به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، فیلمبرداری روز جشن عروسی و ورودی باغ و آتلیه و آلبوم دیجیتال و هزینه سفره عقد و... همه اینها را که کنار هم بگذاریم میرسیم به قراردادهای چندین میلیونی آتلیهها برای روز جشن ازدواج. مبلغی که بسیاری از زوجهای نیازمند عطای آن را به لقایش میبخشند. اما جوانهای گزارش ما با حساب و کتاب پولی قراردادها میانهای ندارند. یک قرارداد میبندند اول با خدا و بعد با دلشان و دست آخر هم با زوجهای جوان و این طور میشود که حالا بعد از شنیدن عبارتهای پرمهر نان صلواتی و پزشک صلواتی و خانه صلواتی میرسیم به عکاس صلواتی و دکوراتور صلواتی مراسم عروسی. جوانهایی که با مهر ناتمام و همان قراراد خدایی دل به دل عروس و دامادهای خاص میدهند و جشن عقد و عروسی را با عکاسی و فیلمبرداری رایگان و بدون هزینه برایشان ماندگارتر میکنند.
*عکاسی عروسیتان با من! بدون هزینه
زوج تازه پاک شده از اعتیادی که هنوز سایه بی اعتمادی خانواده روی سرشان سنگینی میکرد، تصمیم گرفته بودند با هم ازدواج کنند. هر دو هر چه داشتند و نداشتند را پای مواد دود کرده بودند و حالا با دست خالی قرار بود یک زندگی مشترک را آغاز کنند. با هم وارد آتلیه شدند. رقم قرارداد عکس و فیلم را که شنیدند زیر چشمی به هم نگاهی انداختند و از آتلیه بیرون آمدند. تصمیم گرفتند عطای فیلم و عکس عروسی را به لقایش ببخشند و به همان فیلمهای موبایلی از عروسی سادهشان اکتفا کنند. «فاطمه ریوندی» با پیشنهاد همان قرارداد خاص سراغ این زوج رفت و گفت: «عکاسی عروسیتان با من، هزینهای از شما نمیگیرم. فقط برای فیلمبرداری یک هزینه جزیی پرداخت کنید بقیهاش با من».
گل از گلشان شکفت. عکاس جوان میگوید: «شور و شوق این دو نفر در جشن ساده ازدواجشان و دعاهای پر از مهر و از ته دل آنها برای من کافی بود».
* عاشقانههای زوج ناشنوا
یک روز عکاسی و فیلمبرداری رایگان و بدون دستمزد یعنی کم بخش قابل توجهی از حقوق سر ماه، آن هم در در حالی که کرونا و شرایط ناشی از آن بسیاری از عروسیها را تعطیل کرده و کار و بار آتلیهها از رونق افتادند، اما ریوندی از جان و دل بدون دریافت هزینه عکاس زوجهایی میشود که در نهایت سادگی ولی عاشقانه زندگیشان را شروع میکنند.
عکاس جوان میگوید: «چند وقت قبل بانی عکاسی از یک زوج ناشنوا شدم. عروس خانم کاملاً کر و لال بود و داماد درصدی شنوایی داشت و میتوانست کمی صحبت کند. نمیدانید چقدر ساده زندگیشان را شروع کردند. بسیاری از زوجهایی که من عکاسی و فیلمبرداری مراسم عقد یا عروسیشان را به صورت رایگان انجام میدهم مرکز خیریه رعدالغدیر به من معرفی میکند و خیلی از آنها درصدی معلولیت دارند. حال و هوای زندگیشان دیدنی است».
*شروع زندگی در یک اتاق ۱۲ متری
«من عکاس عروس دامادهایی بودم که هزینه عروسی لاکچری شان چندبرابر همه دارایی یک عروس و دامادی بوده که هر دو با سطح درآمدی پایین، با کمترین امکانات زندگیشان را آغاز کردند. یکی از زوجهایی که من از مراسم عقد و بعد هم از عروسی خیلی ساده و جمع و جورشان عکاسی کردم، زندگیشان را از یک اتاق ۱۲ متری شروع کردند؛ باورش برای من هم سخت بود. مگر میشود در یک اتاق ۱۲ متری جهیزیه چید. اصلاً کجا باید آشپزی کرد. هر دو دانشجو بودند».
فاطمه ریوندی با مرور خاطرات زوجهایی که از مراسمشان عکاسی کرده میگوید: «عکاسی رایگان من برای زوجهای نیازمند یا معلول یک کلاس درس تمام عیار است».
*عکاسی از زوج نابینا
عکاس جوان با نیت خیرش خنده را مهمان صورت خانوادههای بسیاری کرده است. روایت ریوندی از عروسی زوج نابینا هم شنیدنی است؛ «یک عروس وداماد داشتم هر دو نابینا. من برای دل خودم ازشان عکاسی کردم با هزینه خودم. از مراسمشان فیلمبرداری هم کردم. عروس داماد خودشان نمیتوانستند فیلم عروسی را ببینند اما گوششان که صداها را میشنید. عروس و داماد وارد سالن عروسی شدند، هر دو با ساقدوش. یکی دستان عروس را گرفته بود و یکی دستان داماد را. این عکاسیهای ناب بهترین تجربههای زندگی من بودند. آن عروسی تنها جشنی بود که داماد از اول تا آخر مراسم در سالن بانوان کنار عروس خانم بود. تا امروز که با شما صحبت میکنم هنوز همسرم هم نمیداند که من به صورت رایگان از مراسم عروسی زوجهای نیازمند عکاسی میکنم. من در این وادی تلخ و شیرینهای زیادی را تجربه کردم. یک روز عکاس مراسم ساده عروس و دامادی شدم که هر دو مصرف کننده بودند. به خانوادهها قول داده بودند که بعد از مراسم عقد هر دو به کمپ ترک اعتیاد بروند و ترک کنند. با اینکه هر دو اعتیاد داشتند اما امیدشان برای رسیدن به هم و شروع دوباره یک زندگی خیلی زیبا بود».
*برکت کار خیر این است...
وقتی با خدا معامله کنی کار تمام است، دیگر نباید نگران اما و اگر و کم و زیادش باشی. این را عکاس جوان میگوید و از روزی میگوید که خیلی اتفاقی زندگیاش با زوجهای نیازمند گره خورد و از برکتی میگوید که روانه زندگیاش شد؛ «از ۱۹ سالگی همزمان با تحصیل در دانشگاه عکاسی را از آتلیهای در کرج شروع کردم. عروس دامادهایی که به آتلیه ما معرفی میشدند از موسسه ازدواج آسان بودند که با سادگی هر چه تمام زندگیشان را آغاز میکردند. از همان زمان با چند زوج نیازمند آشنا شدم که اینقدر درگیر مشکلات اقتصادی بودند که گفتند ما پول عکس نداریم. من تازه اول راه بودم. داوطلب شدم و گفتم شما پول کرایه دوربین را بدهید، بقیهاش با من. بعد از مدتی به تهران آمدم و باز هم چنین زوجهایی سر راهم قرار میگرفتند. نکته جالبش اینجاست که به برکت دعای خیر این زوجهای نیازمند تعداد مشتریهای من هر روز بیشتر از قبل میشود».
*از سفره عقد رایگان تا لباس داماد و دسته گل عروس با دختر جهادگر
جشنی ساده و بی آلایش، زوج جوان هم در کنار سفره عقد؛ قرار است با یک واژه «بله» برای همیشه «رفیق و همدم روزهای تنهایی یکدیگر» شوند؛ عاقد که میآید، سکوت بر جلسه حاکم میشود و خطبه عقد جاری میشود «زهرا خانم آیا بنده وکیلم شما را به عقد زوجیت دائم و همیشگی «محمدآقا» به صِداق و مهریه یک جلد کلام الله مجید و ۱۱۴ شاخه گل رز در آورم». به نیت پنج تن آل عبا، خطبه جاری میشود و عروس خانم «بله» میگوید و صدای تبریک به عروس و داماد در سالن میپیچد. لبخند بر لبان آقا داماد و عروس خانم مهمان میشود و گویی معجزه عشق، آرامش را هم بر قلبشان حاکم میکند.
این روایت «زینب خاکباز»؛ جوان جهادگر از مراسم ازدواج یک زوج معلول است که چند روز قبل با تلاش خیران و جوانان پای کار برگزار شده است.
حالا از اسم عکاس صلواتی که بگذریم میرسیم به عنوان جالب دکوراتور صلواتی. یک سفره عقد هر چقدر هم ساده، هزینه بردار است و پرداخت هزینه آن هم از عهده بسیاری از زوجهایی که اوضاع مالی خوبی ندارند بر نمیآید. حالا کار خوب فاطمه ریوندی؛ عکاس خیر را «زینب خاکباز» با یک سفره عقد رایگان برای زوجهای نیازمند و زوجهای معلول تکمیل میکند.
خاکباز از آن جوانهای جهادگر است که بسته به موقعیت و نیاز، جهاد و کار خیر را تعریف میکند. او میگوید: «سال گذشته در دوران کرونا، یک گروه محلی از بانوان خیاط راه اندازی کردم و از تهیه پارچه تا توزیع ماسک در محلههای محروم و بیمارستانها را با کمک آنها انجام دادیم. توزیع بستههای ارزاق هم یکی دیگر از برنامههایمان بود. حالا بعد از اینکه مجالس عروسی پا گرفت، سراغ خانوادههای نیازمند و زوجهای معلول میرویم و برایشان تدارک سفره عقد میبینیم. البته کار به همین جا ختم نمیشود. از اجاره لباس برای عروس خانم گرفته تا تهیه کت و شلوار برای آقای داماد و همه آنچه برای برگزاری یک جشن کوچک و خودمانی نیاز است. اگر تک تک ما نسبت به آنچه اطرافمان میگذرد، احساس مسئولیت داشته باشیم و هر کدام به زعم خودمان و بسته به تواناییمان باری از دوش یکی برداریم بسیاری از مشکلات اجتماعی برطرف میشود».