گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، برآوردهای رسمی و غیررسمی میگوید سیستان و بلوچستان بالاترین میزان بیشناسنامهها را در کشور دارد، در پروندهای خبری در دو سال گذشته به روستاها و دهستانهای مختلف رفتیم و بیشناسنامهها را دنبال کردیم.
سیستان و بلوچستان دارای بالاترین آمار "فاقدین شناسنامه" یا به عبارت عام افراد "بیشناسنامه" در میان استانهای کشور است؛ افرادی که ساکن استان و عمده آنها مدعی هویت ایرانی هستند؛ اما مسئولان اعتقاد دیگری دارند. در هر صورت چه ایرانی باشند و چه نباشند باید شرایط آنها تعیین تکلیف شود.
پس از تصویب قانون اعطای شناسنامه به فرزندان دارای مادر با تابعیت ایرانی، انتظار میرفت بخش قابل توجهی از مشکلات بیشناسنامههای استان برطرف شود که با بررسیهای خبرنگار تسنیم مشخص شد ظاهراً تاکنون این قانون در سیستان و بلوچستان مشکلگشا نبوده است. بر اساس بررسی میدانی خبرنگار تسنیم، ظاهراً افرادی که برای شناسنامه اقدام میکنند راه دشواری برای اخذ شناسنامه پیش رو دارند!
سیستانیها همچنان ددر انتظار شناسنامه
پس از تصویب قانون اعطای شناسنامه به فرزندان دارای مادر با تابعیت ایرانی، انتظار میرفت بخش قابل توجهی از مشکلات بیشناسنامههای استان برطرف شود که با بررسیهای خبرنگار تسنیم مشخص شد ظاهراً تاکنون این قانون در سیستان و بلوچستان مشکلگشا نبوده است. بر اساس بررسی میدانی خبرنگار تسنیم، ظاهراً افرادی که برای شناسنامه اقدام میکنند راه دشواری برای اخذ شناسنامه پیش رو دارند!
در همین باره رضا راحت دهمرده، مدیرکل ثبت احوال سیستان و بلوچستان اظهار کرد: ۵ شهرستان زاهدان، چابهار، دشتیاری، سراوان و هیرمند ۶۵ درصد پروندههای ثبت شده برای افراد بدون شناسنامه را در استان به خود اختصاص دادهاند.
دهمرده با بیان اینکه بسیاری از افراد بیشناسنامه در زاهدان ایرانی نیستند، اظهار کرد: بیشتر افراد ثبت شده در این شهرستان تنها به دنبال دریافت مدارک هستند. در حالی که ایرانی نیستند.
وی با اشاره به اینکه کمتر از ۳۰۰ پرونده ثبت شده برای بیشناسنامهها نیز مربوط به ۱۴ شهرستان در سیستان و بلوچستان است، افزود: از ابتدای امسال ۷۰ پرونده از بیشناسنامههای زاهدان بررسی شده که تنها ۳ پرونده مورد تأیید قرار گرفت و بقیه رد شدند.
مدیرکل ثبت احوال سیستان و بلوچستان با بیان اینکه تاکید ما بر پایان بیشناسنامگی در دورترین و غیرقابل دسترسترین نقاط استان است، گفت: بر این اساس لازم است دستگاههای امنیتی نظر خود را در اسرع وقت اعلام کنند تا هرچه سریعتر مشکل این افراد را حل کنیم زیرا تا زمانی که نظر منفی یا مثبت خود را اعلام نکنند ما حق صدور شناسنامه نداریم و باید نظریه شورای تأمین شهرستان را داشته باشیم.
زندگی بیشناسنامهها و بحران کرونا
زندگی بیشناسنامهها حالا که بحران کرونا شعله کشیده و آتشش دامن بسیاری از خانوادهها را گرفته، غمبارتر از گذشته هم شده است. ماجرا برای مسئولان استان سیستان و بلوچستان همان ماجرای همیشگی نداشتن هویت رسمی عدهای از شهروندان است، اما برای خودشان یعنی حسرت واکسنی که هست، اما برای آنها نیست.
بعد از آن روزهای تیره و تار تیرماه که کرونا سیستان و بلوچستان را درنوردیده بود، واکسیناسیون سرعت بیشتری پیدا کرد و حالا به ۳۵سالهها رسیده است، اما در این میان بیشناسنامهها نوبتشان میآید و میرود و فقط واکسن زدن دیگران را با حسرت نگاه میکنند.
بیشناسنامهها دغدغهشان فقط واکسن نیست. درمانهای سنگین بیماری کرونا هم روی دوششان سنگینی کرده و آزارشان میدهد. شناسنامه که نباشد، بیمه نیست و بیمه که نباشد، هزینههای درمان سر به فلک میگذارد.
کیخواه میگوید: «بعضیها از دفترچه بیمه همسایهها یا سایر اعضای خانواده استفاده میکنند؛ مثلا خانمی ۵۰ ساله دفترچه بچه ۶ ساله را آورده بود و من هم نمیتوانستم داروی یک زن ۵۰ ساله را در دفترچه کودک بنویسم.»
به عقیده او، یکی از علتهای فوت بیماران بیشناسنامه عدم مراجعه به بیمارستان است؛ «بسیاری از این افراد با سطح اکسیژن خون بسیار پایین از رفتن به بیمارستان امتناع میکنند؛ چون مدارک هویتی و بیمه ندارند و همین یک مسئله، حضور آنها در بیمارستان را سخت و طاقتفرسا میکند. این میشود که عطای رفتن به بیمارستان را به لقایش میبخشند، میروند در خانه و بعد هم سرنوشتشان نامعلوم میشود. هیچکس نمیداند آنها میمیرند یا زنده میمانند.»
بسیاری از بیشناسنامهها در محلههایی زندگی میکنند که از درمانگاه و مدرسه و اماکن عمومی دیگر دور است. نور میگوید باید حداقل ۲ ساعت پیادهروی کنند تا برسند به جاده. ماشین هم پیدا نمیشود و مجبورند برای اینکه به شهر بروند، سوار کامیونها یا وانتهایی شوند که از شهرک صنعتی میآیند؛ «شبها تقریبا رفتوآمد به شهر غیرممکن است؛ چون هیچ وسیله نقلیهای از آن محدوده عبور نمیکند.»
پزشکان استانی میگویند کمترین هزینه برای درمان یک بیمار سرپایی کرونا، شامل یک دارو و سرم ساده حدود ۱۰۰ هزار تومان میشود. برخی بیماران زن که اغلب بیشناسنامهاند برای تهیه همین مبلغ جلوی در داروخانهها با بچههایشان مینشینند و از مردم خواهش میکنند هزینه نسخهشان را پرداخت کنند.
واکسیناسیون بیشناسنامهها که نه بیمه دارند و نه زیرنظر نهادهای حمایتی هستند، میتواند از رنج آنها بکاهد. اما کسانیکه حتی خانهشان در زمینهای غیرمجاز ساخته شده و نامشان در هیچ مرکز بهداشتی ثبت نیست، چگونه امید داشته باشند به دریافت ۲ دوز واکسن؟