هنوز ۲ ماه از پایان روزهای منفی بورس نگذشته بود که بازهم بازار سرمایه بر اثر بیتدبیری دولتمردان وارد فاز ریزش شد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در ۶ ماه گذشته بورس روندی نزولی به خود گرفته است. بسیاری از سهامداران که به تشویق دولت وارد بازار سرمایه شده اند، تا ۷۰ درصد از سرمایه خود را از دست داده اند.
دقیقا روز ۱۶ مرداد و ۳ روز قبل از آغاز ریزش تاریخی بورس، رئیس جمهور در هیئت دولت میگوید: «با شرایطی که بورس دارد صندوقهای ما میتواند فعالتر بشود. بخش دولتی به تدریج بعد از سرمایهگذاری و به ثمر رساندن باید کم کم کنار بروند و صاحب سهام باشند و این برای آینده فعالیت آنها ثمربخشتر است. با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند».
مردم نیز در این مدت همه سرمایههای خرد خود را وارد بازار سرمایه کردند. اما نمیدانستند غول بورس همه سرمایههای آنها میبلعد و آنها تنها میتوانند نظارهگر باشند که تصمیمات دولت و سازمان بورس، رفتار شرکتهای حقوقی و نوسان گیران و در آخرین مرحله از این سرمایه سوزی، بازارگردانان چگونه چوب حراج به سرمایه هایشان میزنند.
کاهش ۴۵ درصدی بازار سرمایه از ۱۹ مرداد تا ۲۰ آبان و کاهش ۴۰۰ هزار واحدی شاخص کل طی هفتههای گذشته، سهامداران حقیقی را با ضرر و زیان جدی مواجه کرده است. حتی صندوق پالایش یکم که قرار بود توزیع کننده ثروت و دارایی دولت میان مردم باشد، این روزها با ۵۰ درصد کاهش قیمت مواجه شده است.
بسیاری از سهامداران که روز گذشته مقابل سازمان بورس تجمع کرده بودند، معتقدند: دولت هر کاری در توان داشته است، برای کسب سود و جبران کسری بودجه خود از بورس انجام داده است و حال که باید برای ۵۰ میلیون سهامدار کاری کند و از بازار سرمایه حمایت کند، تنها وزیر اقتصاد میگوید: «برای صعودی شدن بورس باید برنامهها اجرایی شود تا بتوان نتیجه آن را دید». اما نمیگوید کدام برنامهها در حال اجرایی شدن است و سهامداران ضرر کرده تا چه زمانی باید منتظر بمانند.
باز هم تصمیماتی برای نمادهای شاخص ساز
بسیاری از کارشناسان، یکی از کورترین گرههای بورس تهران در شرایط هیجانی مثبت و منفی را وجود محدودیت دامنه نوسان میدانند. قانونی که از زمان وضع تاکنون صدای بسیاری از تحلیلگران و سهامداران را درآوده است. این قانون اولین ضربهای که بازار سرمایه وارد کرده است، عدم توانایی بازار و سهامداران حقیقی و حقوقی در پیدا کردن نقطه تعادل در بازار است. تشکیل صفهای خرید و صفهای فروش چند میلیونی و در برخی نمادها چند ده میلیونی نتیجه همین قانون است.
در حال حاضر شنیده شده است، سازمان بورس در پی کاهش درصد منفی سهمها از ۵ درصد به ۲ درصد است. از دیگر سو، به دنبال افزایش رنج مثبت برخی نمادهای پرمعامله که شما بخوانید شاخص ساز از ۵ درصد به ۱۰ درصد میباشد. این شیوه تصمیم گیری برای برخی نمادها بازهم شائبه حمایت از چند نماد خاص در بازار سرمایه را تقویت میکند.
افزایش هیجان سهامداران در روزهای منفی بورس
با نگاهی به روندهای طی شده در ماههای اخیر میتوان سهم هیجان سهامداران خرد در تشکیل صفهای خرید و فروش را به وضوح مشاهده کرد. سهامداران میدانند نمادی که تنها ۱۰۰ هزار سهم آن خرید و فروش میشود، در انتهای صف فروش چند میلیونی آن قرار میگیرند. این مساله به رفتارهای هیجانی افراد ارتباط زیادی دارد. البته باید تا حدودی به سهامداران خرد در این باره نیز حق داد. زیرا آنها به دنبال کاهش ضررهای خود هستند و میخواهند هرجایی که میشود از ضرر بیشتر جلوگیری کنند.
به نظر میرسد، شکسته شدن مداوم کفهای حمایتی، فعال شدن حد ضرر معامله گران در بسیاری از نمادها، ترس از تداوم افت قیمت سهام و جو هیجانی ناشی از کاهش نرخ دلار از مهمترین دلایل دیگری است که برای وضعیت این روزهای بورس تهران میتوان عنوان کرد.
به نظر میرسد معاملات روزهای آینده میتواند روند بورس در ماههای پایانی سال را تعیین کند. خروج پول حقیقی از بورس در روزهای گذشته به شدت نگران کننده بوده و در صورتی که این روند متوقف نشود، آینده بورس با خطر جدی مواجه خواهد شد.