به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، ریچارد نفیو معروف به معمار تحریمهای نوین ایران در کتاب «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان»، بیان میدارد که براساس ۶ معیار، میتوان در مورد قوت یا ضعف راهبرد تحریمی آمریکا علیه کشورهای بهاصطلاح متخاصم در هر دورهای از زمان، اظهارنظر کرد.
بررسی این معیارها واجد دلالتهای مهمی برای مقامات کشور تحت تحریم خواهد بود و میتواند این آگاهی را برای آنها ایجاد کند که دستگاه حاکمه آمریکا، براساس چه پارامترها و از طریق چه ابزارهایی، فشار تحریمی خود را بر کشور هدف تقویت میکند و در نقطه مقابل، متعاقب اجرای چه سیاستهایی، میتوان از زیر بار فشار تحریمی آمریکا خارج شد.
معیارهای پیشنهادی نفیو عبارتند از:
-هدفگذاری دقیق تحریمی؛ به این معنا که کشور تحریمکننده دقیقاً بداند برای دستیابی به چه اهدافی (تغییر ماهیت و حاکمیت کشور هدف یا تغییر رفتار بخشی در حوزههای مورد نظر)، کشور هدف را آماج تحریمهای اقتصادی قرار میدهد.
- شناخت دقیق ماهیت اقتصاد کشور تحت تحریم؛ مشتملبر نقاط آسیبپذیری اقتصاد کشور هدف، منابع درآمدی و میزان آمادگی اقتصاد آن کشور در جذب و خنثیسازی فشارهای اقتصادی.
- توسعه استراتژی تحریمی و هوشمند کردن تحریمها؛ به این معنا که دولت تحریمکننده باید نوعی از استراتژی را طراحی کرده و توسعه دهد که بهطور دقیق، کارآمد با روشی اصولی، فشار اقتصادی را بر نقاط آسیبپذیر کشور هدف افزایش دهد و از تحمیل تحریم بر سایر نقاط اجتناب کند.
- بازنگری و ارتقای مداوم استراتژی تحریمی براساس اهداف پیشبینیشده؛ تحمیل فشار اقتصادی بر کشور هدف، باید بهگونهای شکننده و سنگین باشد که در عزم و اراده مسئولان آن کشور نسبت به مقاومت و پایمردی در مقابل تحریم خلل ایجاد کند؛ لذا کشور تحریمکننده بهصورت مداوم باید استراتژی تحریمی خود را از این منظر، مورد بررسی و بازنگری قرار دهد.
دو معیار دیگر هم عبارتند از:
- چماق و هویج؛ بهصورت همزمان؛ دولت تحریمکننده در کنار وضع فشار اقتصادی بر کشور هدف، باید شرایط مورد نیازِ رفع تحریمها را بهطور شفاف و صریح به دولت هدف بیان کند.
-ایجاد امکان بازنگری در کلیت راهبرد تحریمی بهدلیل بالا بودن ریسک راهبرد غلط در بلندمدت؛ کشور تحریمکننده همواره باید این احتمال را مدنظر داشته باشد که چهبسا علیرغم طراحی یک استراتژی دقیق تحریمی، اهداف مورد نظر محقق نشوند و درنتیجه کشور تحریمکننده باید شکست خود را پذیرفته و در مسیر خود، چرخش اساسی ایجاد کند.
از دیدگاه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دلالت آشکار بحث نفیو آن است که کشور تحریمکننده اولاً باید شناخت دقیقی از نقاط آسیبپذیر اقتصاد هدف داشته باشد؛ ثانیاً فشارها را بر نقاط شکننده اقتصاد هدف متمرکز کرده و از تحمیل فشار بر بخشهای تابآور و مقاوم آن خودداری کند؛ ثالثاً بهصورت مداوم، میزان تأثیرگذاری تحریمها بر نقاط شکننده کشور هدف را مورد بررسی قرار داده، استراتژی تحریمی خود را دائماً بازنگری و اصلاح کند و از همه مهمتر، رویکرد هوشمندسازی تحریمها (تحمیل حداکثر فشار بر شکنندهترین نقاط) را در دستور کار قرار دهد.
دلالت ضمنی چارچوب تحلیلی نفیو آن است که تا زمانی که کشور تحت تحریم، آسیبپذیری خود را رفع نکند و مشخصاً از محدوده تحریمپذیری خارج نشود همواره در معرض خطر بازگشت تحریمها (به همان بهانههای سابق یا حتی به بهانههای جدید) قرار دارد. نتیجه آنکه شرط رهایی از تحریم، کاهش و رفع آسیبپذیریهای اقتصادی است. اما در مقابل، چنانچه بهجای کاهش آسیبپذیریها، این تلقی در ذهن مسئولان و سیاستگذاران کشور بدیهی فرض شود که «بهزودی، تحریم رفع شده و اقتصاد ایران، از ناحیه رفع آنها، انتفاع قطعی به دست میآورد» آنگاه تداوم روندهای مخرب دور از انتظار نخواهد بود.