گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، دیپلماسی اقتصادی در ادبیات سیاسی امروزه از اهمیت و رشد فزایندهای در ابعاد دیپلماسی کشورها برخوردار است همین امر سبب شده است تا جایگاه خود را از یک مفهوم کاملا تئوری به دستورالعملی در جهت سیاستگذاری های تبیینی در کشور تغییر دهد و همیچنین با یک افق آینده پژوهانه می توانیم در آینده ای نزدیک افق های روشنی را نسبت به دیپلماسی اقتصادی و سیاستگذاری های اقتصادی کشور در خارج از مرزها پیش بینی کنیم.
از این رو در این گزارش به دنبال تبیین و توصیف پاسخ این پرسشها خواهم بود که اساسا ظرفیت دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با همسایگان اوراسیایی خود چگونه باید باشد و همچنین اشتراکات فرهنگی و دیپلماسی فرهنگی چگونه می تواند جایگاه خود را به دیپلماسی اقتصادی موثر و غیر انفعالی بدهد ؟در ادامه ی این گزارش به این مسائل خواهیم پرداخت.
امروزه در مدل های توسعهای کشورها ،منطقه گرایی و همگرایی منطقه ای یک سازوکار بسیار مهم و ارزشمند در جهان عصر جهانی شدن است .در چند سال اخیر به جزء پیوست جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری های شانگهای شاهد هستیم که ایران همواره برای پیوست به سازمان های منطقه ای چه از نوع شرقی و چه از نوع غربی دچار چالش های فراوان بوده است که بخشی از اثرات این امر را می توان در معشیت مردم مشاهده کرد.
اما با سیاست های جدیدی که ایران از جمله ایجاد یک منطقه آزاد مشترک مشتمل بر حضور ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا در پیش گرفت می توان انتظار داشت این فضای چالش گونه اقتصادی تا حدی کم رنگ شود .اما ژئوپلتیک منطقه ی اوراسیا را باید اینظور در نظر بگیریم که اوراسیا یک خشکی بسیار وسیع است که در آسیا و اروپا قرار گرفته است که از جهت جغرافیایی غرب تا فرانسه ،پرتقال ،چین و روسیه و همچنین از شمال تا روسیه و قسمت هایی از شبه قاره هند را شامل می شود.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شاهد این موضوع می باشیم که روسیه به عنوان قدرتمند ترین ساخت سیاسی جدا شده از این بلوک به دنبال ایجاد یک سیاستگذاری خاص مبتنی بر قدرت سخت و بعضا نرم در منطقه اوراسیا می باشد. با اطلاعاتی که امروزه در سطح جهان گسترده شده است با بیانی راسخ می توان مطرح کرد که سیاست مبتنی بر همگرایی این کشور با دیگر کشورهای این حوزه هیچگاه دائمی نبوده و همواره دچار فراز و فرود های متفاوتی بوده است .
جمهوری اسلامی ایران در این منطقه دارای اشتراکات فرهنگی متعدد و همچنین تعارضات ایدئولوژیک نیز می باشد که بر همگرایی های اقتصادی بسیار تاثیر گذار است. از بعد نظری نیز باید به این نکته اشاره کنیم که مسائل ذاتی حکمرانی و نگاه به دموکراسی نیز در شکل گیری این همگرایی بسیار تاثیر گذار است.
اما اصلا ایده این همگرایی در سال های بعد از فروپاشی شوروی و اتحادیه ای تحت عنوان کشورهای همسو که مشتمل بر روسیه ،روسیه سفید و اوکراین بود شکل گرفت از این رو شاهدیم که در سال های 1991 تا 2015اتحادیه های اقتصادی گوناگونی از جمله پیمان کشورهای همسو ،پیشنهاد اتحادیه اوراسیایی به پیشنهاد دولت قزاقستان ،طرح پیمان اتحاد گمرکی ،امضای پیمان مجمع اقتصادی اوراسیایی ،امضای طرح گمرکی اوراسیایی،پیمان فضای واحد اقتصادی ،امضای پیمان اتحادیه ی اقصادی اوراسیایی و تاسیس اتحادیه ی اقتصادی اوراسیایی در سیر همگرایی در این منطقه شکل گرفته است .
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و همچنین جدایی از بلوک غرب و ایالات متحده یک نوع نگرش جدید در اذهان دولت مردان وقت شکل گرفت که سیاست همسایگی می تواند راهگشا باشد.
جمهوری اسلامی ایران سیاست های اوراسیا گری را با پایان جنگ تحمیلی و همچنین فروپاشی شوروری در دولت سازندگی در دستور کار قرار داد اما از این جهت که این استراتژی بیشتر بر اهداف ایدئولوژِیک و سیاسی بنا شده بود نتوانست اهداف اقتصادی را در پی بگیرد و با مرور تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شاهدیم که یکی از چالش های عمده ی کشور ما در عدم ارتباط درست با این منطقه نشات گرفته شده از این عامل است.
کشور ایران از این منظر که یک کشور غنی و دارای سابقه طولانی مدت است و همچنین دارای حسن همجواری هم از منظر خشکی و هم دریا با اتحادیه اقتصادی اوراسیایی است سیاست و سیاست گذاری همکاری و همگرایی را به وضوح درک کرده است اما با چالش عمده ای مواجه است که از عضویت در اتحادیه های گوناگون شرق و غربی بنا به دلایل متعدد از جمله تحریمهای ظالمانه ایالات متحده کنار گذاشته شده است، اما اتفاق سیاستخارجی جدید یعنی پیوست جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاریهای شانگهای فرصت بسیار ارزشمندی است که ایران می تواند از آن منافع اقتصادی بسیاری کسب کند.
این اتحادیه یعنی ،اتحادیه اقتصادی اوراسیایی فرصت بسیار مهم و ارزشمندی است که هم از بعد روابط بین الملل و هم از بعد اقتصادی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است از این رو جمهوری اسلامی ایران در جهت همگرایی موافقت نامه ی میان خود و این اتحادیه را در بعد منطقه ی آزاد به عنوان اولین گام همگرایی برداشته است.البته در این موافقنامه فقط به مسئله ی اقتصاد توجه نشده است بلکه اهداف سیاسی و بین المللی نیز در آن لحاظ شده است .
در پایان این گزارش باید مطرح کرد که این اتحادیه می تواند برای جمهوری اسلامی ایران مزایای اقتصادی همچون توسعه تجارت خارجی ایران ،همگرایی با اوراسیا برای بستر سازی توسعه ی اقتصادی ایران ،کاهش فشار تحریمی غرب علیه ایران ،ایجاد ثبات و امنیت اقتصادی برای ایران، ارتقا همکاری ایران در حوزه انرژی،رونق کریددور بین المللی حمل و نقل شمال –جنوب و درنهایت همکاری ایران با دیگر مناطق جهان داشته باشد ، از این رو امید است بسترهای هم افزایی بیشتر شکل بگیرد.
گزارش از پرهام پوررمضان
انتهای پیام/