به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، متن پیش رو سخنرانی شهید رجایی، نخستوزیر وقت، در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ میباشد، که به نقل از روزنامه اطلاعات تقدیم حضورتان میگردد.
***
- در دوران مبارزه ملی اولاً شعارها تنها به ملی شدن صنعت نفت محدود میشد و ثانیاً مردم فکر میکردند تنها دشمن ما انگلیس است و این بینش تا حدود زیادی از نقص در تشخیص دشمن و خواستههای مردم برخوردار بود
- مردم ما وقتی در زمان مصدق کم کم رهبران سیاسی را شناختند و دیدند که آنها قادر نیستند بُعد مذهبی خواستههایشان را برآورده کنند، کم کم از آنها سرد شدند
- مصدق در زمان حکومت خود، ارتش شاهنشاهی را به همان صورت قبلیاش حفظ کرد و این خود عامل بزرگی در شکست نهضت ملی بود
آقای محمدعلی رجائی نخستوزیر جمهوری اسلامی روز پنجشنبه ضمن نطقی در مسجد جامع کرج، به سالگرد درگذشت دکتر محمد مصدق اشاره کرد و با مقایسه بین نهضت ملی ایران در آن زمان و انقلاب اسلامی ایران گفت:
در دوره مبارزه ملی مردم زیادی به دنبال حرکت مبارزاتی آن زمان، رهبری سران ملی را پذیرفتند به امید اینکه آرمانهای خود را در این حرکت بیابند؛ انگیزه اصلی مردم در آن زمان همان ملی کردن صنعت نفت بود و تمام در و دیوار شهرها با این شعار که «صنعت نفت ملی باید گردد» پر شده بود و این یک انگیزه اقتصادی در مبارزه بود و مردم به دنبال تحقق این آرمان در اجتماعات شرکت میکردند و شعار میدادند، تا اینکه مسأله ملی شدن نفت کم کم به صورت یک شعار مبارزاتی میان مردم در آمد و مردم برای تحقق آرمان خود شعار «مصدق پیروز است» را سر میدادند.
نخستوزیر در قسمت دیگری از سخنان خود گفت: مسأله ملی شدن نفت ابتدا به صورت تمامی خواستههای مردم مطرح شد، ولی پس از آن مردم آرزو میکردند که خواسته اصلی آنان یعنی پیروزی مبارزه بر علیه امپریالیسم انگلیس تحقق پیدا کند؛ در آن هنگام ظاهراً از آمریکا خبری نبود.
زمینههای شکست
نخستوزیر در ادامه سخنان خود، زمینههای شکست نهضت ملی ایران به رهبری دکتر مصدق را مورد بررسی قرار داد و گفت: در دوران مبارزه ملی اولاً شعارها تنها به ملی شدن صنعت نفت محدود میشد و ثانیاً مردم فکر میکردند تنها دشمن ما انگلیس است و این بینش تا حدود زیادی از نقص در تشخیص دشمن و خواستههای مردم برخوردار بود، زیرا مردم ما خواستههای بیشتری و دشمنان بیشتری داشتند و اشکالی که در آن زمان وجود داشت، این بود که رهبران[=سران ملی] ما در آن زمان پیوندی را که میبایست با مردم داشته باشند نداشتند، زیرا عدهای فکر میکردند مصدق رهبر سیاسی و کاشانی رهبر مذهبی است و این اعتقاد به تعدد رهبر، حکایت از جدائى مذهب از سیاست در بینش رهبران آن زمان داشت و این در حالی بود که رهبری سیاسی، به تنهایی قادر نبود تمامی مردم کشور ما را به حرکت وادارد.
بُعد مذهبی خواستههای مردم
نخستوزیر در قسمت دیگری از سخنان خود، با اشاره به ویژگیهای رهبر و رهبری گفت: مردم ما وقتی در زمان مصدق کم کم رهبران سیاسی را شناختند و دیدند که آنها قادر نیستند بُعد مذهبی خواستههایشان را برآورده کنند، کم کم از آنها سرد شدند و ما امروز باید در تحلیل حرکت مردم و نهضت ملی در آن زمان چگونگی مسأله رهبر و رهبری را مدنظر قرار دهیم؛ ما دیدیم که رهبران[سیاسی] در آن زمان قادر نبودند رودرروی طاغوت قرار گرفته و با او مبارزه کنند. نخستوزیر افزود: امروز هم اگر ما دچار یک چنین مشکلی شویم و نتوانیم به بعد مذهبی خواستههای مردم پاسخ گوئیم هرگز نخواهیم توانست انقلاب را پیش ببریم.
نخستوزیر در ادامه سخنان خود، با اشاره به چگونگی مبارزات مردم در زمان مصدق گفت: در آن زمان دیدیم کمتر زنی در حرکت مردمی شرکت داشت و فقط حدود 400 تن از خواهران مسلمان ما در زنجان به امر رهبر مذهبی[=آیت الله کاشانی] به برادران خود پیوستند و در خیابانهای شهر شعار الله اکبر را سر دادند، و حال آنکه در زمان نهضت ملی اگر خواهری در خیابان ظاهر میشد کمتر کسی احتمال میداد که او برای مبارزه بیرون آمده است؛ ولی امروز خواهران ما همچون فاطمه و زینب علیها سلام پرچمدار نهضت بوده و با برادران خود به [امر] رهبر انقلاب به خیابانها آمدند و مبارزه کردند، زیرا آنها معتقدند اگر به امر امام توجه داشته باشند، بودنشان در خانه عبادت است و این است آنچه که ما فریاد میزنیم رهبری در ایران صرفاً باید در دست ولایت فقیه باشد، اگرچه روشنفکران غربزده هنوز آن را درک نکرده [و] قبول نداشته باشند. زیرا با توجه به رهبری ولایت فقیه است که شهادت برای ما معنی و مفهوم پیدا میکند؛ وقتی امام ما آرزوی شهادت میکند و برادر ارتشی و پاسدار ما در جبهههای جنگ شهید میشوند، به آرزوی امام خود رسیدهاند.
نه شرقی، نه غربی
نخستوزیر در قسمت دیگری از سخنان خود، گفت: نهضت ملی با شاه برخورد سطحی کرد و به سلطنت شاه قناعت کرد و این در حالی بود که تصور میکرد طاغوت ساکت در گوشهای خواهد نشست، و حال آنکه ما در انقلاب اسلامی خود تجربه کردیم که اگر شاه میماند، مردم ما برای همیشه اسیر طاغوت و عامل بزرگ استعمار و استثمار میماندند، در صورتی که امام فرموده بودند شاه باید برود و شعار «مرگ بر شاه» در جامعه ما معنی و مفهوم واقعی پیدا کرد.
نخستوزیر گفت: رهبران ما در زمان مصدق تصور نمیکردند که ما دشمن دیگری به غیر از انگلیس داریم، ولی امروز ما با شعار «نه شرقی، نه غربی» کلیه دشمنان شرق و غرب خود را کنار زدیم. نهضت ملی به علت اینکه تنها یک دشمن را دیده بود، از دشمن دیگر ضربه خورد، ولی امروز ملت ما با دشمنان شرقی و غربی خود مبارزه میکنند.
نخستوزیر در سخنان خود به اختلافات میان گروهها در زمان نهضت ملی اشاره نمود و گفت: یکی از دلائل شکست نهضت ملی، عدم اتحاد لازم و یکپارچگی میان ملت بود و ما دیدیم که چگونه بعضی از گروهها[=افراد وابسته به حزب توده] کوشیدند تا کارخانجات را به اعتصاب بکشانند و مدارس را تعطیل کنند؛ این گروهها سعی داشتند مردم ما را از زیر یوغ انگلیس درآورده و به زیر یوغ شوروی بکشانند.
نخستوزیر با اشاره به فعالیتهای این گروهها در حال حاضر و اینکه بعضی از آنها سعی دارند تا خود را در خط امام معرفی کنند گفت: این گروهها یک مشت خائن هستند که میخواهند انقلاب ما را به راهی بکشانند که شیوه مارکسیستی و ماتریالیستی است، ولی این گروهها باید بدانند که ملت ما نه تنها با غرب سازش نخواهد کرد، که با شرق هم سازش نمیکند. گروههایی که سعی میکنند خود را در خط امام معرفی کنند بدانند که پذیرفتن امام به عنوان یک رهبر باید به صورت رهبری سیاسی-مذهبی باشد، نه اینکه تنها رهبری سیاسی و یا مذهبی امام را پذیرفت. کسی میتواند رهبری امام را قبول داشته باشد که آرمانهای امام را در تمام ابعاد قبول داشته باشد و مردم ما به خاطر اینکه خط امام، خط فطری آنهاست، منافقانی را که خود را در خط امام جا زدهاند رسوا خواهند کرد.
نخستوزیر در قسمت دیگری از سخنان خود به چگونگی خیانت افرادی که در زمان دکتر مصدق در ادارات دولتی راه یافته بودند و به نفع طاغوت علیه مردم توطئه میکردند گفت: زمینه دیگری که موجب شکست دکتر مصدق شد، این بود که او از افراد خائن و طاغوتی در کارها استفاده میکرد و وقتی به او گفتند فلانی خائن است، مصدق به عنوان اینکه تخصص دارد وی را بر سر کار قرار میداد و ما در آن زمان شاهد خیانتهای افراد متخصص بیایمان بودیم، و به همین منظور امروز ما میگوئیم کسانی که در مصدر کارهای کلیدی قرار میگیرند ابتدا باید فردی معتقد و مؤمن و مکتبی باشند، آنگاه متخصص.
توجه بیش از حد دکتر مصدق به مجامع بینالمللی
نخستوزیر در پایان سخنان خود از توجه بیش از حد دکتر مصدق به مجامع بینالمللی و قراردادهای بینالمللی، به عنوان عامل دیگری از شکست وی یاد کرد و گفت: از مجامع بینالمللی چیزی عاید ما نمیشود و وقتی من برای شرکت در سازمان ملل عازم بودم و خدمت امام رفتم و کسب تکلیف کردم، امام فرمودند از این مجامع چیزی عاید ما نمیشود.
حفظ ارتش شاهنشاهی
نخستوزیر در قسمت دیگری از سخنان خود گفت: مصدق در زمان حکومت خود، ارتش شاهنشاهی را به همان صورت قبلیاش حفظ کرد و این خود عامل بزرگی در شکست نهضت ملی بود، ولی امروز ما شاهدیم که افسر ارشد و درجهدار ارتش، یک سرباز را برادر خود میخواند و ملاک و معیار، تقوا و پرهیزکاری است. نخستوزیر همچنین گفت: در زمان نهضت ملی دیدیم به مقامات دولتی که غالباً تحصیلکرده دانشگاههای خارجی بودند، توجه زیادی شد، ولی نقش روحانیت در مبارزات نادیده گرفته شد و پیوند رهبران سیاسی با روحانیت بسیار ضعیف بود، و حال آنکه امروز ما دیدیم روحانیت متعهد و آگاه و مبارز یکی از بزرگترین محرّکین انقلاب اسلامی ما بودند و هستند.
نخستوزیر در پایان به چگونگی تشریح خط امام پرداخت و گفت: خط امام برای ما مشخص است و هر کس که در خط امام و انقلاب است، محبوب و مقبول مردم است و در غیر این صورت مردم او را کنار خواهند زد و به حرکت انقلابی خود ادامه خواهند داد.
منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی