گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- شادی رضایی؛ پیجهای اینستاگرامی پر رنگ و لعاب با عناوین “بلاگری”، کم اهمیت تر، اما همچنان پررنگ با مخاطبینی از جنس و سطح کتابخوان. در عصر ارتباطات و تکنولوژی بازی بلاگری در دنیای کتاب هم سرک میکشد و فکر و ایده مخاطب را در دست میگیرد.
فکر و قضاوت ممنوع!
از ابتدای خلقت انسان همواره به دنبال برقراری ارتباط و گذران زندگی در جمع و فضای جمعی است، این روزها، اما شکل و شمایل ارتباطات جمعی به گونهای دیگر بروز و ظهور یافته است و در سرزمین بی انتهای فضای مجازی لنگر انداخته است. پدیدهی بلاگری که منبع درآمدی برای عدهای خاص با تخصصهای نداشته و مدعی و لاکچری زیست است در فضاهای اجتماعی جمعی ریشه دوانده و همه حوزه هارا در اختیار دارد.
کتاب خواندن و فرهنگ کتاب خواندن کم کم در زندگیهای دخترهای علاقمند به صورتی و قهوه و شیک و فلان کافه بالاشهر و خوش قلب و مدافع حقوق زنان جا گرفت و اندکی آن طرف تر، اما پادکستها و عکسهای تلاقی نور و کتاب و گل و میز مطالعه به چشم میخورد. اما این صداهای مخملی کتابخوان و عکسهای هنری قاب دوربین عکاسهای آماتور نوجوان که آتش به اختیارند و دنبال قضاوت هم نیستند چقدر در رشد و ارتقای سرانه مطالعه و ترغیب برای کتابخوانی موثر بوده است؟
سید محمدحسینی مدیر موسسه مرتا در گفتگو با خبرگزاری دانشجو از ارزشمندی و اهمیت فعالیت بلاگری در حوزه کتاب میگوید و با تشریح واژه بلاگری کتاب اینطور ادامه میدهد: «بلاگر کتاب، کسی است که کتابی را ک مقداری است از انتشار آن میگذرد را میخواند و نظر شخصی خود را آزادانه و فارغ از تبلیغات و امثالهم در وبلاگ خود منتشر میکند. حالا این نظر شخصی میتواند مرور، نقد یا خلاصه از آن کتاب باشد. حتی میتواند معرفی پکیج کتاب باشد به گونهای که برای مثال ۵ کتاب را برای موضوعی خاص معرفی نماید.»
حسینی در ادامه میگوید: «کتابهای خیلی خیلی زیادی هستند که به هردلیلی مثل دیده نشدن کافی، ناشر خوب یا نویسنده قویای نداشتن فروش بالایی ندارند. در مقابل کتابهای زیادی هم هستند که پرفروش میشوند، اما ممکن است مورد نیاز همه افراد نباشند و یا بازدهی خیلی بالایی نداشته باشد و به اصطلاح کتاب بازاری شده اند.
یک بلاگر کتاب، چون آزادانه دست به معرفی و شناساندن کتاب میزند، ممکن است کتاب را در قفسههای یک کتابفروشی نه چندان پرفروش و معروف پیدا کرده باشد و آن کتاب مجدد زنده شود و برای مردم بازده داشته باشد و موجب شود مردم همگی به سمت خواندن یک سری کتابهای خاص بازاری هجمه نبرند. این بدان معنا نیست که کتاب بازاری خوب نباشد، اما قابل درک است که به درد همه افراد نمیخورد و هرفرد باید خودش به جستجوی کتاب برود. نقش بلاگری کتاب هم تبیین همین موضوع است.»
حسینی در تاکید مفید و موثر بودن بلاگری کتاب میگوید: «از نظر من بوک بلاگری تماما مزیت است، اما خب عیبش این است که فرهنگ آن هنوز در جامعه تکامل نیافته است و یک بلاگر کتاب اهمیتی را دریافت نمیکند. اما بسیار مهم است که به چگونگی جذب مخاطبین به سمت بلاگر کتاب فکر کنیم. ناشرها هم باید به این جامعه بلاگرکتاب توجه کنند چراکه بسیار میتواند برایشان سودزا باشد. یک بلاگر کتاب دروغ نمیگوید و حس و حال واقعی خود را از خواندن آن کتاب منتشر میکند. این نکته هم قابل تامل است که ما برای فروش یک محصول تبلیغات میکنیم، اما خب برای فروش کتاب واقعا تبلیغات خاصی نداریم و باید یک نفر کتاب را بخواند و تجربه خودش را بگوید و بنابراین بلاگری کتاب برای صنعت کتاب و کتابخوانی تماما مزیت است.»
محتوای زرد!
دنیای این طرف و آن طرف گوشیهای هوشمند و فضای مجازی آنقدرها هم که به نظر میرسد مشابهت ندارد. پست و استوریهایی با هشتک "کتاب خوب بخوانیم" یا هشتکهایی شبیه آن که نهایتا به کتابهایی با عناوین و محتواهای زرد و بی محتوا و پرحاشیه میرسند و نه تنها در روند بهبود فرهنگی جامعه موثر نیستند بلکه آسیبها و اثرات سو جانبی هم به دنبال دارند. با وجود آن که کتاب خواندن بخشی از زندگی همه محسوب میشود و سلایق هم در انتخاب کتاب موثر است، اما همیشه هم راندن این طریق به کام سلیقه مارا به سرمنزل مقصود نمیرساند بلکه میتواند عوارض جانبی دیگری را به ما تحمیل کند.
فلذا در پیمودن این مسیر هم داشتن تخصص و مطالعه مستمر و مناسب لازمه راه و توشه (ی دنیا وآخرت!) محسوب میشود. سید محمد حسینی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو در اینباره میگوید: «از همه موارد مهمتر یک بلاگر کتاب باید زیاد مطالعه کند و به عنوان شغل به آن نگاه کند همچنین باید آدم کتابخوانی باشد و حتی بیشتر از سابق هم کتاب بخواند»
شما محدود شده اید!
پیش از آنکه هر فضای مجازیای طبق آیین نامهها و قولنین خود دست به محدود سازی ما بزند خوب است ما هم برای خود و فعالیت خود قوانین و چهارچوبی تعیین کنیم و از آنها پیروی کنیم. بلاگری کتاب هم مانند همه انواع بلاگری دیگر نیازمند رعایت یک سری نکات است و در کنار مزایایی من جمله فرهنگسازی و ترویج کتابخوانی میتواند در صورت نداشتن تخصص کافی آسیب زا باشد. بالارفتن قیمت کتاب و کاغذ با روند صعودی عجیبی همراه است و این ترس و ادعا وجود دارد که مبادا ادامه دار بودن این روند موجب شود کتاب چاپی خواندن تبدیل به ویترینی در دست بلاگرهای لاکچری زیست علاقمند به هنر و اهالی فرهنگ شود.
در کنار همه موارد آنچه مورد انتظار است بهره برداری مناسب از بسترهای موجود در فضای مجازی و رسانهای برای افزایش سرانه مطالعه و کتابخوانی است. درواقع بستر و فضای فعالیتی وجود دارد و فعالیتهایی هم به صورت خودجوش انجام میگیرد، اما مستمر، هدفمند و همراه با تخصص کافی نیست. هرچند افرادی هم که دغدغهمند و فعال این حوزه هستند کمابیش فعالیت دارند، اما فعالیتشان به گونهای اقناع کننده و پربازدید نیست. باید فضای مدیریتی و فعالیتی این حوزه به شیوههای گوناگون ودر انواع گونههای بصری و ... راه اندازی شود.