به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، محسن مومنی شریف در یادداشت خود به مناسبت درگذشت سید رضا موید، به ذکر خاطرهای از این شاعر بزرگ آیینی پرداخته و آورده است: «مهر سال ٩٧ بود. تقریبا در چنین روزهایی، همراه آقایان محمد حمزهزاده و میثم مرادی (مدیر کنونی شبکه یک سیما) در مشهد به دیدن استاد سیدرضا مؤید رفتیم. پهلوان عرصه سخن و ادب خراسان در بستر بیماری بود؛ رنجور و خستهحال. طبعاً حال و مقام، مناسب برای گعده و گفت و شنود معمول در محضر بزرگان نبود و باید زحمت را کم میکردیم. بعد از پذیرایی، پیش از اینکه بلند شویم، بنده که بهتازگی از سفر حج برگشته بودم، یادی کردم از یکی ازغزلهای ایشان که حاج مهدی سماواتی در مراسم عرفه - در آن صحرای شور و عرفان - خوانده بود و آتشی توصیفناپذیر در جان مرد و زن انداخته بود «الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی..!» اشک در چشمان استاد جوشید و حال خوشی مجلس را فرا گرفت.
آقازاده ایشان فرصت را غنیمت شمرد و از پدر خواهش کرد خاطره دوران جوانی را یک بار دیگر تعریف کند و استاد به سخن آمد که «اواخر دهه سی یا اوایل دهه چهل بود که خواب دیدم در حرم حضرت رضایم، در لباس خادمی. در میان قفسهه کتابها، کتاب دعایی نظرم را جلب کرد. آن را برداشتم.
وقتی باز کردم، دیدم در پشت جلد با خط سبزی نوشته شده است: سال ١٣۵٧، سال ظهور مهدی موعود! از خواب که برخاستم، سر از پا نمیشناختم و سال ١٣۵٧ را یادداشت کردم. میگفت «این خواب برایم چنان واقعی بود که از آن روز برای رسیدن سال ۵٧ لحظهشماری میکردم و از خدا میخواستم آن قدر بمانم تا آن روز را ببینم. ماندم و دیدم اتفاق بزرگ انقلاب اسلامی را. شکی نداشتم که خوابم تعبیر شده و این امام خمینی همان امام زمان است که خداوند حکیم در زمان مقتضی از او رونمایی خواهد کرد!»، اما پیرمرد، حالا اعتقاد داشت «قیام امام زمان (عج)، تدریجی است و با ظهور انقلاب اسلامی آغاز شده و یاوران حضرت در این جاده به سوی آن پایان شکوهمند راه میپیمایند.»
محسنی شریف در این یادداشت تاکید کرده موید در آن حال که میپنداشت در آستانه هجرت به آن سوی هستی است، ما را نصیحت میکرد و میگفت: «این جاده فراز و نشیب زیاد دارد. بههوش باشید، دجالها شما را از این مسیر باز ندارند!»