش را چندان سرذوق نمیآورد.»
در واقع فیلم درخت گردو تنها احساسات مخاطب را هدف قرار داده و در این مسیر نیز بسیار موفق هم بوده است. این را میشود تنها با گذشت یک ربع از فیلم و شروع ضربههای احساسی و عاطفی به مخاطب متوجه شد.
در پایان تماشای درخت گردو میتوان به این اتفاق رسید که این فیلم نه ضد جنگ است و نه میتوان به آن برچسب سفارشی یا حکومتی بودن زد. در واقع کارگردان برخلاف تمام آثار قبلی خود که در آنها از کوچکترین موضوعات به برداشتی ایدئولوژیک میرسید در این فیلم از این نوع برداشت شانه خالی میکند و حواس مخاطب را با نمایش سکانسهایی سراسر رنج و درد پرت میکند. ما به خوبی در "لاتاری" شاهد آن بودیم که از مسئله غیرت به چه شکل استفاده شد و یک ساختار منسجم از این موضوع به تصویر درآمد، اما بعد از مواجه با "درخت گردو" این را سخت میتوان پذیرفت که مهدویان تنها به بیان مسئله از بُعد هولناک آن بپردازد بدون آنکه از الزامات ایدئولوژیک آن سخن بگوید.
با این اوصاف به جد نمیتوان منکر عناصر بسیار قوی و با کیفیت این فیلم شد. فیلمبرداری شاخص، چهره پردازی فکرشده، استفاده از موسیقی متناسب با اقلیم و حال و هوای فیلم نشان از گروهی منسجم و توانمند دارد که در نهایت تصویری ساختارمند را ارائه میدهند.
فارغ از تمام این مسائل، عدهای نیز معتقدند «درخت گردو» به دلیل ترسیم این موضوع جهانی و به تصویر کشیدن رنج مردم مظلوم سردشت در زمان حمله عراق به ایران میتواند حضوری متفاوت در این رقابت داشته باشد.
حالا باید منتظر ماند و دید که درخت گردو میتواند در زمین فستیوال اسکار ریشه بدواند و میوه بدهد یا خیر.