گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- مهران شفاعتی؛ ۱۰ بهمن ماه سال جاری بود که رهبر انقلاب در جمع فعالان اقتصادی به مسئله حمایت از تولید تاکید کردند و خواستار هدایت اعتبارات بانکی به سمت فعالبتهای مولد شدند. این درحالی است که طی سالهای اخیر حجم اعتبارات و نقدینگی به سمت دلالی و فعالیتهای غیرمولد اقتصادی سرازیر شده است و نتیجه اش افزایش شکاف طبقاتی و فقر در کشور شده است.
به طور کلی قوانین عادلانه مالیاتی یکی عوامل مهم کاهش شکاف طبقاتی و افزایش رفاه در سطح جامعه است. یکی از این قوانین در ۱۸۷ کشور دنیا موفق ظاهر شده، با عنوان "مالیات برعایدی سرمایه" شناخته میشود که متاسفانه هنوز در کشور ما به مرحله تصویب و اجرا نرسیده و سال هاست بین دولت و مجلس دست به دست میشود و درگیر بروکراسیهای اداری است! قانونی که میتواند یک بار برای همیشه دست مخرب دلالان و برخی بانکها را از حوزه مسکن، خودرو، طلا و ارز کوتاه کند و با اخذ مالیات از آن ها، سرمایه شان را به سوی تولید که موتور محرک اقتصاد محسوب میشود، سوق دهد و به افزایش شغل در جامعه کمک کند.
با توجه به مسائل مطرح شده، محمدرضا یزدی زاده؛ اقتصاددان و عضو سابق شورای راهبردی مالیاتی کشور با موضوع بررسی راههای هدایت نقدینگی به سوی تولید با ما به گفتگو پرداخته است که در ادامه تقدیم میشود.
با توجه به سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع فعالان اقتصادی و تاکید ایشان به استفاده از سیاستهای هدایت اعتبار به سوی فعالیتهای مولد که یکی از این سیاست ها، مالیات برعایدی سرمایه است. با توجه به اینکه در خرداد ماه ۱۳۹۹ این طرح در مجلس تصویب شد، اما هیچگاه به اجرا نرسید و آقای مهدی طغیانی؛ عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هم علت عدم اجرای این قانون را نبود بسترهای کافی دانست. نظر شما در مورد این سخن چیست؟ آیا مشکل، نبود بسترهای کافی بود؟
بحثی که راجع به تشویق سرمایهها به بخش مولد مطرح کردید، جای درستی دست گذاشتید. این تشویق، بدون تهدید سرمایههای غیرمولد غیرممکن است. در این مورد، ۲ گزینه مطرح میشود. گزینه اول این است که شما یک کار تولیدی راه بندازید و سرمایه ات را به صورت کارخانه و ماشین آلات ایجاد کنید و ریسکهای تولید و سود کم را بپذیرید. در این فعالیت، در نقطه صفر، بخشی از سرمایه شما از بین میرود، زیرا وقتی سرمایه خودتان را تبدیل به سرمایه مولد کردید، اگر همان روز بخواهید نقدش کنید، شاید کسی حاضر نباشد پول آن ماشین آلات و کارخانه را به شما بدهد. گزینه دومی که وجود دارد این است، ملک، اتومبیل، طلا و ارز بخرید که نقد شوندگی اش ۱۰۰ درصد است و سود دهی در بخشهای غیرمولد بسیار بالاست و ریسک ندارد و یک فعال اقتصادی مشخصا به سراغ گزینه دوم میرود. متاسفانه دید نمایندگان مجلس، دید دقیقی نسبت به این ۲ گزینه ندارند و وقتی با مالیات بر عایدی سرمایه میخواهند بحث کنند، به صورت یک بحث عادی مطرح میکنند که یک زمینه جدیدی ایجاد میشود که قرار است از آن مالیات گرفت و تفکر به این شکل نیست که نرخ مالیاتی و معافیتهای بخش مولد رابه گونهای طراحی کنید که تغییر رفتار ایجاد شود، یعنی همه امتیازات بخش غیرمولد، آن نرخ و آن معافیت از بین ببرد تا فعال اقتصادی متوجه بنگاه تولیدی بشود. آنچه که متاسفانه در طرح اولیه مجلس ارائه شد، یک فاجعهای بود که خوشبختانه به اجرا نرسید. طرحی هم که مجددا در مجلس، در حال بررسی است، باز هم فاجعه بار است که میگویند اول باید املاک را تورم زدایی کرد و اگر چیزی از آن ماند، آن موقع مشمول مالیات کنیم. معافیتهای عجیب و غریب وجود دارد که هر کسی ۲ یا ۴ ملک داشته باشد، اشکالی ندارد و از آنجا به بعد هم با شاخص قیمت طلا که از ۵۰ سال گذشته تا به امروز ۱۲۸ هزار برابر شده، در مقابل شاخص تورم کشور که ۳ هزار ۵۰۰ برابر در ۵۰ سال گذشته شده است، میگویند باید شاخص طلا را انتخاب کنیم و عملا به این شبه پول اعتبار میدهند. آنچه که از این تفکر خارج میشود، باعث تغییر جهت سرمایه گذاری از بخش غیرمولد به مولد نمیشود. یک نگرانی باید داشته باشم و آن به این شکل است که افراد بتوانند ملک محل سکونت خودشان را جایگزین کنند. افرادی که دارای درآمد اجاره داری هستند، بتوانند ملکهای اجاره داری شده را تبدیل به احسن کنند، افرادی که فعال کشاورزی هستند، باید اموالشان مصون از مالیات بر عایدی سرمایه شود. موضوع دیگری که بسیار باعث انحراف مالیات بر عایدی سرمایه شده است، میگویند مردم دچار مشکل میشوند، اما این مالیات فقط ۵ درصد مردم را هدف قرار میدهد، یعنی نیمه بالای دهک جامعه که صاحبان ثروت هستند و از تورم نیز سود برده اند. متاسفانه سفسطههایی که در مورد مالیات برعایدی سرمایه مطرح میشود، عنوان میکنند که مالیات برعایدی سرمایه ناشی از تورم است و شما میخواهید از تورم مالیات دوباره بگیرید. باید بگویم که اصلا چنین چیزی نیستف، زیرا تورم ۹۰ درصد مردم را مورد اسیب قرا میدهد و فقط ۱۰ درصد مردم از ان منتفع میشوند. مجلس حتما باید یک دید کارشناسی به این موضوع داشته باشد که مالیات برعایدی سرمایه باعث تغییر رفتار بشود و نه تثبیت رفتار!
مالیات برعایدی سرمایه تا چه حد میتواند نقدینگی را به سمت تولید ببرد؟
حجم سرمایههای غیرمولد ما به طرز وحشتناکی بالاست. بر اساس آمار، ۲۵ میلیارد دلار ارز خانگی، نزدیک به ۶۰ تن طلا و سرمایه گذاریهای زیادی در املاک صورت گرفته است. اهمیت موضوع اینجاست که ۲۵ میلیارد دلار ارز خانگی معادل ۵ برار سرمایه لازم برای ایجاد پالایشگاه بزرگی همچون ستاره خلیج فارس است و با همین ارزهای خانگی، کشور میتواند برای همیشه از خام فروشی نفت خارج شود. این حجم سرمایه که در بخش غیرمولد متراکم شده است، باید به سمت تولید برود. باید در تبیین قانون مالیات برعایدی سرمایه واقع بین باشیم تا این موضوع موثر واقع شود. اگر قرار باشد تا براساس منافع شخصی و گروهی خودمان قانون بنویسیم، قطعا به نتیجه نخواهد رسید. وقتی نرخ مالیات برعایدی سرمایه و معافیت هایش را طراحی میکنید، این فرض را در نظر بگیرید که بین این ۲ تا گزینهای که در مقابل فعالان اقتصادی است، تعادل برقرار کنیم. باید با نرخ بالای مالیات مواجه شویم تا بتوانیم سرمایهها را به تولید منتقل کنیم. البته منظور من از نرخ بالا نباید باعث انحراف این مسئله شود. مالیات عایدی سرمایه باید ملک محل سکونت اصلی افراد را معاف ازمالیات کند تا مردم نگران نباشند. این ملک محل سکونت اصلی هم به شرط و شروطی باشد. یعنی شما نمیتوانید بگویید که یک ویلای ۱۰ هزار متری ملک سکونت اصلی است و یک آپارتمان ۴۰ متری هم ملک محل سکونت اصلی است. اگر همچین دیدی داشته باشید، ویلاهای بزرگ، دیگر وارد جریان ساخت نمیشوند. موضوع دیگر و معافیتی که باید در عایدی سرمایه در نظر گرفته شود این است که ممکن است ملکهای زیادی داشته باشم، اگر املاک را اجاره بدهم، سالانه ۷ درصد معافیت بدهم. یعنی ۱۵ سال ملک را اجاره بدهید و مشمول مالیات برعایدی سرمایه نشوید. بعد از ۱۵ سال اگر بخواهید دوباره ملک را اجاره بدهی و تبدیل به احسن کنید، هیچ مالیات بر عایدی به شما تعلق نخواهد گرفت. موضوع و معافیت دیگر، اراضی کشاورزی دایر است و نه اراضی کشاورزی که که خرد شدند و به زمینهای ۵۰۰، ۱۰۰۰ و یا ۳۰۰ متر در اطرف شهرها و مکانهای توریستی تقسیم شده اند که جنبه کشاورزی ندارد و جنبه سرمایه گذاری دارند و بنابراین مشمول مالیات میشوند، اما اراضی کشاورزی دایر باید معاف شوند؛ بنابراین هیچ جای نگرانی برای قشر متوسط و حتی بالای متوسط ما در جامعه وجود ندارد، اما اگر من ۵ تا ملک دارم و نمیخواهم آنها را اجاره دهم، باید مالیات برعایدی سرمایه آن را بپردازم. اینکه میگویند بستر مالیات برعایدی سرمایه همچنان وجود ندارد، شاید بحث ارز و طلا را مطرح میکنند که ایجاد این بسیار راحت است. اگر این بستر را ایجاد نکنیم، بقیه چالشهای اقتصادی حل نخواهد شد. مشکل این است که آمدیم یک شبه پولهایی را جایگزین پول ملی کرده ایم و میگوییم چرا ارزش پول ملی کاهش مییابد. کاهش ارزش پول ملی، فقط به خاطر افزایش نقدینگی نیست، بلکه به خاطر این است که جایگزینهای دیگری پیدا کرده است. سکه، طلا و ارز با مزیتهای فوق العاده تری، جایگزین پول ملی شده اند که مزیتش این است که میتوانید از آنها به عنوان رشوه، فساد زیرزمینی و ... استفاده کنید و هیچ ثبتی از آنها صورت نمیگیرد. از دوستانی که راجع به تورم زدایی در عایدی سرمایه صحبت میکنند، باید پرسید، به نظر شما بازده سرمایههای مولد بیشتر باعث تورم زدایی میشود یا سرمایههای غیرمولد؟ به نظر شما بازدهی نیروی کار به عنوان آسیب دیدهترین بخش در بحث تورم باید تورم زدایی شود یا سرمایههای غیرمولد. اینها سوالات اساسی است که مجلس باید جوابگو باشد.
اگر سخنی به عنوان جمع بندی مدنظر دارید، بفرمایید.
وقتی دولت لایحه اصلاح قانون مالیاتها را ارائه نمیکند، در آن زمان مجلس شروع به طراحی قانون میکند، مجلس محل قانون دادن نیست بلکه محل تصویب قانون است. این دولت است که به صورت غیربخشی و کلان، لایحه خودش را ارائه دهد. زیرا مجلس به شدت بخشی و غیرجامع فکر میکند. اقای رئیسی روز اول عنوان کرد که میخواهیم سرمایههای غیرمولد را به سمت فعالیت مولد ببریم. اقای رئیسی شما به جز ابزار مالیات، ابزار دیگری ندارید. چندین ماه هم از دولت میگذرد، اما چرا این لایحه ارائه نمیشود؟ شما میخواهید بودجه را مستقل از نفت کنید. شما با حجم اقتصاد زیرزمینی و بدون کنترل شبه پول نمیتوانید این کار را انجام دهید، اما هیچ لایحهای پیشنهاد نکرده اید.