به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، با توجه به دروغ پردازیهای گسترده و عجیب و غریب رسانههای ضدایرانی، قصد داریم در سلسه گزارشهایی به بررسی انگیزههای بازنشر این دروغها توسط برخی افراد و شخصیتها بپردازیم. بی شک واکاوی این انگیزهها به فهم دقیقتر موضوع و شناخت صحنه کمک خواهد کرد. اگرچه این تحلیلها لزوما همه واقعیت نیست، اما متناسب با سایر شواهد و اطلاعات انجام گرفته است و مقدمهای است برای بحثهای دقیقتر درباره این موضوعات!
تقریبا در انگیزه رسانههای ضدانقلاب و ضدایرانی اختلاف نظری وجود ندارد. آنها بارها ثابت کرده اند که با انگیزه براندازی تاسیس شده اند و البته بطور مشخص در 10 سال گذشته پروژه تجزیه ایران را دنبال میکنند. تبدیل ایران به چند کشور کوچک، امکان زیر سلطه بردن آن را آسانتر خواهد کرد. اما بقیه افرادی که با این جریانها همنوا میشوند چه انگیزههایی دارند؟
در اولین گزارش از این سلسه گزارشها به انگیزه سیاسیون داخلی و شکست خوردگان انتخاباتی میپردازیم:
افرادی که تا همین یکی دوسال پیش در قدرت بودند و به سبب ناکارآمدی هایشان توسط مردم کنار زده شدند، حالا فرصت را غنیمت شمرده اند بار دیگر با سناریوی جدید وارد میدان شوند.
در این سناریو افرادی که به دلایل مختلف شخصی و عمومی، در این نظام آینده سیاسی برای خود قائل نیستند میدان داری میکنند و با حرمت شکنی و تکرار دروغهای ضد انقلاب تلاش میکنند زمینه را برای چانه زنی عناصر پشت پرده فراهم کنند. تحرکات افرادی مثل محمود صادقی، ابطحی و امثال پروانه سلحشوریها را باید در این دسته تحلیل کرد. دانسته یا نادانسته فشار از پائین میآورند تا عقلای این جریان فرصت چانه زنی پیدا کنند. مساله این جریان کسب قدرت است. مردمسالاری، آزادی و بقیه شعارهای زیبا همگی ابزار این هدف هستند.
شهریورسال 92 به یاد بیاورید. افرادی که در فتنه 88 شدیدترین دروغها و تهمتها را علیه نظام به کار بردند و آن را نامشروع خواندند؛ 4 سال بعد در دولت حسن روحانی برای رای اعتماد گرفتن از مجلس چفیه به گردن انداختند و با ادبیات انقلابی رنگ عوض کردند.
برای اینها میزان حق و باطل حضور یا عدم حضورشان در قدرت است. روزگاری به سبک مارکسیستها و سوسیالیستها اندیشههای چپ گرایانه را تبلیغ میکردند و روزگاری با چرخش به راست طرفدار لیبرالیسم میشدند و فرهنگ و اقتصاد آزاد را دنبال کردند. زمانی از دیوار لانه جاسوسی بالا میروند و زمانی حافظ بی، چون و چرای منافع آمریکا در ایران میشوند. زمانی از دخالت مستشاری ایران در عراق و سوریه وامصیبتها سر دادند و زمانی خواهان حمله به أفغانستان برای حمایت از مردم در مقابل طالبان شدند. همان افراد و همان چهره ها.
اگر در انتخابات شکست بخورند حتما تقلب شده یا شورای نگهبان دخالت کرده، ولی اگر پیروز شوند از محبوبیت خودشان بوده. مرور رفتارهای آنها در 43 سال گذشته همین قدر متناقض بوده است.