گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس روزبه؛ از آنجایی که مدیران رسانه با اقتضائات مدیریت رسانه، الزامات رعایت چهارچوبها، مدیریت بودجه و منابع انسانی و اولویتهای انتقال پیام آشنایی دارند، بهتر از هرکسی میتوانند عملکرد رسانهملی را نقد و بررسی کنند؛ از این رو تصمیمگرفتیم تا سلسه گفتگوهایی را با مدیران رسانه در خلال پرونده صداوسیما داشته باشیم تا بیش از پیش جایگاه رسانهملی را در جمهوری اسلامی روشن کنیم. درسومین گفتگو از سلسله گفتگوهای «صداوسیما از نگاه مدیران رسانه»، به سراغ محمدعلی وکیلی، مدیر مسئول روزنامه ابتکار رفتیم.
وکیلی با اشاره به افت شدید مرجعیت سیاسی تلویزیون در سالهای اخیر، گفت:« مرجعیت صداوسیما در مقاطع تاریخی مختلف متفاوت بوده است. در زمانهایی که هنوز رسانهها تنوع و تکثر امروزی را نداشتند، صداوسیما مرجعیت خبری و مرجعیت سیاسی خوبی در جامعه ایران داشت. آمارها نشان میدهد پیرامون برنامههای شاخص مانند مناظرات انتخاباتی، صداوسیما در دهههای گذشته و در نبود رسانههای رقیب مرجعیت سیاسی بالایی داشته است. این موضوع به وضوح در مقایسه میزان مخاطب مناظرات ۸۸ و ۹۲ در مقایسه با ۱۴۰۰ مشخص است که فقط ۳۰ تا ۳۵ درصد در جلب نظر مردم موفق بود.»
او ادامه داد:« از نظرمن صداوسیما همچنان در بخشهای سرگرمی در جلب نظر مردم موفق است و بخشی از باکسهای سرگرمی تلویزیون همچنان برای مخاطب جذاب است. بخشهای خاکستری جامعه همچنان بیننده تلویزیون هستند. البته تلویزیون ثابت کرد سریالهایی با موضوعات سیاسی نسبت به دیگر بخشهای سیاسی تلویزویون، موفقتر بودهاند.»
مدیرمسئول روزنامه ابتکار درباره علت اصلی از بین رفتن مرجعیت سیاسی تلویزیون گفت:« ما در گذشته با رسانههای یکسویه روبه رو بودیم که به صورت عمودی و یکطرفه با مردم ارتباط برقرار میکردند و فقط انتقال پیام انجام میدانند. آنها تولید کننده بودند و مردم فقط مصرف کننده. اما ما امروز در عصر رسانههای دوسویه قرار داریم؛ عصر داد و ستد محتوا با مردم. در این عصر نیاز است از نظریات مردم در هر حوزهای استفاده کنیم. کامنتها و فیدبکهای مردمی هستند که محتوا را شکل میدهند و محتواهای پیش رو را صورتبندی میکنند. درچنین فضایی به عقیده من صداوسیما همچنان بر همان پاشنه پیامهای یکسویه میچرخد و به جای اینکه پاشنه در کارکردهای صداوسیما در ورودی و خروجی داشته باشد، فقط یک در خروجی دارد و به هیچوجه دری به نام در ورودی در صداوسیما نیست درحالی که همه رسانههای بزرگ حتما از نقدها و نظرات مردم استفاده میکنند تا مطابق نظرات آنها تولید محتوا کنند و حتی از دل گفتوشنودهایی که با مردم برقرار میکنند، محتوا تولید میکنند. در خروجی رسانههای امروزی، برگشتی بر همان در ورودی است. این مشکل صداوسیما به مرور زمان باعث شده است تا مطالبات مردم و مشکلات زیرپوستی جامعه با چیزی که رسانهملی میگوید، فرسنگها فاصله داشته باشد.»
او در ادامه گفت:« یکی دیگر از دلایل افت مرجعیت صداوسیما، عقب افتادن از اخبار آنلاین است. امروز فاصله بین حادثه و اطلاعرسانی در کسری از زمان اتفاق میافتد. در چنین شرایطی رسانهملی اگر بخواهد ۲۴ ساعت بعد موضوع را مطابق میل خودش پردازش کند مشخص است که دیگر مخاطب نخواهد داشت. مردم همه روایتها و خوانشهای مختلف از خبر را دریافت کردند چه دلیلی دارد که حالا بخواهیم الان شنونده خوانش رسمی رسانهملی از خبری باشم که ۲۴ ساعت هم از آن گذشته است؟ و این مشکل یعنی شکاف بین حاکمیت و مردم. رسانهای که کارکرد اصلی آن پرکردن و ترمیم چنین شکافهایی است به دلیل همین رویکردهای غلط و غیرحرفهای خودش عامل تعمیق شکاف خواهد بود.»
وکیلی به مشکلات ناشی از این رویکرد اشاره کرد و گفت:« وقتی نیازهای خبری مردم با رسانهملی برطرف نشود، مردم به رسانههای غیررسمی و بیگانه روی میآورند و این باعث میشود تا مردم در پارادایمی مخالف نظام سیاسی کشور قرار بگیرند. ما با این کار مردمی را هم که تعلق به این دین و خاک دارند را هم ناخواسته در معرض تفسیر و خوانشهایی قرار میدهیم که مقابل جمهوری اسلامی است. در همین حین سبکزندگی کاملا در مقابل سبک زندگی ایرانی- اسلامی رواج پیدا میکند.»
او درباره اصل سانسور و پنهانکاری در رسانهملی گفت:« امروزه به دلیل دسترسی راحت مردم به اطلاعات، عصر سانسور، محافظهکاری و ابهام گویی سپری شده است. دیگر نمیشود چیزی را از مردم پنهان کرد. عصر این نوع بستهبندیهای خبری گذشته است و اگر این رویکرد را تغییر ندهد مجبور است همچنان از این محافظه کاری و لفافهگویی استفاده کند. ما تا بخواهیم این عقبماندگی را جبران کنیم شاهد طلوع نسلی میشویم که هیچ نسبتی با آرمانهای ایرانی اسلامی انقلابی ندارد. در چنین شرایطی چنین دست به احتیاط بودن رسانهملی چه توجیهی میتواند داشته باشد؟»
مدیرمسئول روزنامه ابتکار در پاسخ به این سوال که رسانهملی چگونه میتواند برای همه گرایشهای سیاسی در کشور تولید محتوا کند و همه مردم را با خود همراه کند، گفت:« اگر رسانهملی مانند دهههای ۷۰ و ۶۰ و ۸۰ اصل صداقت و اعتماد را به نمایش بگذارد، سلایق و اقشار مختلف حتی اگر مخالف باشند میتوانند به این رفتارحرفهای احترام بگذارند. صداوسیما در حوزههای سیاسی باید گارد خود را باز کند. اینکه آنتنهای سیاسی تلویزیون در خدمت یک گروه اقلیت در گروههای سیاسی جمهوری اسلامی است و از این خیل عظیم گروه هایی که در منظومه جمهوری اسلامی هستند محروم است باید حق داد که هر رسانه دیگری هم چنین برخوردی داشت به مرور زمان مرجعیت خود را از دست میدهد. ما همواره معتقد بودیم که صداوسیما متعلق به جمهوری اسلامی است و چتر آن باید در نظام جمهوری اسلامی گسترده باشد، تنزل دادن نظامسیاسی تلویزیون به یک جریان خاص و گره زدن زلف رسانه به برخی گروههای سیاسی در حد جایگاه و منزلت همان گروه فروکاستیم درحالی که این صداوسیما از مالیات مردم ایران ارتزاق میکند؛ و از درآمد عمومی جامعه بهرهمند است و اصل امانت اینطور اقتضا میکند که همه مردم ایران در آن سهم داشته باشند. رسانهملی باید آنقدر ملی باشد تا همه مردم آنچنان که در برابر پرچم کشور به عنوان نماد غرورملی سرتعظیم فرود میآورند نسبت به رسانهملی هم چنین حرمتی نگهدارند.»