گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- محمدمهدی احمدی؛ مسئله اصلی که باید نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مدنظر خود قرار دهند مسئله اقتصادی و معیشت است از این رو برنامه هایی که ارائه می دهند باید در جهت رفع مشکلات اقتصادی کشور باشد تا مردم بعد از سختی هایی که در این مدت تحمل کرده اند به یک ساحل آرامشی برسند از این رو خبرگزاری دانشجو، با سید احسان قاضی زاده هاشمی، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی انجام داده است.
خلاصه گفتگو:
با مذاکره مخالف نیستم، اما ابتدا باید قوی شد
به جای اعتراضات کف خیابانی باید نهاد مردمی ایجاد شود
من قاضی زاده با برنامه آمدهام
ما باید فعال اقتصادی تربیت کنیم
سالی یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد مسکن میسازیم
اگر ۳۰ درصد از اولیای دانش آموزان از وزیر آموزش و پرورش ناراضی باشند آن وزیر عزل میشود
با برخی از نامزدهای احتمالی هم گفتگو داشته ام
بنده سرنوشت سیاسی خودم را به شورای ائتلاف و غیره گره نمی زنم
مشروح بخش دوم گفتگو در ادامه بخوانید.
قاضی زاده هاشمی: اقتصاد مردمی از نظر بنده این است که تمام آحاد مردمی که مهجور یا صغیر نیستند فعال اقتصادی باشند. یعنی یک عده از مردم هستند که ایال الله هستند بالاخره به لحاظ ذهنی عقل معاش یا توان جسمی ندارند که این افراد نمیتوانند فعال اقتصادی باشند. وقتی میگوییم فعال اقتصادی چند خصوصیت دارد. یک فعال اقتصادی از نظر ما کسی است ۱- شغلش مولد باشد یعنی شاغل باشد و مولد هم باشد ۲-شغلش ارزش افزوده ایجاد کند که هم بتواند معیشت خودش و هم خانواده اش را تامین کند.
دومین اتفاقی که باید بیفتد این فرد بتواند حقوق قانونی و شرعیش را بدهد غیر از اینکه زندگی را اداره میکند بتواند خمس و زکاتش را پرداخت کند سومین مورد این است که بتواند فعال اجتماعی باشد. برای اینکه به این نقطه برسیم ۵ حرکت باید اتفاق بیفتد اکنون اقتصاد ما یک اقتصاد کاملا و مبتنی بر سازمانهای دولتی است.
یعنی سازمانهای دولتی همه کاره هستند بخش خصوصی و تعاونی هم پیمانکاران محدود دولت هستند از این رو هیچ اختیاری ندارند نه در ورودی و نه در خروجی که این مورد باید از اقتصاد کاملا دولتی تبدیل به شرکتهای عمومی بشوند. در ادامه به خصوصی تعاونی و بعد به اقتصاد عمومی و در نهایت به اقتصاد مردمی تبدیل شود. خب! سوال شما این است نقش دولت و سهم دولت در اقتصاد چه قدر باید باشد؟ در جهان موضوع مالکیت منتفی است مهم نیست مالک کیست؟ مهم این است مالکین متنوع از قوانین یکسان برای رقابت برخوردار باشند. یعنی اگر یک شرکتی مالکش دولتی است با یک شرکت بخش خصوصی دارای هژمونی نسبتا یکسانی باشند این نباشد که مقرراتی بر شرکت خصوصی حاکم باشد ولی در دولتی نه! باید بر شرکت دولتی هم حاکم باشد که بر اصل رقابت سالم شناخته میشود.
این موضوع را هم باید به آن توجه داشت که به اقتصاد دولتی حتما نیاز است، زیرا باید در یک جاهایی سرمایه گذاری شود که بخش خصوصی و تعاونی نمیتواند یا نمیرود در آن جا سرمایه گذاری کنند. مثلا جنوب شرق کشور با مشکلات امنیتی مواجهه است که یکی از دلایل عقب ماندگی جنوب شرق کشور عدم توسعه یافتگی آن منطقه است یعنی به دلیل مسائل امنیتی هنوز نتوانسته ایم خدمات رفاهی اولیه را در آن منطقه توسعه دهیم. علت آن این است که نظام سرمایه گذاری بخش خصوصی نتوانسته است در آن جا سرمایه گذاری کند در مقابل دولت هم کاری انجام نداده است پس یا باید آن منطقه محروم نگه داشته شود یا دولت باید سرمایه گذاری کند.
قاضی زاده هاشمی: به نظر بنده در بحث خصوصی سازی مغالطه شد. یعنی ابتدا تامین مقدمات نشد و معلوم نشد که مفهوم خصوصی سازی چیست و یک نقشه راهی برای آن ترسیم نشد. نکته بعدی واگذاری مبتنی بر اهلیت جایش را براساس واگذاری بر قیمت گذاشته شد در حالی که اهلیت موضوع مهمتری از قیمت بود.
اصلاحاتی که انجام میشود ضمن اینکه آثار کوتاه مدتی دارد، اما در راهبرد دراز مدت، مردمی سازی اقتصاد است. مثلا در مسکن ۳ سطح مشکل داریم یک مورد بی مسکنی است. یعنی یک عده از مسکن برخوردار نیستند که در این باره آمار میگوید ۴ و نیم میلیون نفر مسکن ندارند و دیگر موضوع قیمت آن است. خب! راهکار چیست؟ در این ۴ سال اول قیمت را تا حدی کنترل میکنیم تا بی مسکنها و بی سرپناهها را سرپناه دار کنیم یعنی سالی یک میلیون و ۲۰۰ هزارتا مسکن میسازیم و در اختیار مردم میگذاریم. این را میتواند دولت کاملا خودش انجام بدهد که به آن اقتصاد دولتی میگویند.
مورد بعدی اقتصاد بازار است یعنی شما بگویید من وام میدهم به خریدار و فروشنده، که این دو پارادایم از قبل بوده است، اما دولت مردم معتقد است باید نهادسازی اجتماعی انجام دهیم یعنی نهادهای رسمی و قانونی ثبت نام کنند تا افراد صاحب نظر پیدا شوند تا این زنجیره تامین درست شود که در ادامه از مواد اولیه و مالی تا تحویل مسکن برعهده این زنجیره تامین باشد.
گفته شده سه دهک اول خانه را رایگان در اختیار میگیرند و در طول ۳۰ سال اقساط آن را پرداخت میکنند که اجاره به شرط تملیک است یا برای اینکه بد مسکنی را درست کنیم میتوانیم از طرح مسکن اجتماعی که متاسفانه درست عمل نشد استفاده کنیم. یعنی با تعامل بین شهرداری، انبوه ساز و بانک عامل خانههایی که ۵ سال برای مزدوجین جوان -براساس میزان جمعیت در حال ازدواج در هر شهر- این امتیازات را میدهیم. یعنی به شهرداریها این اختیارات داده میشود که مشغول به ساخت مسکن شوند و دیگر دولت در این امر دخالت نکند تا مشکلی بین وزارتخانهها ایحاد نشود.
قاضی زاده هاشمی: بعضی از اصول قانون اساسی را تقریبا عملیاتی نشده است. یعنی به صورت ساختاری عمل نشده مثل اصل ۸ یا ۲۷ قانون اساسی مثلا ما باید واقعا NGO ها، تشکلها و ثمنهای مردم پایه داشته باشیم که آنها اجازه ورود، اظهارنظر و مداخله داشته باشند حتی شکایت رسمی داشته باشند.
از این رو ما شأن بالاتری را در نظر گرفتیم که نمونه آن عزل مسئولین توسط مردم است. مثلا اگر ۳۰ درصد از اولیای دانش آموزان از وزیر آموزش و پرورش ناراضی باشند آن وزیر عزل میشود. همچنین اگر معلمان و فرهنگیان از وزیر ناراضی باشند همین اتفاق رخ میدهد. از این رو وزیر خود را پاسخگو میبیند آن زمان دیگر نمیتواند صدای اعتراض را نشنود. غیر از آن باید نهادسازی انجام شود یعنی اصل ۸ را به عنوان اصل مترقی قانون اساسی امر به معروف و نهی از منکر است که باید تشکلها و نهادهای حقوقی ذیل آن شکل بگیرد.
برای انجام این امر هم باید وزارت دادگستری مامور شود و نهادسازی به صورت عمومی و تخصصی انجام دهد تا بنیادهایی شکل بگیرند از افراد احراز صلاحیت شده تا این افراد برای دادخواستی بتوانند اقدام کنند.
اگر بدین صورت نهادسازی و سازمان دهی شود مردم راحتتر میتوانند اعتراضات خودشان را پیگیری کنند و نیازی به اقدامات کف خیابانی نیست. مثلاً من مردم از دولت یک درخواستی دارم که با منافع یک گروه دیگر در تعارض است من دولت باید نظر کارشناسان را بگیرم و بعد اجازه گفتگو بین موافقان و مخالفان بدهم.
شبیه به مطالبه سربازی که تقریبا یک خواست عمومی است البته باید این طور موضوعات یک تحلیل و بررسی شوند تا مشخص شود حق با کدام طرف است و اگر من دولت متوجه شدم اصلاح آن به صلاح است این اقدام را انجام میدهم. پس بنابراین ورودی دولت، مردم هستند. یعنی از طریق مردم دولت هدایت میشود. یعنی تصمیمی اتخاذ میکند که خواسته مردم است و در مقابل مردم بر عملکرد دولت نظارت خواهند داشت.
قاضی زاده هاشمی: ابتدا باید دریابیم که سیاست خارجی را برای چه چیزی میخواهیم. به نظر بنده پارادایم جمهوری اسلامی مردم سالاری دینی و قانون اساسی نظام درست شناخته نشده است. ما نگاهمان جهان وطنی و انسانی بشری است همچنین نگاهمان تعریف نظام الگو و تاریخی است که این موارد مسئولیت آور هستند. یعنی وقتی پیامبر اکرم کلمه توحید را بیان میکنند میگویند لا اله الا الله که مضمون آن این است که میگوید ابتدا من چی نیستم و چی هستم قانون اساسی ما هم همین مورد را بیان می کند. از این رو مقدمه قانون اساسی به روشنی بیان میکند و هم اصول قانون اساسی این موضوع را میگوید. جالب است که بدانید فقط ما این طور نیستیم بلکه امریکاییها یا حتی اسرائیل هم همچین نگاهی را دارد.
این که شما سطح آرمانی ایدئولوژی را به سطح عملگرایانه تقلیل بدهید یعنی آن را در سطح داد و ستدهای روزمره به حساب بیارید این موضوع پایین آوردن سطح سیاست خارجی است. بله! ایران یک کشوری نیست که بخواهد همانند کره شمالی درب دنیا را بر روی خودش ببندد بلکه برعکس، ایران برون گرا است یعنی آمده است تا یک امت واحده تشکیل دهد و یک تمدن جدیدی را ایجاد کند.
ایرانی بودن به معنای یک فرهنگ است به معنای سبک زندگی است به معنای یک هویت و شخصیت است. یک شخصیت متبلور در مردم ایران وجود دارد که خیلیها خارج از ایران هم این شخصیت را دارند. از این رو نسبت ما با خارج از مرزهایمان چگونه است آیا آنها دوست ما هستند یا دشمن؟ باید از آنها حمایت کنیم یا نه؟ مثلا نسبت ما با رزمندگان یمنی چگونه است ما برادر آنها هستیم یا نه؟ که این موارد یکی از شاخصههای روابط خارجی است. روابط خارجی این نیست که بخواهیم تمام معادلات و روابط را در رابطه با آمریکا و اروپا یا مذاکره ببینیم ما مخالف مذاکره نیستیم و از بدو ابتدایی انقلاب مذاکره شده تا الان پس مخالف مذاکره نیستیم، ولی هربار طرف مقابل نقض عهد کرده است پس نشان میدهد طرف مقابل قابل اعتماد نیست پس تنها راه این است که شما قوی شوید اگر قوی شدید دشمن کوتاه خواهد آمد.
قاضی زاده هاشمی: بنده با هیچ نهادی رایزنی یا مذاکره نداشته ام، ولی با اشخاص چرا! برخی از اشخاصی که در شورای ائتلاف یا وحدت بودند رایزنی داشته ام و برنامههای خود را توضیح داده ام. حتی با برخی از نامزدهای احتمالی هم گفتگو داشته ام که هر کدام از این موارد لازمه انتخابات است، زیرا ریاست جمهوری بیشتر از اینکه یک فرد انتخاب شود یک طرز تفکر و یک رویکرد انتخاب میشود با نماینده مجلس شدن تفاوت دارد، زیرا مجلس برآیند یک نفر نیست بلکه جمع و اکثریت افراد مجلس را تشکیل میدهند، ولی رئیس جمهور یک نفر است که خیلی موثر است. پس بنابراین رویکرد، برنامه، تیم و طبقهای که از او پشتیبانی و حمایت میکنند یا حتی نسلی که با او همراهی میکنند باید به درستی به همه شناسانده شوند.
قاضی زاده هاشمی: خب! این نشان دهنده آن است که دست نظام در انتخابات پر است. پس حضور در انتخابات واجب کفایی است لازمه اش ایجاد صلاحیت است. رهبر معظم انقلاب در این باب فرمودند که ریاست جمهوری کار سختی است باید افراد ببینند که صلاحیت دارند یا نه؟ بنده در این دو سال گذشته تلاش کرده ام این صلاحیت را ایجاد کنم.
قاضی زاده هاشمی: بنده که سرنوشت سیاسی کشور و خودم را به جایی یا کسی به این معنا که شما میفرمایید گره نمیزنم و این اصلا درست نیست. بنده تکلیف شرعی خاص هم دارم. بنا به اقتضائات میدان، افراد باید تصمیم بگیرند. اگر دلایل متقن باشد آن زمان تصمیم گرفته خواهد شد وگرنه آدم بدون دلیل نمیتواند عمل کند.
قاضی زاده هاشمی: بستگی دارد از چه زاویهای به این موضوع نگاه کنید حرف این است که در بین رجال سیاسی کشور کسی که در سطح ریاست جمهوری مطرح است دارای مسئولیتهای بزرگی بوده است.
بالاخره کار مهمی در دستانشان هست اکنون کدام یک از این افرادی که در این سطح مطرح هستند کار آسانی دستشان هست؟ تمام کسانی که آماده میشوند یا دیگران را آماده میکنند هر کدام یک جایی یک مسئولیتی دارند، اما اینکه بنده برای خودم این آمادگی را ایجاد کرده باشم این طور نبوده در این دو سال فکرم این نبوده که بیایم و برنده انتخابات شوم. متاسفانه یکی از مشکلات جبهه انقلاب این بوده است که فقط به فکر برنده شدن هستیم، اما برای ادامه کار برنامهای نیست یا در جبهه مقابل هم همین طور بوده مثلا همین دولت آقای روحانی به غیر از ۳ یا ۴ شعار برنامه خاصی نداشتند. دولتهای قبلی هم همین طور بودند درست است یک چیزایی مینوشتند، اما تبدیل به برنامه روشن نمیشد.
قاضی زاده هاشمی: ممکن است این طور القا شود که این حرفهایی که قاضی زاده میزند شعاری است و ما اکنون در مسئله معیشت و اقتصادی مشکل داریم!. باید عرض کنم که بنده و تیم همراهم برنامههای لازمی برای اداره کشور داریم. مثلا برای موضوع ازدواج، اشتغال، مسکن و... برنامه داریم و بدینگونه نیست که سلسله برنامههای کلی داشته باشیم بلکه ریز و جز به جز نوشته شده است.
انتهای پیام/