ساعتی پس از انتشار متن نامه قالیباف اصل، وی استعفای خودش را رسما تکذیب کرد؛ در حالی که مدیر روابط عمومی سازمان بورس هم برخلاف ادعای رئیس بورس مدعی شد که قالیباف اصل استعفا داد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ خبری منتشر شد که سکاندار بازار سرمایه ایران سرانجام صندلی ریاست را ترک کرد. حسن قالیباف اصل این اواخر در میان سرمایهگذاران خرد به دشمن شماره یک صفهای خرید بازار و تبدیل به صف فروش معروف شده بود. این اولینبار نیست که در محافل بورسی خبر رفتن او به بیرون درز میکند. خبر خروج وی از سازمان بورس در ماههای اخیر بیش از سه بار در فضای مجازی منتشر شد؛ خبری که هر بار با حواشی مختلفی همراه بود و نمیتوان تاثیر آن بر روند معاملات روزانه را نیز انکار کرد. در نهایت امروز خبر رسید که شورایعالی بورس با استعفای قالیباف اصل از ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار موافقت کرد؛ استعفایی که گفته میشود آن را از یک ماه و نیم پیش به وزیر اقتصاد ارائه کرده بود.
وضعیت عجیب و غریب بورس طی ماههای اخیر و دود شدن سرمایه بسیاری از مردم عادی که به امید کسب سود یا حفظ ارزش پول با لبیک به دعوت دولتمردان به ویژه شخص رئیسجمهور به این بازار پرنوسان ورود کردند موجب تجمعهای اعتراضی بسیاری از مالباختگان شد.
این درحالی است که ساعتی پس از انتشار متن نامه قالیباف اصل، وی استعفای خودش را رسما تکذیب کرد؛ رئیس سازمان بورس اوراق بهادار تهران در حاشیه جلسه با اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: استعفا نداده ام و نمیدانم خبر استعفای مرا چه کسی منتشر کرده است؛ شاید مرا برکنار کنند، اما استعفا نداده ام اطلاع ندارم که چه کسی این خبر را و با چه هدفی منتشر کرده است.
در حالی رئیس سازمان بورس از منبع انتشار خبر استعفایش اظهار بی اطلاعی میکند که اصل خبر و نامه استعفا، توسط پایگاه خبری بازار سرمایه ایران (سنا) که وابسته به سازمان بورس است، منتشر شده بود؛ مدیر روابط عمومی سازمان بورس هم برخلاف ادعای رئیس بورس مدعی شد که قالیباف اصل استعفا داد.
سیاوش وکیلی در این باره گفت: خبر استعفای دکتر حسن قالیباف اصل از پست ریاست سازمان بورس درست است و در تارنمای رسمی سازمان بورس منتشر شده است؛ اخباری که استعفای ایشان را تکذیب کرده، فیک است.
در متن نامه منتسب به استعفای حسن قالیباف اصل آمده است: در سختترین شرایط که مردم دعوت عمومی به بازار سرمایه شده بودند، آزادسازی سهام عدالت و فروش صندوقهای سهام دولتی (ETF) در بورس در حال انجام بود، این وظیفه خطیر را بر عهده گرفتم و در طول چند ماه خدمت در دشوارترین شرایط به دنبال توسعه بازار، تامین مالی ابزارها و نهادهای مالی بودم که در کمترین زمان بزرگترین کارها در بازار سرمایه انجام شد، اما به واسطه اقدامات سیاسی و ورود غیرحرفهای و بیش از حد اشخاص و مسوولین به مباحث بازار سرمایه و بروز افت و خیز شدید شاخص کل بورس تهران هیچ وقت دیده نشد.
باز و بسته شدن نطق روحانی با شاخص بورس!
وضعیت قرمز بورس موجب شد تا در هفتههای اخیر جهانگیری و روحانی جلساتی را بورسیها داشته باشند و اتفاقا هر دو مسئولان را از اعلام نظرات غیرکارشناسی در بورس بر حذر دانستند و تأکید کردند که دولت مخالف دخالتهای دستوری در بورس است و ...!
قبلاً هم حسن روحانی در خصوص بازار سرمایه و سپردن تمام امور مردم به بورس در زمان ریزش بورس (در ۲۶ مردادماه در جلسه ستاد اقتصادی) گفته بود: کارشناسانان بازار سرمایه، نوسانات تصحیح کننده در بورس را امری عادی و طبیعی میدانند، اما در عین حال باید از ناهماهنگی در اظهارنظرها و اقدامات اجتناب نمود.
با این وجود، اما ظاهراً روحانی و تیم اقتصادیشان در دولت هیچ اعتقادی به حرفهای خود ندارند و مصداق بارز آن هم ناهماهنگیهای وزرا در مورد عرضه پالایش یکم، قیمت گذاری دستوری فولاد، نرخ ارز و... است.
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی و فعالان بازار سرمایه، آنچه در یک هفته اخیر باعث شده تا بورس رنگ قرمز بگیرد، وعده دلار ۱۵ هزار تومانی از سوی رئیس جمهور بود آنهم در حالیکه هیچیک از مولفههای اقتصادی در زمینه افزایش ارزش پولی تغییری نکرده است. وعده دلار ۱۵ هزار تومانی به امیدآزادسازی منابع بلوکه شده ایران در کره جنوبی درحالی از سوی روحانی به مردم داده شد که اتفاقا دیدار اخیر تیم ایرانی با طرف کرهای دستاورد چندانی نداشت و هیات کرهای به ایران پیشنهاد داده بود بجای پولهای بلوکه شده، امبولانس و کیت کرونا بدهد!
نگاهی به اظهارات و اقدامات به اصطلاح حمایتی دولت از بورس در ماههای گذشته نشان میدهد که تحلیل تکنیکال شاخص از سوی آقای واعظی مسئول دفتر روحانی و بیان حمایت ۱۶۰۰۰۰۰ واحدی شاخص، دخالت وزارت صمت در قیمت گذاری محصولات فولادی در بورس کالا و افزایش سود بین بانکی و اوراق بهره باعث تشدید ریزش بازار شده است. طی هفتههای اخیر با نزولی شدن شدید بورس حسن روحانی سکوت عجیبی پیشه کرد در حالیکه با رشدهای مصنوعی و دستوری بورس، برخلاف این روزها به شدت مردم را دعوت به حضور در این بازار کرد.
مدیران میانی قربانی روحانی
اوایل امسال بود که شاپور محمدی در اعتراض به سیاست و خواست دولت برای رشد شارپی بورس استعفا کرد؛ بازار بورس تهران از سال ۹۸ رشد پرشتابی به خود گرفت و به شکل بیسابقهای بر سرعت رشد آن در سال ۹۹ افزوده شد. شاخص کل از سطح ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار فراتر رفت و فقط در ابتدای سال جدید در کمتر از چهار ماه تقریباً سه برابر شد.
این سطح بیسابقه از رشد ارزش بورس و مبادلات مالی آن در حالی است که نتوانست به رشد واقعی سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه ثابت به شکل معنیداری کمک کند. مهمتر آنکه وضعیت بورس و ادامه آن به شدت بحرانخیز و همراه با تخریب بیشتر وضعیت اقتصاد کلان بود. در نتیجۀ انتظارات شکل گرفته در بورس، تولید با سرمایهگذاری و تأمین مالیِ داخلی بیش از پیش تعطیل شده، بر نابرابری افزوده شده و بازار پول در معرض تخریب از مجرای افزایش سرعت گردش پول و تبدیل هرچه سریعتر شبه پول به پول قرار گرفت و حتی فشار درونزایی برای خلق نقدینگی و پایه پولی مضاعف ایجاد کرد.
کارشناسان معتقدند از منظر پولی، مسئله در اینجا بیش از اینکه مقدار کمّی نقدینگی و پول باشد، تغییر در انتظارات و در نتیجه تغییر سرعت گردش پول است؛ بنابراین علل اصلی را باید در زمینههای تغییر انتظارات دید، تا کمیتهای پولی. مسالهای که تعدادی از اقتصاددانان در مورد پیامدِ ادامه روند قبلی بازار بورس هشدار دادند؛ امری که امروز به وقوع پیوست و حباب بورس ترکید.
ادبیات شکلگیری حبابهای قیمتی به ویژگیای از کنش سرمایهگذاران توجه دارد که در آن سرمایهگذار به جای توجه به دادههای بنیادی یک سهم، بر اساس روند گذشته قیمتی، چشم انداز آتی خود از بازار را شکل میدهد. چنین رفتار و انتظاراتی بیش از آنکه فردی باشد، مبتنی بر کنشهای جمعی و گلهای و شکلگیری اطمینان خود-برآورنده از یک روند ادامهدارِ افزایش قیمت است.
احتمال شکلگیری چنین رفتاری همواره وجود داشته و در تجربیات سایر کشورها نیز قابل مطالعه است. امّا اگر مجموعه بدنه سیاستگذاری به طور پیاپی این پیام را مخابره کند که بورس به شکل استثنایی و ویژه مشمول حمایت و پشتیبانی آن است، عملاً این تصوّر بوجود خواهد آمد که حاکمیت نقشه «بیمهگر کلان» بورس را بعهده گرفته و اجازه سقوط آن را با بهکارگیری انواع ابزارها نخواهد داد. متأسفانه، بخصوص بعد از سقوطهای پی در پی اخیر، از سوی مسئولین مختلف و حتی افرادی مرتبط با سطح عالی حاکمیت چنین پیامی مکرراً به کنشگران بازار مخابره شده است. هم باور عمومی به چنین پیامی به شدت خطرناک است و هم در صورت سقوط بورس استفاده از ابزارهای پولی و بانکی برای جلوگیری از آن.