گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، وزیر ورزش که چند هفته ای بیشتر به عمر وزارتش باقی نمانده علی رغم تلاش های فراوان نتوانست در مدت حضورش در این وزارت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را به بخش خصوصی واگذار کند و بدین ترتیب ناکامی دیگری به فهرست منفی عملکرد وی افزوده شد هر چند این شکست او برای طرفداران این دو تیم برد و پیروزی محسوب میشود چرا که با توجه به فراهم نبودن شرایط واگذاری و عجله ی وزیر و مجموعه ی تحت امرش برای وارد کردن استقلال و پرسپولیس به بورس بسیار عجیب و بودار نشان میداد.
عملکرد سلطانی فر در مدت حضورش در بالاترین سمت ورزشی کشور به قدری ضعیف و غیر قابل دفاع بود که حتی کسانیکه از نفوذ و خدمات وی منتفع بودند نیز نمیتوانند در مقام دفاع از وی بربیاییند! با این شرایط و رزومه ی سیاه وزارت در انجام برنامه ها و به سرانجام رساندن اهدافش، همه را نسبت به واگذاری بدبین کرده بود و بسیاری این اقدام ضرب الاجل را شویی تبلیغاتی دانسته و عده ای معتقد بودند او میخواهد این تیم را به دوستانش و حتی برخی وزرای دولت واگذار کند و این یک منفعت طلبی ست اگر چه برای این ادعاها هرگز سندی ارائه نشد اما استناد بسیاری از مدعیان، عیان سازی طرفداری یکی از وزرای دولت از پرسپولیس برای جلب توجه و رضایت هواداران این تیم و در آن سو نیز حمایت وزیر ورزش از رئیس هیئت مدیره ی استقلال که گفته میشد خواهان خرید این باشگاه است، بود!
وزیری که بعد از بردهای پرسپولیس هر بار با ادبیاتی سخیف برای هواداران رقیب کری میخواند و رئیس هیئت مدیره ای که به رغم تخلف مالی و حضور در زندان، هفته ها همچنان بر سمت خود باقی ماند!سوالی که در این بین مطرح است این است که وزیر ورزش در تمام مدت حضورش در کابینه ی دولت چرا بحث خصوصی سازی را به ماههای اخر وزارتش سپرد؟
مهدی دادرس در این خصوص می گوید: ماجرای خصوصی سازی تنها یک شوی تبلیغاتی بود تا بگویند ما در این دولت توانستیم چنین اقدام بزرگی را انحام بدهیم ! اما حتی این شوی تبلیغاتی هم درست و کارشناسانه انجام نشد چرا که این دو تیم بدهکار هستند و با اینهمه بدهی نمیتوانستند وارد بورس شوند و بورس به تیمها و شرکتهایی که بدهی دارند اجازه ی ورود به بورس نمیدهد به این دلیل که ورود آنها باید سود آور باشد تا مردم برای خرید سهامش رجوع کنند. گذشته از این موارد مشکل بزرگ دیگری نیز بر سر راه خصوصی سازی این دو باشگاه است که دلیل عمده ی عدم توفیق در واگذاری همین نکته است.موضوع خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس یک مورد امنیتی است به این معنی که مسئولین مربوطه گمان میکنند این دو تیم به پشتوانه ی هواداران پرشمارشان توان اعتراض به رئیس جمهور را هم دارند و هر جا که نیاز به اعتراض باشد از هواداران استفاده ی ابزاری میشود. هر چند در این دولت هم به طور جدی اراده ای برای تحقق این هدف نبود که اگر بود آنها هفت سال و هشت ماه را رها نمیکردند و همه چیز را به این چند ماه آخر نمی سپردند!
دادرس در پاسخ به این سوال خبرگزاری دانشجو که هدف آنها از نیاز این شوی تبلیغاتی به دست اوردن چه چیزی بود گفت: به نظر بنده میخواستند افکار عمومی را برای کسب آرا در انتخابات ریاست حمهوری به جناح مورد نظر خود جلب کنند. وقتی دیگر در انتخابات نیستند و دوره شان تمام شده دیگر رای هواداران استقلال و پرسپولیس به چه کارشان می آید؟ اگر چه سطح آگاهی و سواد سیاسی مردم بالا رفته ضمن اینکه ثابت شده مردم به توان مالی و بضاعت خودشان بیشتر اهمیت میدهند تا موضوع خصوصی سازی تیم های محبوبشان که مثلا بخواهند اقدام وزارت ورزش در خصوصی سازی به گزینه های آنها در انتخابات رای بدهند!
چطور میتوان تا پیش از واگذاری کسب درآمد کرد؟
استقلال و پرسپولیس دو باشگاه بزرگ و محبوب کشور هستند که به پشتوانه خیل عظیم هوادارانشان میتوانند اسپانسرهای خوبی جذب کرده و از نظر مالی خودکفا شوند، دولتی بمانند و خودشان کسب درآمد کنند؛ در عوض خطر واگذاری به بخش خصوصی را از سر بگذرانند و تیم محبوبشان مانند سایر تیمهایی که خصوصی سازی شدند و در نیمه راه ،سرمایه گذار به دلایل مختلف قید تیمداری را زد به ورطه ی نابودی کشیده نشود.دادرس در این خصوص معتقد است اگر در انتخاب مدیران دو باشگاه دقت و وسواس بیشتری خرج میشد و شایسته سالاری حاکم بود، استقلال و پرسپولیس به پشتوانه ی هوادارانشان اسپانسرهای بزرگی را جذب میکردند و به جای بدهی های انباشه به تیم های پرامکانات منطقه تبدیل میشدند.
دادرس در پایان افزود: شنیده و خوانده ام هواداران استقلال به قیمتی که برای تیمشان اعلام شده اعتراض دارند به نظرم بهتر آن است قیمتها پایین باشد تا شرایط سرمایه گذاری فراهم شود. جذب سرمایه گذار مهمتر از قیمت آن است البته به شرط تضمین! باید هنگام واگذاری از خریداران ضمانت محکمی گرفته شود تا میانه ی راه شانه خالی نکنند.