بورس بازاری که با ضریبدهی رسانههای دولتی و برجستهسازی آنها از خلوت خواص به حوزه عمومی جامعه راه یافت؛ بازاری که اولین نشانههای تولد آن در ایران را میتوان در سال ۱۳۱۵ و پذیرش ۱۰۵ شرکت در آن جستجو کرد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، جنس بازار سرمایه خاص است، بهجرئت میتوان گفت تا یکسال پیش بسیاری از مردم ایران با عباراتی همچون «سرمایهگذاری را باید حس کرد و بورس سرمایهگذاری مجازی است» به بازارهای موازی همچون طلا، زمین و مسکن رغبت نشان میدادند. آزادسازی سهام عدالت که بنابر درخواست ریاست محترم جمهوری و موافقت مقام معظم رهبری (مدظله) صورت گرفت و همزمانی آن با همراهی نهادهای حقوقی و تزریق نقدینگی سنگین به بازار به همراه موج رسانهای که دولت محترم و شخص ریاست دولت در شبکههای اجتماعی ایجاد کرد، مقدمهای بر هجوم روزانه چند هزار میلیارد تومان نقدینگی به بازار شد تا شاخص کل بازار سرمایه که به درست یا غلط اصلیترین دماسنج تب یا لرز سرمایه است بیوقفه جدی تا قله دو میلیون واحدی پیش برود و مردم هرروز صفنشین غیرمنطقی اغلب سهمها باشند تا بدون هیچ تحلیل علمی فقط سهامدار شوند به این امید که منابع مالی آنها که گاهی از فروش خانه و ماشین و طلا و وام یا پسانداز ازدواج و ... تأمین شده بود، در کوتاه زمانی توسط این بازار افسونگر چندبرابر شود. برابر آمار رسمی دولت تا پیش از سال ۹۹ چیزی حدود ۱۱ میلیون کد بورسی صادر شده بود که ۲/۵ میلیون نفر آنها حداقل یک معامله در سال داشتند، اما بهیکباره مواردی که پیشتر اشاره کردیم سبب شد که در سال ۹۹ و تنها در ۶ماهه نخست چیزی حدود بیست میلیون کد بورسی صادر شود و ۸ میلیون کد حداقل یک معامله داشته باشند! عمق وحشتناک فاجعه جایی هویدا میشود که به یاد بیاوریم اکثر این افراد بدون کوچکترین آموزش تخصصی وارد بازاری شدند که عدم آشنایی با ساز کار آن میتواند تمام دارایی را پودر کند، فردی را تصور کنید که منزل مسکونی خود را به امید سود زیاد فروخته و ناآشنایی با بازار باعث شده تمام دارایی خود را بر روی یک سهم بسیار گران سرمایهگذاری کرده یا بهاصطلاح بورسیها «تک سهم» شده است. در چنین شرایطی اختلاف دو وزیر کابینه برای عرضه صندوق دولتی دوم تمام اعتماد مردم به دولت را از بین میبرد و سکه بورس از رونق میافتد تا روزهای سیاهبختی سهامداران شروع شود. دولت نمیتواند با توجیهات و توضیحات تئوریهای بازار سرمایه همچون اینکه ضرر بازار سرمایه را فقط باید در خود بازار جبران کرد یا اینک بورس بازاری بلندمدت است مقابل هیجان فروش سهامداری را بگیرد که هر صبح با آب رفتن ۵ درصد از سرمایه زندگی خود مواجه است! دولت در مقابل مردم مسئول است چراکه برخلاف مؤسسات مالی و اعتباری نمیتوان توپ را در زمین نهادهای ناظر انداخت، دولت در میان هشدار تمام دلسوزان و منتقدان که مردم را بدون آموزش در بورس رها نکند و یا سرمست از صعود بیوقفه بازار نباشد چراکه صعود بیمنطق قطعا سقوط هولناکی نیز در پیش دارد، امروز اگر از دولت انتظار میرود بازار را حمایت کند به دلیل این است که مردم را به میانه گود کشیده است و نباید این بازار به مسلخ اعتماد مردم به حاکمیت تبدیل شود اگر روزی که مردم به سمت کارگزاریها هجوم میبردند به خواست خود میرفتند و دولت نقشی در ترغیب مردم نداشت امروز این توجیه قابلقبول بود که ماهیت بازار سرمایه مردمی است و دولت نباید دخالت کند. از روزی که بازار وارد فاز اصلاح شد دولت بارها وعده داد، جلسه گذاشت، قوانین را تغییر داد، اما هیچیک اثر بلندمدتی نداشت و حداکثر یک رونق چندروزه به وجود آورد بهنحویکه بازار ۳ درصد رشد میکرد، اما بلافاصله افت ۱۰ درصدی را تجربه میکرد! مجموعه بازار حدود سه ماه است روزهای تلخی را تجربه میکند و دیگر خسته از روزهایی است که مسئولین محترم فقط با وعده دادن سعی در کنترل جو بازار دارند، سهامداران امروز دیگر خسته از انتظار برای معرفی سبد گردان و تخصیص منابع صندوق توسعه ملی هستند بهنحویکه کوچکترین روان شدنی در معاملات سیل عرضه در نمادها را به راه میاندازد، مسئولین کمی به خود بیایند بسیاری از نمادها بیش از ۵۰ درصد از ارزش تیرماه خود را ازدستداده است و مردم ناراحت هستند و نوعی خشم پنهان در قلب مردم متولد شده است اگر فقط کدهای معاملاتی فعال را که ۸ میلیون نفر هستند حساب کنیم و هر کد را متعلق به یک خانواده با ۳ عضو حساب کنیم به معنای سادهتر امروز حداقل ۲۱ میلیون ایرانی بخشی از دارایی خود را در بورس از دست دادند و دچار استرسهای شدیدی شدند و این میتواند در آینده به چالش بزرگ امنیتی برای کشور تبدیل شود اگر مسئولین فکر چاره نکنند. روز سهشنبه خبر جلسه مشترک دولت و مجلس برای کنترل وضعیت بازار سرمایه منتشر شد و این بار خبر آمد که منابع صندوق توسعه بالاخره به بازار گردانی تخصیص یافت و بخشی از منابع سازمان بورس اوراق بهادار به بازار گردانی اختصاص یافت. امیدواریم که مسئولین این بار وعدهها را جامه عمل بپوشانند و اعتماد شکسته شده مردم را که بهحق سرمایه ارزشمند حاکمیت در همه عرصهها است، بازسازی کنند تا در آینده شاهد به وجود آمدن چالشهای امنیتی مانند موضوع مؤسسات اعتباری غیرمجاز و خصوصیسازیهای بیقاعده نباشیم، آقایان مسئول! مردم خسته از وعده در انتظار عمل شما هستند دعواهای سیاسی و مقصر معرفی کردن دردی از جامعه دوا نخواهد کرد.